tourist trap


(رستوران و غیره که سر جهانگردان کلاه می گذارد) تله ی جهانگردان، دام توریستها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a shop, restaurant, nightclub, or the like that charges high prices to tourists.

جمله های نمونه

1. The one tourist trap we fell into was St Tropez.
[ترجمه گوگل]تنها تله توریستی که در آن افتادیم سنت تروپز بود
[ترجمه ترگمان]یک تله توریستی که ما به درون آن سقوط کردیم، سنت Tropez بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We went to this terrible tourist trap for coffee, a euphemism.
[ترجمه گوگل]ما برای قهوه به این تله توریستی وحشتناک رفتیم، یک تعبیر
[ترجمه ترگمان]ما رفتیم به یک دام ترسناک برای قهوه و یک حسن تعبیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The authentic Thai tourist trap experience.
[ترجمه گوگل]تجربه تله توریستی تایلندی
[ترجمه ترگمان]تجربه معتبر جاذبه توریستی تایلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a tourist trap now, with a minimal gift shop next to the highway and a cable tramway that will take you ($ down to where the restaurant, fudge shop,(sentence dictionary) and real souvenirs could be found.
[ترجمه گوگل]اکنون یک تله توریستی است، با یک فروشگاه هدیه کوچک در کنار بزرگراه و یک تراموای کابلی که شما را می‌برد (دلار تا جایی که رستوران، مغازه فاج‌فروشی، (فرهنگ جملات) و سوغاتی‌های واقعی پیدا می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یک تله توریستی است، با یک مغازه کوچک هدیه در کنار بزرگراه و یک tramway کابلی که شما را (به جایی که رستوران، fudge)، (فرهنگ لغت)و souvenirs واقعی می توانند یافت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Herbert became rich by opening a tourist trap near the grand canyon.
[ترجمه گوگل]هربرت با گشودن یک تله توریستی در نزدیکی گراند کنیون ثروتمند شد
[ترجمه ترگمان]هربرت با باز کردن یک تله توریستی در نزدیکی گرند کان ثروتمند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Aggressive guides hustling for tips complete the tourist trap experience.
[ترجمه گوگل]راهنماهای تهاجمی که به دنبال راهنمایی هستند، تجربه تله توریستی را کامل می کنند
[ترجمه ترگمان]رهبران پرخاشگر به دنبال انعام دادن به تجربه جاذبه توریستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tourist trap: Less than six months after 9/ out-of-state tour companies began including Ground Zero on their chartered bus tours of New York.
[ترجمه گوگل]تله توریستی: کمتر از شش ماه پس از 9/ شرکت‌های تورهای خارج از ایالت شروع به شامل Ground Zero در تورهای اتوبوس اجاره‌ای خود در نیویورک کردند
[ترجمه ترگمان]تله توریستی: کم تر از شش ماه پس از این که ۹ \/ ۹ شرکت تورهای خارج از کشور از جمله Ground Zero در تورهای مسافرتی their در نیویورک آغاز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A tourist trap par excellence, this drugstore in South Dakota is famous for its roadside billboards that start advertising 'free ice water' several states away but it's a surprisingly worthy stop.
[ترجمه گوگل]این داروخانه در داکوتای جنوبی که یک تله توریستی است، به خاطر تابلوهای تبلیغاتی کنار جاده‌ای که در چندین ایالت دورتر شروع به تبلیغ «آب یخ رایگان» می‌کنند، مشهور است، اما به‌طور شگفت‌انگیزی یک توقف ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]در یک تله توریستی، این داروخانه در داکوتای جنوبی به خاطر بیلبوردهای کنار جاده ای معروف است که شروع به تبلیغ رایگان آب برای چندین ایالت می کند، اما این یک توقف شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While rookies head straight for the tourist trap, Kenting beach, we'll take you on an adventure to explore the untamed side of Pingtung County.
[ترجمه گوگل]در حالی که تازه کارها مستقیماً به سمت تله توریستی، ساحل کنتینگ می روند، ما شما را به ماجراجویی می بریم تا قسمت های رام نشده شهرستان پینگ تونگ را کشف کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که rookies مستقیم به سمت ساحل توریست حرکت می کند، ساحل Kenting، شما را به عنوان ماجراجویی برای اکتشاف بخش وحشی بخش Pingtung در نظر می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now it contains some good bookshops and some shops that are tourist traps.
[ترجمه گوگل]اکنون شامل چند کتابفروشی خوب و چند مغازه است که تله توریستی هستند
[ترجمه ترگمان]حالا این کتاب حاوی برخی bookshops خوب و برخی از مغازه های توریستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Supporting a local artist doesn't just do more for the economy of the place that you're visiting, it cuts the cost of transporting all of those mass-produced tourist trap souvenirs.
[ترجمه گوگل]حمایت از یک هنرمند محلی فقط به اقتصاد مکانی که بازدید می کنید کمک بیشتری نمی کند، بلکه هزینه حمل و نقل همه آن سوغاتی های تله توریستی تولید انبوه را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]حمایت از یک هنرمند محلی فقط کاره ای بیشتری برای اقتصاد محلی که شما به آن سفر می کنید، انجام نمی دهد، بلکه هزینه انتقال همه این trap که به صورت انبوه تولید می شوند را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At first, I worried that I'd stumbled into a tourist trap.
[ترجمه گوگل]در ابتدا نگران بودم که در یک تله توریستی گیر کرده باشم
[ترجمه ترگمان]ابتدا نگران این بودم که دچار یک دام توریستی شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The place is a bit strange in the sense that it's a tourist trap but not really a resort — the bungalows are quite dull and a little shabby and the food so-so.
[ترجمه گوگل]این مکان کمی عجیب است به این معنا که یک تله توریستی است اما در واقع یک استراحتگاه نیست - خانه‌های ییلاقی بسیار کسل‌کننده و کمی کهنه هستند و غذاها بسیار خوب هستند
[ترجمه ترگمان]این مکان به قدری عجیب است که این یک تله توریستی است، اما واقعا یک تفریحگاه نیست - این خانه های ییلاقی بسیار کسل کننده هستند و کمی هم کهنه و کثیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think Disney World is too much of a tourist trap.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم دنیای دیزنی بیش از حد یک تله توریستی است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم دنیای دیزنی بیش از حد یک تله توریستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

. a crowded place that provides entertainment and things to buy for tourists, often at high prices
تله گردشگری ( مثلا مکان هایی که خدمات تفریحی و گردشگری و. . . را با قیمت چند برابر به توریست ارائه می کنند ) مثل رستوران های گلوبال ویلج دبی
...
[مشاهده متن کامل]

برای مثال:
We found a great little coffee shop off the beaten path that wasn't a tourist trap - the prices were reasonable, and the coffee was much better than the chains.

tourist trap ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: تلۀ گردشگری
تعریف: مکانی که گردشگرها را جذب و سپس آنها را ناچار به پرداخت پول زیاد بابت خدمات ناکافی و نامناسب ارائه شده می کند
جاهایی مثل فروشگاه ها و رستون ها که توریست ها میرن و پول خرج میکنن. و این مکان ها گران قیمت تر از حد معمول هستند
پول زیادی از توریستها گرفتن
کلاه سر توریستها گذاشتن
این واژه نقطه مقابل واژه off the beaten track آست یعنی جایی که توریست ها زیاد نمی روند
جایی که توریست ها زیاد میرن.
پربازدید، شلوغ

بپرس