tote
/toʊt//təʊt/
معنی: حمل و نقل کردن، برپشت حمل کردن، بار بردن
معانی دیگر: (به ویژه در بغل یا بر پشت خود) حمل کردن، به دوش کشیدن، کول کردن، (سلاح آتشین) با خود داشتن، سلاح حمل کردن، دوش گیری، حمل، بغل گیری، بار، مخفف: tote bag، سوق دادن، جمع کردن، مجموع

بررسی کلمه
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: totes, toting, toted
حالات: totes, toting, toted
• : تعریف: to carry on one's back or in one's arms or hands.
• مترادف: carry, pack
• مشابه: bear, cart, haul, lug, schlep
• مترادف: carry, pack
• مشابه: bear, cart, haul, lug, schlep
اسم ( noun )
• : تعریف: something used to carry by hand; tote bag.
• مترادف: handbag, tote bag
• مشابه: bag, carry-on, carryall, duffel bag, grip, sack
• مترادف: handbag, tote bag
• مشابه: bag, carry-on, carryall, duffel bag, grip, sack
جمله های نمونه
1. He finished third in the Tote Gold Trophy.
[ترجمه ترگمان]او در جام طلای tote سوم شد
[ترجمه گوگل]او سومین جایزه طلای طلای را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او سومین جایزه طلای طلای را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Kids have to tote heavy textbooks around.
[ترجمه ترگمان]بچه ها باید کتاب های درسی سنگین را بردارند
[ترجمه گوگل]بچه ها باید کتاب های درسی سنگین را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]بچه ها باید کتاب های درسی سنگین را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Carlos Falchi red patent signature logo tote bag, $ 3 9
[ترجمه ترگمان]کارلوس Falchi (Carlos فالچی)قرمز، کیف خرید، ۳، ۹ دلار
[ترجمه گوگل]کارلوس Falchi قرعه کشی ثبت اختراع امضا لوگو کیسه، 3 $ 9
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کارلوس Falchi قرعه کشی ثبت اختراع امضا لوگو کیسه، 3 $ 9
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. More options include a white patent-leather tote bag and a big straw hat or scarf tied a la Audrey Hepburn.
[ترجمه ترگمان]گزینه های بیشتر شامل یک کیف خرید از جنس چرم سفید و یک کلاه حصیری بزرگ و یا شال گردنی به نام آدری هپبورن است
[ترجمه گوگل]گزینه های بیشتر شامل یک کیسه تیتانیوم سفید و یک کلاه کاه بزرگ و یا روسری است که به وسیله یک لادوره هپبورن گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]گزینه های بیشتر شامل یک کیسه تیتانیوم سفید و یک کلاه کاه بزرگ و یا روسری است که به وسیله یک لادوره هپبورن گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. With their tote bags, the immigrants brought alOng all their old prejudices, and immediately picked up some new ones.
[ترجمه ترگمان]با کیف های their، مهاجران همه خرافات قدیمی خود را جمع کردند و بلافاصله چند نفر جدید انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]مهاجران با استفاده از کیسه های تیتای خود، تمام پیشگویی های قدیمی خود را به ارمغان آورد، و بلافاصله برخی از آنها را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]مهاجران با استفاده از کیسه های تیتای خود، تمام پیشگویی های قدیمی خود را به ارمغان آورد، و بلافاصله برخی از آنها را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Must Aegisth tote a live snake for us to realize that lust was the motivation for the murder of Agamemnon?
[ترجمه ترگمان]آیا باید یک مار زنده را باخود حمل کنیم تا درک کنیم که شهوت انگیزه قتل اگامنون)است؟
[ترجمه گوگل]آیا باید Aegisth یک مار زنده به ما برای متوجه شود که شهوت انگیزه برای قتل Agamemnon بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]آیا باید Aegisth یک مار زنده به ما برای متوجه شود که شهوت انگیزه برای قتل Agamemnon بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Is the tote bag an exterior uterus, the outward sign of the unmentionable burden?
[ترجمه ترگمان]آیا ساک tote یک رحم خارجی است، نشانه بیرونی بار unmentionable؟
[ترجمه گوگل]آیا کیسه تبت یک رحم بیرونی است، علامت بیرونی از بار غیرمعمول؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]آیا کیسه تبت یک رحم بیرونی است، علامت بیرونی از بار غیرمعمول؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My job was to tote their golf bags and wash their cars.
