touche
(interjection) (شمشیر بازی) ضربهی دارای امتیاز، پرماس، توشه (interjection) (عامیانه) احسنت!، حق با شماست!
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Touche/tuːˈʃeɪ/ ( interj - exclamation ) – meaning:
used as an acknowledgement during a discussion of a good or clever point made at one's expense by another person
حرف حساب جواب نداره؛ بی ربط نمی گی؛ حرف حسابه؛ راست می گی؛ معقول می گی
... [مشاهده متن کامل]
Example 👇
BERNIE: Does frank still drink?
GEORGIE ( With sudden alert evasion ) : Just like us. … one mouth and five fingers on every hand. ( Seeing his arch look ) What did you think I’d answer, Mr. Dodd?
BERNIE: Touch�. That means …
GEORGIE ( Cutting him off ) : Oh, come, everyone knows what Touch� means.
The Country Girl - a play by Clifford Odets ( p. 16, printed paperback )
برنی: فرانک هنوز مشروب می خوره؟
جورجی ( با طفره رفتن ناگهانی ) : درست مثل ما. . . . یک دهان و پنج انگشت در هر دست. ( با دیدن نگاه معنی دارش ) فکر کردی چه جوابی میدم، آقای داد؟
برنی: حرف حسابه. یعنی . . .
جورجی ( حرفش را قطع می کند ) : اوه، بس کن دیگه، همه می دونن حرف حساب یعنی چی.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # دختر روستایی، # اثر کلیفورد اودیتس ( ص ۱۶، نسخه چاپی )

حرف حساب جواب نداره؛ بی ربط نمی گی؛ حرف حسابه؛ راست می گی؛ معقول می گی
... [مشاهده متن کامل]
برنی: فرانک هنوز مشروب می خوره؟
جورجی ( با طفره رفتن ناگهانی ) : درست مثل ما. . . . یک دهان و پنج انگشت در هر دست. ( با دیدن نگاه معنی دارش ) فکر کردی چه جوابی میدم، آقای داد؟
برنی: حرف حسابه. یعنی . . .
جورجی ( حرفش را قطع می کند ) : اوه، بس کن دیگه، همه می دونن حرف حساب یعنی چی.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # دختر روستایی، # اثر کلیفورد اودیتس ( ص ۱۶، نسخه چاپی )

نکته خوبی بود جوابی که دادی متقاعد شدم
گل گفتی، ایول، احسنت، ایول، خوب گفتی، قربون دهنت
این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه یافته و چَمارِ آن در زبان انگلیسی نسبت به آنچه که در فرانسوی بوده دِگَرِش یافته است. ولی در انگلیسی میشود:
You made a really good point
Wow, that was the perfect retort
... [مشاهده متن کامل]
برای نمونه:
A: French football team? It is better to call it the North African football team.
B: Touche
زدی تو خال - سخنِ درستی بود - خوب گفتی - حق تا ابد - نکتۀ درستی بود
... [مشاهده متن کامل]
برای نمونه:
زدی تو خال - سخنِ درستی بود - خوب گفتی - حق تا ابد - نکتۀ درستی بود
تایید کردن حرف کسی.
نکته خوبی بود
خدا از دهنت بشنوه
/tuːˈʃeɪ/
exclamation
used to admit that someone has made a good point against you in an argument or discussion
حرف ندا/ خوب گفتی، ایول، اینو خوب اومدی
You say we should support British industries, but you always drink French wines
Touch�
حرف ندا/ خوب گفتی، ایول، اینو خوب اومدی
دقیقاً! همینه که گفتی.
قربون دهنت!
گل گفتی
ای ول، احسنت
خوب گفتی!
عجب حرفی!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)