touchline

/ˈtʌt͡ʃlaɪn//ˈtʌt͡ʃlaɪn/

معنی: خط اطراف زمین فوتبال
معانی دیگر: (فوتبال و راگبی) هریک از دو خط طرفین زمین، خط کنار، در فوتبال خط اطراف زمین فوتبال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in rugby or soccer, either of the sidelines of the playing field.

جمله های نمونه

1. She spends her Saturday afternoons standing on the touchline, watching her boyfriend play rugby.
[ترجمه گوگل]او بعدازظهرهای شنبه خود را با ایستادن روی خط تماس می گذراند و به تماشای بازی راگبی دوست پسرش می پردازد
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهرهای شنبه او را در خیابان touchline می گذراند و تماشا می کند که دوست پسرش راگبی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sanchez's touchline histrionics evoked memories of some of Martin O'Neill's maddest moments on the same turf.
[ترجمه گوگل]داستان‌های سانچز خاطرات برخی از دیوانه‌کننده‌ترین لحظات مارتین اونیل را در همان زمین زنده کرد
[ترجمه ترگمان]نمایش touchline سانچز، خاطرات چند لحظه از Martin مارتین O را در همان چمن زار به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aldridge was fined £500 and received a 14-day touchline ban which comes into effect from December.
[ترجمه گوگل]آلدریج 500 پوند جریمه شد و 14 روز ممنوعیت خطوط ارتباطی دریافت کرد که از دسامبر اجرایی می شود
[ترجمه ترگمان]Aldridge پوند جریمه شد و یک ممنوعیت ۱۴ روزه touchline دریافت کرد که از ماه دسامبر به اجرا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He also converted Ian Jones's try off the touchline.
[ترجمه گوگل]او همچنین تلاش ایان جونز را از خط لمسی تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]او هم یان جونز را تبدیل به try کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Quinnell's fifty-yard run down the touchline with the ball in one hand impressed the Wales coach.
[ترجمه گوگل]دویدن پنجاه یاردی کوئینل با توپ در یک دست، مربی ولز را تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]Quinnell با توپ در یک دست، مربی تیم ولز را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Harris converted brilliantly from the touchline, and Leeds were back within 10 points.
[ترجمه گوگل]هریس به طرز درخشانی از زمین بازی به گل تبدیل شد و لیدز در فاصله 10 امتیازی برگشت
[ترجمه ترگمان]هریس به نحو درخشانی از the و لیدز به ۱۰ نقطه بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But Joe Lydon's touchline kick sailed well wide.
[ترجمه گوگل]اما ضربه لمسی جو لیدون به خوبی به بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]اما لگد زدن جو لایدن کاملا باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ball flew over from the touchline and Elliott rose high.
[ترجمه گوگل]توپ از روی خط لمسی به پرواز درآمد و الیوت اوج گرفت
[ترجمه ترگمان]توپ از بالای سر الیوت و الیوت به پرواز درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wilkinson's conversion from the touchline was the unkind cut.
[ترجمه گوگل]تبدیل ویلکینسون از خط تماس، برش نامطلوب بود
[ترجمه ترگمان]بازگشت Wilkinson از the، the نامهربان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Manager Graeme Souness's touchline ban meant he could only watch in anguish from the directors' box.
[ترجمه گوگل]محرومیت مدیر Graeme Souness به این معنی بود که او فقط می توانست با ناراحتی از جعبه کارگردان تماشا کند
[ترجمه ترگمان]Graeme Souness، مدیر عامل ممنوعیت touchline Souness، به این معنا بود که او تنها می توانست از جعبه کارگردانان مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We who stand on the touchline are glad that you are happy.
[ترجمه گوگل]ما که روی خط تماس ایستاده ایم خوشحالیم که شما خوشحال هستید
[ترجمه ترگمان]ما کسانی که در the می ایستیم خوشحال می شوند که شما خوشحال هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hughes is beaten on the left touchline but Rovers defenders charge down David Lowe's shot.
[ترجمه گوگل]هیوز در خط لمسی چپ شکست خورده است اما مدافعان روورز ضربه دیوید لو را مهار می کنند
[ترجمه ترگمان]هیوز در سمت چپ مورد ضرب و شتم قرار گرفت، اما مدافعان Rovers از دیوید لو رد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A fine or, in this case, even a touchline ban won't be enough.
[ترجمه گوگل]جریمه یا در این مورد حتی ممنوعیت خط لمسی کافی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]در این مورد، حتی یک ممنوعیت touchline کافی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wenger serves the final match of his touchline ban during the Champions League tie against Olympiacos and will watch from the stands once more.
[ترجمه گوگل]ونگر آخرین بازی محرومیت خود را در جریان بازی لیگ قهرمانان مقابل المپیاکوس گذراند و یک بار دیگر از روی سکوها تماشا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Wenger، آخرین بازی از ممنوعیت touchline در طول بازی لیگ قهرمانان در برابر Olympiacos را انجام می دهد و بار دیگر از جایگاه تماشاگران مراقبت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Akinbiyi was next up to try his luck after 25 minutes, following a great break from the left touchline.
[ترجمه گوگل]در دقیقهی 25 بازی، Akinbiyi بعد از یک شکست عالی از خط چپ، شانسش رو امتحان میکنه
[ترجمه ترگمان]Akinbiyi بعد از ۲۵ دقیقه پس از وقفه ای عظیم از سمت چپ، شانس خود را امتحان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط اطراف زمین فوتبال (اسم)
touchline

انگلیسی به انگلیسی

• boundary line, out of bounds line (sports)

پیشنهاد کاربران

بپرس