1. Our tour guide showed us around the old town.
[ترجمه محمدپناهی] کارشناس گردشگری تور ، ما را با مناطق تاریخی یک شهر قدیمی آشنا کرد|
[ترجمه گوگل]راهنمای تور ما اطراف شهر قدیمی را به ما نشان داد[ترجمه ترگمان]راهنمای تور ما اطراف شهر قدیمی رو بهمون نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The tour guide came back for the stragglers who were still taking pictures.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور به سراغ افرادی که هنوز مشغول عکاسی بودند، آمد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور برگشت به دنبال the که هنوز عکس می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور برگشت به دنبال the که هنوز عکس می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was previously employed as a tour guide.
[ترجمه گوگل]او قبلاً به عنوان راهنمای تور مشغول به کار بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا به عنوان راهنمای تور استخدام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قبلا به عنوان راهنمای تور استخدام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Kim worked as a tour guide in Cambridge last summer.
[ترجمه گوگل]کیم تابستان گذشته به عنوان راهنمای تور در کمبریج کار می کرد
[ترجمه ترگمان]کیم در تابستان گذشته به عنوان راهنمای تور در کمبریج مشغول به کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کیم در تابستان گذشته به عنوان راهنمای تور در کمبریج مشغول به کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The tour guide pointed out the inscription that runs round the inside of the dome.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور به کتیبه ای که دور داخل گنبد کشیده شده است اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور به کتیبه نشان داد که در داخل گنبد می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور به کتیبه نشان داد که در داخل گنبد می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tour guide gave a running commentary from the front of the coach.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور توضیحاتی را از جلوی مربی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور، تفسیری در حال اجرا از جلو کالسکه ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور، تفسیری در حال اجرا از جلو کالسکه ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She gives the impression that being tour guide and teacher to this group of foreigners disrupted a process of something more important.
[ترجمه گوگل]او این تصور را ایجاد میکند که راهنمای تور و معلم بودن این گروه از خارجیها روند چیز مهمتری را مختل کرده است
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که راهنمای سفر و معلم برای این گروه از خارجیان روند کار مهم تر را مختل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که راهنمای سفر و معلم برای این گروه از خارجیان روند کار مهم تر را مختل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tour guide managed to be funny and informative, without overdoing it.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور بدون زیادهروی توانست خندهدار و آموزنده باشد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور موفق شد بامزه و آموزنده باشد، بدون این که زیاده روی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور موفق شد بامزه و آموزنده باشد، بدون این که زیاده روی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The tour guide begins his patter on Forty-sixth.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور از چهل و ششم شروع می کند
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور صدای او را در چهل و ششم آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور صدای او را در چهل و ششم آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That seems like a question for our experienced tour guide, Monika Koppel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این سوال برای راهنمای تور باتجربه ما، مونیکا کوپل باشد
[ترجمه ترگمان]Monika کاپل گفت: به نظر من این یک سوال برای راهنمای سفر با تجربه ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Monika کاپل گفت: به نظر من این یک سوال برای راهنمای سفر با تجربه ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. According to our tour guide, Gibraltar is the largest fortress in the world.
[ترجمه گوگل]به گفته راهنمای تور ما، جبل الطارق بزرگترین قلعه در جهان است
[ترجمه ترگمان]با توجه به راهنمای سفر ما، Gibraltar بزرگ ترین دژ جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به راهنمای سفر ما، Gibraltar بزرگ ترین دژ جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hostetler served as tour guide, supervising an offense that shed its lingering turnover habit.
[ترجمه گوگل]هاستلر به عنوان راهنمای تور، نظارت بر تخلفی را بر عهده داشت که عادت طولانی مدت خود را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]Hostetler به عنوان راهنما به عنوان راهنمای تور خدمت می کرد و بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت خویش حکم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Hostetler به عنوان راهنما به عنوان راهنمای تور خدمت می کرد و بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت خویش حکم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My thoughts wandered as the tour guide began his patter.
[ترجمه گوگل]وقتی راهنمای تور شروع به نوازش خود کرد، افکارم سرگردان شد
[ترجمه ترگمان]وقتی راهنمای تور شروع به صحبت کرد، افکارم به گردش افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی راهنمای تور شروع به صحبت کرد، افکارم به گردش افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Our tour guide was nowhere to be seen, so we set off to explore the city alone.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور ما هیچ جا دیده نمی شد، بنابراین به تنهایی به گشت و گذار در شهر رفتیم
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور ما جایی نبود که دیده شود، بنابراین برای کشف شهر به تنهایی راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور ما جایی نبود که دیده شود، بنابراین برای کشف شهر به تنهایی راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید