town crier

/ˈtaʊnˈkraɪər//taʊnˈkraɪə/

معنی: جارچی، منادی
معانی دیگر: (سابقا) جارچی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a man hired by a town, before the advent of mass media, to proclaim the news or make public announcements in the streets.

جمله های نمونه

1. Even the town crier of nearby Faringdon was on hand to give an official reception.
[ترجمه گوگل]حتی فریاد شهر فرینگدون در همان حوالی برای پذیرایی رسمی حاضر بود
[ترجمه ترگمان]حتی جارچی شهر of نیز برای دادن رسمی به یک میهمانی رسمی دست به دست هم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old town crier was an advertiser.
[ترجمه گوگل]گریه کننده شهر قدیمی یک تبلیغ کننده بود
[ترجمه ترگمان]جارچی قدیمی شهر advertiser بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leading voice: Town Crier Alan Booth beat 75 schoolchildren when they carried out an experiment on shouting.
[ترجمه گوگل]صدای اصلی: Town Crier Alan Booth 75 دانش آموز را هنگامی که آزمایشی را در مورد فریاد انجام دادند مورد ضرب و شتم قرار داد
[ترجمه ترگمان]صدای رهبری: آلن Booth ون بوث در هنگام اجرای آزمایشی در مورد فریاد زدن ۷۵ دانش آموز را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It enlisted the help of the Town Crier to encourage parishioners to empty their larders in time for Lent.
[ترجمه گوگل]این از تاون کریر کمک گرفت تا مردم محله را تشویق کند که سالن های خود را به موقع برای روزه خالی کنند
[ترجمه ترگمان]این کار به کمک شهر crier برای تشویق مردم به خالی کردن larders در زمان روزه گرفتن کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her son-in-law is the world's tallest Town Crier at seven feet two inches and he wears size 1shoes.
[ترجمه گوگل]داماد او بلندترین تاون کرایر جهان با ارتفاع هفت فوت و دو اینچ است و کفش های سایز 1 می پوشد
[ترجمه ترگمان]داماد او، بلندترین شهرک جهان است که در ارتفاع هفت پا و دو اینچ قد دارد و یک کفش به اندازه ۱ پا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Chittenden resigned from his post as Chester's town crier last year.
[ترجمه گوگل]آقای چیتندن سال گذشته از سمت خود به عنوان فریاد شهر چستر استعفا داد
[ترجمه ترگمان]آقای Chittenden در سال گذشته از مقام خود بعنوان جارچی شهر استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Chittenden was replaced as Chester's town crier last year after he resigned.
[ترجمه گوگل]آقای چیتندن سال گذشته پس از استعفا به عنوان مربی شهر چستر جایگزین شد
[ترجمه ترگمان]آقای Chittenden سال گذشته پس از استعفای او به عنوان \"جارچی شهر Chester\" جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. May the Town Crier remain in the very capable hands of the college students and lecturers for a long time to come.
[ترجمه گوگل]باشد که Town Crier برای مدت طولانی در دستان بسیار توانمند دانشجویان و اساتید دانشگاه باقی بماند
[ترجمه ترگمان]در ماه مه شهر crier در دستان توانای دانشجویان کالج و استادان برای مدتی طولانی باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Before we had newspapers, a town crier would cry the news.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه روزنامه داشته باشیم، گریه کننده شهر این خبر را می گریست
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه روزنامه داشته باشیم جارچی شهر اخبار رو فریاد می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This was where the town crier cried the news.
[ترجمه گوگل]اینجا بود که گریه کننده شهر این خبر را گریه کرد
[ترجمه ترگمان]این همان جایی بود که جارچی شهر فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جارچی (اسم)
blazer, crier, beadle, herald, town crier, bellman, trumpeter, shouter

منادی (اسم)
mouthpiece, crier, herald, town crier, bellman, harbinger, high priest

انگلیسی به انگلیسی

• a town crier was a man who used to walk through the streets of a town shouting out news and official announcements.

پیشنهاد کاربران

بپرس