[ترجمه ترگمان]وظیفه من خرید کیف گلف و شستن اتومبیل های خود بود
[ترجمه گوگل]شغل من این بود که کیف پول گلف خود را بپوشانم و ماشین های خود را بشورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]شغل من این بود که کیف پول گلف خود را بپوشانم و ماشین های خود را بشورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She lifts a cake tin out of her tote bag.
[ترجمه ترگمان]یک قوطی کیک را از کیف خرید بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او قلع کیک را از کیسه تبت خود بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او قلع کیک را از کیسه تبت خود بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But for a young casual Tote employee the incident had a different ending.
[ترجمه ترگمان]اما برای یک کارمند جوان tote، این حادثه یک پایان متفاوت داشت
[ترجمه گوگل]اما برای یک کارمند جواهرساز جوان Tote، این حادثه پایان دیگری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اما برای یک کارمند جواهرساز جوان Tote، این حادثه پایان دیگری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then she hefted her tote bag.
[ترجمه ترگمان]سپس کیف خرید را برداشت
[ترجمه گوگل]سپس او کیسه تبت خود را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]سپس او کیسه تبت خود را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Miss Ellen had mo'n she could tote anyways.
[ترجمه ترگمان]خانم الن هم هر طور شده خرید می کرد
[ترجمه گوگل]خانم الن بود mo'n او می تواند tote به هر حال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]خانم الن بود mo'n او می تواند tote به هر حال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. How much is this velvet tote?
[ترجمه ترگمان]این خرید مخملی چقدر طول میکشه؟
[ترجمه گوگل]این تنگ مخمل چقدر چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این تنگ مخمل چقدر چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Goober, gumbo and tote are West African borrowings first used in America by slaves.
[ترجمه ترگمان]Goober، gumbo و tote اولین borrowings آفریقایی هستند که ابتدا توسط بردگان در آمریکا مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]Goober، Gumbo و Tote وام های آفریقای غربی که برای اولین بار توسط بردگان در آمریکا استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]Goober، Gumbo و Tote وام های آفریقای غربی که برای اولین بار توسط بردگان در آمریکا استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
حمل و نقل کردن (فعل)
carry, tote
برپشت حمل کردن (فعل)
tote
بار بردن (فعل)
tote
به انگلیسی
• large bag in which to carry things, tote bag (often made of canvas with two large handles)
carry, haul; carry a weapon (slang)
the tote is a system of betting money on horses at a racetrack, in which all the money bet on a race is divided among the people who have bet on the winning horses.
someone who totes something, for example a gun, carries it with them wherever they go; an old-fashioned use.
carry, haul; carry a weapon (slang)
the tote is a system of betting money on horses at a racetrack, in which all the money bet on a race is divided among the people who have bet on the winning horses.
someone who totes something, for example a gun, carries it with them wherever they go; an old-fashioned use.
پیشنهاد کاربران
Totes مخفف totally میشه. و به صورت غیر رسمی به کار میره.
بارکشی کردن
کولی دادن ؛ کسی را بر کول و پشت خود سوار کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) . بردن حریف را بر پشت خویش. در بعضی بازی های کودکان رسم بر این بود که برنده را به کول خود گرفته مقداری ( که میزان آن از روی وسایل بازی معین می شد ) راه ببرد، این عمل را کولی دادن می گفتند. کسی که سوار می شدکولی می گرفت. در بسیاری از بازیها، نظیر: چلتوب ، الک دولک ، زویی و بعضی انواع تیله بازی کولی دادن رایج بوده است. ( فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ) . بردن حریف را بر پشت خویش پس از باختن در بعضی بازیهای کودکان. در بازیهای کودکان ، بر پشت کسی که ایستاده است سوار شدن تا او وی را ببرد، و کولی گرفتن متعدی آن است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
با دست حمل کردن، بویژه چیزهای سنگین
Carry by hand especially heavy things
He happily toted the camare along on more family outings.
Carry by hand especially heavy things
He happily toted the camare along on more family outings.