totemism


معنی: توتم پرستی
معانی دیگر: توتم گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: totemistic (adj.)
(1) تعریف: the belief in, or the practice of having, totems.

(2) تعریف: the system of kinship according to totems.

(3) تعریف: social customs and behavior based on such a system.

جمله های نمونه

1. Considering the diversification and non-generality of totemism, realism of Chinese culture, and the fact that the myth came into being in the civilized era, this viewpoint is open to question.
[ترجمه گوگل]با توجه به تنوع و عمومیت نداشتن توتمیسم، واقع گرایی فرهنگ چینی و به وجود آمدن اسطوره در عصر تمدن، این دیدگاه جای سوال دارد
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن تنوع و non of، واقع گرایی فرهنگ چینی، و این واقعیت که این افسانه در عصر متمدن مطرح شد، این دیدگاه برای سوال باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The argument that the lion totemism exists in Dai minority area is worth discussing.
[ترجمه گوگل]این بحث که توتمیسم شیر در منطقه اقلیت دای وجود دارد جای بحث دارد
[ترجمه ترگمان]این استدلال که شیر totemism در منطقه اقلیت دای وجود دارد به بحث در مورد آن می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Totemism is a faith form developed in the ancient nature faith out.
[ترجمه گوگل]توتمیسم نوعی ایمان است که در طبیعت باستانی ایمان به وجود آمده است
[ترجمه ترگمان]totemism یک شکل ایمان است که در دین طبیعت باستانی ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dragon totemism is the common psychology of Chinese people. It is endowed with rather profound content and cultural connotation.
[ترجمه گوگل]توتمیسم اژدها روانشناسی رایج مردم چین است دارای محتوای نسبتاً عمیق و مفهوم فرهنگی است
[ترجمه ترگمان]اژدها totemism، روان شناسی معمول مردم چین است آن دارای مفهوم نسبتا عمیق و معنای فرهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the dominant concept of totemism, the primitive totem that fertility is due to enter the body of women, while death is the return on their own clan totem.
[ترجمه گوگل]در مفهوم غالب توتمیسم، توتم بدوی که باروری به دلیل ورود به بدن زنان است، در حالی که مرگ بازگشت به توتم قبیله خود است
[ترجمه ترگمان]در مفهوم غالب of، نشانه اولیه این است که باروری به علت ورود به بدن زنان است در حالی که مرگ، بازگشت به قبیله خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Last, it analyzes the relationship between totemism and exogamy, and the three functions of exogamy.
[ترجمه گوگل]در آخر، رابطه بین توتمیسم و ​​برون‌همسری و سه کارکرد برون‌همسری را تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]در آخر، رابطه بین totemism و exogamy و سه تابع of را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Totemism, for example, was a system as complex as the Linnaean classification.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، توتمیسم سیستمی به پیچیدگی طبقه بندی لینه بود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، totemism یک سیستم به بزرگی طبقه بندی Linnaean بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trace of primitive religion development was from totemism and naturism to consanguineous ancestors adoration.
[ترجمه گوگل]ردپای توسعه دین بدوی از توتمیسم و ​​طبیعت گرایی تا پرستش نیاکان خویشاوندی بود
[ترجمه ترگمان]طرح توسعه مذهب ابتدایی از totemism و naturism به اجداد فامیلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Totemism in "Book of Mountains and Seas" including worship of animals and plants, sun worship and sex worship.
[ترجمه گوگل]توتمیسم در «کتاب کوهها و دریاها» شامل پرستش حیوانات و گیاهان، خورشید پرستی و جنسیت پرستی
[ترجمه ترگمان]totemism در کتاب \"کتاب کوه ها و دریاها\" از جمله پرستش حیوانات و گیاهان، پرستش خورشید و عبادت جنسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Totemism is a so-called on the clan with a variety of animals, plants, and some even among the non-biological relatives of supernatural concepts.
[ترجمه گوگل]توتمیسم به اصطلاح یک قبیله با انواع حیوانات، گیاهان و برخی حتی در میان خویشاوندان غیر زیستی مفاهیم ماوراء طبیعی است
[ترجمه ترگمان]totemism یک اصطلاح معروف به قبیله با انواعی از حیوانات، گیاهان و حتی برخی از خویشاوندان غیر زیستی از مفاهیم ماورای طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Totem and Taboo does not just help our understanding of totemism.
[ترجمه گوگل]توتم و تابو فقط به درک ما از توتمیسم کمک نمی کند
[ترجمه ترگمان]توتم و تابو فقط به درک ما از totemism کمک نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are always abstract patterns of diamonds and triangles in Buyi clothing and batik, which reflect their fish totemism.
[ترجمه گوگل]همیشه الگوهای انتزاعی الماس و مثلث در لباس بویی و باتیک وجود دارد که نشان دهنده توتمیسم ماهی آنهاست
[ترجمه ترگمان]همیشه الگوهای انتزاعی از الماس و مثلث ها در لباس های Buyi و batik وجود دارند که منعکس کننده totemism ماهی ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In theory, Dai didn't have the suitable condition to form the lion totemism.
[ترجمه گوگل]در تئوری، دای شرایط مناسبی برای تشکیل توتمیسم شیر نداشت
[ترجمه ترگمان]در تئوری، دای شرایط مناسب برای تشکیل شیر را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توتم پرستی (اسم)
totemism

انگلیسی به انگلیسی

• use of totems to symbolize a group or clan; system of dividing groups or clans according to totems; belief in the a mystical relationship between humans and totems

پیشنهاد کاربران

اعتقاد به اینکه هر انسان به حیوانی مرتبط است.

بپرس