totem

/ˈtoʊtəm//ˈtəʊtəm/

معنی: توتم، روح محافظ شخص، روح یا جانور حامی شخص
معانی دیگر: (در میان برخی قبایل بومی) حیوان یا شی که نماد قبیله بوده و با تبار آن بستگی دارد، درخت یا جانوری که سر  پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: totemic (adj.), totemically (adv.)
(1) تعریف: a natural object or living thing, such as an animal, that is taken as the symbol of a family or clan because of a supposed close relationship or ancestral connection with it.

(2) تعریف: a representation of a totem, usu. in sculpture, masks, or the like.

جمله های نمونه

1. the official totem pole
سلسله مراتب اداری

2. This totem pole is carved from/out of a single tree trunk.
[ترجمه گوگل]این قطب توتم از/خارج از یک تنه درخت حک شده است
[ترجمه ترگمان]این تیر totem از یک تنه یک درخت تراشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Television could be seen as a totem of modern society.
[ترجمه گوگل]تلویزیون را می توان توتم جامعه مدرن دانست
[ترجمه ترگمان]تلویزیون را می توان به عنوان totem جامعه مدرن در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And we were travelling again, through ravine, under totem.
[ترجمه گوگل]و ما دوباره در حال سفر بودیم، از طریق دره، زیر توتم
[ترجمه ترگمان]و ما دوباره به راه افتادیم و از وسط دره عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wolf has always been a totem animal for the Nez Perce.
[ترجمه گوگل]گرگ همیشه یک حیوان توتم برای Nez Perce بوده است
[ترجمه ترگمان]اون گرگ همیشه یه حیوون وحشی بوده برای پرسی پرسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The totem pole was created by two local carvers.
[ترجمه گوگل]قطب توتم توسط دو منبت کار محلی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]چوب totem توسط دو carvers محلی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In his Totem and Taboo Freud made such an act of primal parricide and rape the origin of all subsequent human culture.
[ترجمه گوگل]فروید در توتم و تابو خود چنین اقدامی از جنایت و تجاوز را سرچشمه تمام فرهنگ بشری بعدی قرار داد
[ترجمه ترگمان]در توتم و تابو فروید چنین عملی را انجام داد که قاتل اصلی را به قتل رساند و به اصل همه فرهنگ انسانی بعدی تجاوز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tribesmen select totem creatures as a bridge between the separate worlds of spirit and dreams.
[ترجمه گوگل]افراد قبیله، موجودات توتم را به عنوان پل بین دنیای مجزای روح و رویا انتخاب می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد قبیله ای موجودات totem را به عنوان پلی بین دنیای جداگانه روح و رویا انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hooded serpent was their totem.
[ترجمه گوگل]مار کلاهدار توتم آنها بود
[ترجمه ترگمان]اون مار با لباس کلاهدار totem بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The actors impersonate the totem animal, thus identifying and promoting a resonant connection with it.
[ترجمه گوگل]بازیگران جانور توتم را جعل می کنند و به این ترتیب ارتباط طنین دار با آن را شناسایی و ترویج می کنند
[ترجمه ترگمان]این فعالان این حیوان totem را جعل می کنند و در نتیجه یک ارتباط رزونانسی با آن شناسایی و ترویج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not a climber of corporate totem poles.
[ترجمه گوگل]نه یک کوهنورد از قطب های توتم شرکتی
[ترجمه ترگمان]حتی یک کوهنورد of هم نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Closer view of the totem pole.
[ترجمه گوگل]نمای نزدیک تر از قطب توتم
[ترجمه ترگمان]نمای نزدیک تر از قطب totem
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Totem: An animal, a plant, or a natural object serving among certain tribal or traditional peoples as the emblem of a clan or family and sometimes revered as its founder, ancestor, or guardian.
[ترجمه گوگل]توتم: حیوان، گیاه یا شیء طبیعی که در میان قوم قبیله ای یا سنتی به عنوان نماد یک قبیله یا خانواده خدمت می کند و گاهی به عنوان بنیانگذار، اجداد یا نگهبان آن مورد احترام قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]توتم: یک حیوان، یک گیاه، یا یک شی طبیعی که بین مردم قبیله ای یا سنتی به عنوان نماد یک خانواده یا خانواده خدمت می کند و گاهی به عنوان بنیانگذار، جد یا قیم آن مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are totem column in the Yalong Bay center square . Around the column there are China ancient mythical legend and sculpture group of the culture.
[ترجمه گوگل]ستون توتم در میدان مرکزی خلیج یالونگ وجود دارد در اطراف ستون افسانه های باستانی چین و مجسمه سازی گروه فرهنگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک ستون totem در میدان مرکز بی Yalong وجود دارد در اطراف ستون ها، یک افسانه کهن افسانه ای چینی و گروهی از فرهنگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توتم (اسم)
totem

روح محافظ شخص (اسم)
totem

روح یا جانور حامی شخص (اسم)
totem

انگلیسی به انگلیسی

• sacred emblem, representation of sacred object revered by clans and tribes
a totem is an object that is regarded as a symbol by a particular group of people who treat it with great respect.

پیشنهاد کاربران

رمز آلود
توتم ( محافظ )
an object that is respected by a group of people, especially for religious reasons
توتِم ها اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره ها کاربردهای آیینی دارند. توتم معمولاً به عنوان یادمانی از نیاکان یک ایل یا طایفه عمل می کند و افراد طایفه توتم را دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه می دانند.
...
[مشاهده متن کامل]

توتِم باوَری شامل دو قانون و تابو مهم است :حیوان توتم را نباید کشت و با افرادی از جنس مخالف و از توتم مشترک نباید روابط جنسی برقرار کرد.
They thought of him as a good - luck totem.
Television could be seen as a totem of modern society.

totem
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/totem• https://en.wikipedia.org/wiki/Totem
حرز مردمان سرخپوست قبیله Anishinaabe .
آنها به زبان Ojibwe صحبت می کنند. کلمه totem را اروپایی ها از زبان آنها گرفته اند. آنها اعتقاد دارند این ستون چوبی کنده کاری شده و مزین به اشکال مختلف، آنها را در برابر بدی ها حفظ می کند.
حامی
در برخی قبایل بومی توتم ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه بشمار می روند.

بپرس