1. the official totem pole
سلسله مراتب اداری
2. This totem pole is carved from/out of a single tree trunk.
[ترجمه گوگل]این قطب توتم از/خارج از یک تنه درخت حک شده است
[ترجمه ترگمان]این تیر totem از یک تنه یک درخت تراشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Television could be seen as a totem of modern society.
[ترجمه گوگل]تلویزیون را می توان توتم جامعه مدرن دانست
[ترجمه ترگمان]تلویزیون را می توان به عنوان totem جامعه مدرن در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And we were travelling again, through ravine, under totem.
[ترجمه گوگل]و ما دوباره در حال سفر بودیم، از طریق دره، زیر توتم
[ترجمه ترگمان]و ما دوباره به راه افتادیم و از وسط دره عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wolf has always been a totem animal for the Nez Perce.
[ترجمه گوگل]گرگ همیشه یک حیوان توتم برای Nez Perce بوده است
[ترجمه ترگمان]اون گرگ همیشه یه حیوون وحشی بوده برای پرسی پرسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The totem pole was created by two local carvers.
[ترجمه گوگل]قطب توتم توسط دو منبت کار محلی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]چوب totem توسط دو carvers محلی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In his Totem and Taboo Freud made such an act of primal parricide and rape the origin of all subsequent human culture.
[ترجمه گوگل]فروید در توتم و تابو خود چنین اقدامی از جنایت و تجاوز را سرچشمه تمام فرهنگ بشری بعدی قرار داد
[ترجمه ترگمان]در توتم و تابو فروید چنین عملی را انجام داد که قاتل اصلی را به قتل رساند و به اصل همه فرهنگ انسانی بعدی تجاوز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Tribesmen select totem creatures as a bridge between the separate worlds of spirit and dreams.
[ترجمه گوگل]افراد قبیله، موجودات توتم را به عنوان پل بین دنیای مجزای روح و رویا انتخاب می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد قبیله ای موجودات totem را به عنوان پلی بین دنیای جداگانه روح و رویا انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The hooded serpent was their totem.
[ترجمه گوگل]مار کلاهدار توتم آنها بود
[ترجمه ترگمان]اون مار با لباس کلاهدار totem بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The actors impersonate the totem animal, thus identifying and promoting a resonant connection with it.
[ترجمه گوگل]بازیگران جانور توتم را جعل می کنند و به این ترتیب ارتباط طنین دار با آن را شناسایی و ترویج می کنند
[ترجمه ترگمان]این فعالان این حیوان totem را جعل می کنند و در نتیجه یک ارتباط رزونانسی با آن شناسایی و ترویج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Not a climber of corporate totem poles.
[ترجمه گوگل]نه یک کوهنورد از قطب های توتم شرکتی
[ترجمه ترگمان]حتی یک کوهنورد of هم نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Closer view of the totem pole.
13. Totem: An animal, a plant, or a natural object serving among certain tribal or traditional peoples as the emblem of a clan or family and sometimes revered as its founder, ancestor, or guardian.
[ترجمه گوگل]توتم: حیوان، گیاه یا شیء طبیعی که در میان قوم قبیله ای یا سنتی به عنوان نماد یک قبیله یا خانواده خدمت می کند و گاهی به عنوان بنیانگذار، اجداد یا نگهبان آن مورد احترام قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]توتم: یک حیوان، یک گیاه، یا یک شی طبیعی که بین مردم قبیله ای یا سنتی به عنوان نماد یک خانواده یا خانواده خدمت می کند و گاهی به عنوان بنیانگذار، جد یا قیم آن مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There are totem column in the Yalong Bay center square . Around the column there are China ancient mythical legend and sculpture group of the culture.
[ترجمه گوگل]ستون توتم در میدان مرکزی خلیج یالونگ وجود دارد در اطراف ستون افسانه های باستانی چین و مجسمه سازی گروه فرهنگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک ستون totem در میدان مرکز بی Yalong وجود دارد در اطراف ستون ها، یک افسانه کهن افسانه ای چینی و گروهی از فرهنگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید