tourney

/ˈtɜːrni//ˈtɜːni/

معنی: مسابقه، مسابقه دادن
معانی دیگر: در یک دوره ی مسابقه (ناوردگان) شرکت کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tourneys
• : تعریف: a tournament.

جمله های نمونه

1. Their journey to the tourney, as Cameron Dollar calls it, is finally over.
[ترجمه گوگل]سفر آنها به این تورنمنت، همانطور که کامرون دلار آن را می نامد، سرانجام به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]سفر آن ها به مسابقات قهرمانی، همانطور که کامرون به آن زنگ می زند، در نهایت به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Seventy-five percent of the teams in the tourney are done for the year, but the ostensibly underachieving Cats are still alive.
[ترجمه گوگل]هفتاد و پنج درصد از تیم های حاضر در تورنمنت برای سال تمام شده اند، اما گربه های ظاهراً ضعیف هنوز زنده هستند
[ترجمه ترگمان]هفتاد و پنج درصد از تیم ها در این مسابقات در سال انجام می شوند، اما هنوز Cats underachieving هنوز زنده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Tourney of Talent is about to begin.
[ترجمه گوگل]تورنمنت استعدادها در آستانه آغاز است
[ترجمه ترگمان]آغاز استعداد در شرف آغاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That said, one aspect of mid - tourney play that's extremely important is picking up pots pre - flop.
[ترجمه گوگل]گفته می‌شود، یکی از جنبه‌های بازی در اواسط تورنمنت که بسیار مهم است، جمع کردن پات‌های قبل از فلاپ است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، یکی از جنبه های بازی میان این مسابقه، برداشتن ظروف پیش از شکست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yo, dudes, got a new tourney lined up.
[ترجمه گوگل]دوستان، یک تورنمنت جدید آماده کرده اید
[ترجمه ترگمان]هی رفقا یه مسابقه جدید ترتیب دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A multi-table tourney player is likely to make more than his average annual income in one tournament at some point.
[ترجمه گوگل]یک بازیکن تورنمنت چند میز احتمالاً در یک دوره زمانی بیشتر از میانگین درآمد سالانه خود در یک تورنمنت به دست خواهد آورد
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن کریکت چند نفره به احتمال زیاد بیش از متوسط درآمد سالیانه خود را در یک تورنمنت در برخی از این مسابقات کسب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China Prepares for Asian Under - 18 Tourney in Teheran.
[ترجمه گوگل]چین برای مسابقات زیر 18 سال آسیا در تهران آماده می شود
[ترجمه ترگمان]چین برای مسابقات آسیایی زیر ۱۸ سال در تهران پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this tourney, we had Spanish, Polish, Malaysian, Dutch, and HKese.
[ترجمه گوگل]در این تورنمنت اسپانیایی، لهستانی، مالزیایی، هلندی و هنگ کزی داشتیم
[ترجمه ترگمان]در این مسابقات، ما اسپانیایی، لهستانی، مالزیایی، هلندی، و HKese داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everyone else, from tourney winners to Minesweeper addicts, is a " casual gamer. "
[ترجمه گوگل]همه، از برندگان تورنمنت گرفته تا معتادان به مین روب، یک «گیمر معمولی» هستند
[ترجمه ترگمان]هر کس دیگری، از برندگان مسابقه تا minesweeper معتاد، یک بازیکن راک \"تصادفی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have a baseball tourney to go to this weekend.
[ترجمه گوگل]من یک تورنمنت بیسبال برای رفتن به آخر هفته دارم
[ترجمه ترگمان]من یه مسابقه بیسبال دارم که باید این آخر هفته رو بگذرونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sam Nice work at the tourney (Sentence dictionary), Roxy .
[ترجمه گوگل]سام کار خوب در تورنی (فرهنگ لغت جملات)، راکسی
[ترجمه ترگمان]سام Nice در این مسابقه (فرهنگ لغت نامه)، Roxy کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tourney could be viewed as punishment for finishing third in last year's world championships in Japan, behind champion Spain and Greece.
[ترجمه گوگل]این تورنمنت را می توان به عنوان مجازاتی برای سوم شدن در مسابقات قهرمانی جهان در سال گذشته در ژاپن، پس از قهرمانی اسپانیا و یونان در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این مسابقات می تواند به عنوان مجازات برای سومین بار در مسابقات جهانی سال گذشته در ژاپن، پشت قهرمان اسپانیا و یونان مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They qualified for the qualifying tourney by their finish in last year's regional tournaments.
[ترجمه گوگل]آنها با پایان خود در مسابقات منطقه ای سال گذشته به مسابقات مقدماتی راه یافتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مسابقات انتخابی خود در مسابقات منطقه ای سال گذشته راه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Was that the hardest point in the tourney for you?
[ترجمه گوگل]این سخت ترین نقطه تورنمنت برای شما بود؟
[ترجمه ترگمان]این سخت ترین مرحله مسابقه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wright flew back to cover the final round of the tourney.
[ترجمه گوگل]رایت برای پوشش آخرین دور تورنمنت پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]رایت به عقب برگشت تا دور نهایی مسابقات را بپوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسابقه (اسم)
match, game, contest, race, competition, emulation, tourney, racing, tournament

مسابقه دادن (فعل)
race, compete, tourney

انگلیسی به انگلیسی

• tournament, series of athletic competitions or games culminating in a championship match

پیشنهاد کاربران

بپرس