tournament

/ˈtʊrnəmənt//ˈtɔːnəmənt/

معنی: مسابقه، مسابقات قهرمانی، تشکیل مسابقات
معانی دیگر: (یک دوره مسابقات که چند تیم یا حریف در آن شرکت دارند) تورنمنت، دوره ی مسابقات، ناوردگان، (قرون وسطی) مسابقه ی سواران نیزه دار (برنده کسی بود که حریف خود را از اسب می انداخت)، یک دوره از این نوع مسابقات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a contest of skill including a series of games in which losing contestants are eliminated.
مشابه: match

- a tennis tournament
[ترجمه گوگل] یک تورنمنت تنیس
[ترجمه ترگمان] یک تورنمنت تنیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in medieval times, a contest or series of contests between mounted combatants armed with blunted lances or swords.

جمله های نمونه

1. a basketball tournament
دوره ی مسابقات (ناوردگان) بسکتبال

2. an open tournament
مسابقه ای که همه می توانند در آن شرکت کنند

3. an invitational tennis tournament
مسابقات فراخوانی تنیس

4. The players in the golf tournament are competing for a purse of £525 000.
[ترجمه گوگل]بازیکنان حاضر در مسابقات گلف برای یک کیف 525000 پوندی با هم رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان در مسابقات گلف برای کیسه ای از ۵۲۵ پوند رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was given a wild card for the tournament.
[ترجمه A.A] در طول مسابقات قهرمانی یک کارت خطا به او داده شد
|
[ترجمه گوگل]به او وایلد کارت برای مسابقات داده شد
[ترجمه ترگمان]او برای مسابقه یک کارت اعتباری به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tournament is open to amateurs as well as professionals.
[ترجمه گوگل]این مسابقات برای آماتور و همچنین حرفه ای آزاد است
[ترجمه ترگمان]این تورنمنت برای آماتورها و نیز حرفه ای ها باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bob partnered his father well at the tournament.
[ترجمه گوگل]باب در این مسابقات به خوبی با پدرش شریک شد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His victory in the tournament earned him $50 000.
[ترجمه گوگل]پیروزی او در این مسابقات 50000 دلار برای او به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]پیروزی وی در این مسابقات ۵۰ هزار دلار به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tournament was played under floodlights.
[ترجمه گوگل]مسابقات زیر نورافکن برگزار شد
[ترجمه ترگمان]این مسابقات تحت نظارت نور برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mickelson won his first major golf tournament while still an amateur.
[ترجمه گوگل]میکلسون اولین تورنمنت بزرگ گلف خود را در حالی که هنوز آماتور بود برنده شد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jarvis took the wooden spoon in the first tournament.
[ترجمه گوگل]جارویس در اولین تورنمنت قاشق چوبی را گرفت
[ترجمه ترگمان]یس یس قاشق چوبی را در مسابقه اول برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tournament is a straight knockout.
[ترجمه گوگل]این مسابقات یک حذفی مستقیم است
[ترجمه ترگمان]این تورنمنت یک ناک اوت کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The tournament got under way on Friday.
[ترجمه گوگل]این مسابقات از روز جمعه آغاز شد
[ترجمه ترگمان]این مسابقات روز جمعه برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's gone off the boil after a tournament win in Dubai.
[ترجمه گوگل]او پس از یک پیروزی در تورنمنت در دبی از حالت جوش خارج شد
[ترجمه ترگمان]او بعد از برد یک تورنمنت در دبی به جوش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The golf tournament is a professional event.
[ترجمه گوگل]مسابقات گلف یک رویداد حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]مسابقات گلف یک رویداد حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She was eliminated from the tournament in the first round.
[ترجمه گوگل]او در دور اول از مسابقات حذف شد
[ترجمه ترگمان]او از شرکت در اولین دور حذف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسابقه (اسم)
match, game, contest, race, competition, emulation, tourney, racing, tournament

مسابقات قهرمانی (اسم)
tournament

تشکیل مسابقات (اسم)
tournament

تخصصی

[فوتبال] تورنمنت
[زمین شناسی] دوره بازی، مسابقه
[آمار] دوره بازی

انگلیسی به انگلیسی

• series of athletic competitions or games culminating in a championship match
a tournament is a sports competition in which the winners of each match play further matches, until just one person or team is left.

پیشنهاد کاربران

مسابقات قهرمانی، تشکیل مسابقات، مسابقه، مسابقات چندجانبه، مسابقات دوستانه، یک دوره مسابقه، مسابقه سوارکاران نیزه دار
ناوَردگان،
ناورد= مسابقه، رقابت
ناورد گرفتن= مسابقه دادن:
چو لَعلم با شکر ناورد گیرد/تو مرد آر آنگهی نامرد گیرد.
نظامی
به گرز و سنان اسب تازی گرفت/به ناورد صد گونه بازی گرفت.
اسدی توسی.
...
[مشاهده متن کامل]

سخن در صلاح است و تدبیر و خوی/نه در اسب و ناورد و چوگان و گوی.
سعدی.
ناوردگان به جای واژه ی بیگانه ی تورنمنت

یک دوره مسابقه. تورنمنت
مثال:
a tournament for young players
یک دوره مسابقه و تورنمنت برای بازیکنان جوان
مسابقه، تورنمنت
مثال: He won first place in the chess tournament.
او در مسابقه شطرنج رتبه اول را کسب کرد.
tournament ( ورزش )
واژه مصوب: مسابقات چندجانبه
تعریف: یک دوره مسابقه که در پایان به مسابقۀ نهایی بین دو تیم یا دو بازیکن منجر شود
تورنمنت ( به انگلیسی: tournament ) یا مسابقات چندجانبه یک دوره مسابقه است که در پایان به مسابقهٔ نهایی بین دو تیم یا دو بازیکن منجر شود. تورنمنت ها تعداد زیادی از بازیکنان و تیم ها را دربر می گیرند و برگزاری آن ها معمولاً چندین روز ادامه دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

در تورنمنت ها معمولاً برنده نهایی با در نظر گرفتن کلیه نتایج به دست آمده شخص یا تیم مشخص می شود.
نام تورنمنت از مسابقات شوالیه های سده های میانه ریشه می گیرد که در آن ورزیدگی شهسواران در نیزه بازی و نبرد آزموده می شد. امروزه نیز تورنمنت ها بیشتر مربوط به ورزش ها می شوند اما گاه تورنمنت هایی چون تورنمنت سخنوری و تورنمنت سازهای بادی برنجین وتورنمنت ریاضی بین شهرها نیز برگزار می شود.
noun
[count]
1 : a sports competition or series of contests that involves many players or teams and that usually continues for at least several days
◀️a basketball/golf tournament
She's an excellent tennis player who has won many◀️ tournaments.
2 : a contest of skill and courage between soldiers or knights in the Middle Ages

پیشی جویی
tournament یا مسابقات چندجانبه یک دوره مسابقه است که در پایان به مسابقهٔ نهایی بین دو تیم یا دو بازیکن منجر شود.
مسابقات چندجانبه

بپرس