total revenue

جمله های نمونه

1. The maker of database and e-business software said total revenue grew by about 9 percent during the quarter.
[ترجمه گوگل]سازنده پایگاه داده و نرم افزار کسب و کار الکترونیکی گفت که درآمد کل در طول سه ماهه حدود 9 درصد رشد داشته است
[ترجمه ترگمان]سازنده نرم افزار پایگاه داده و تجارت الکترونیک گفت که کل درآمد تا حدود ۹ درصد در طول یک چهارم افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The difference between total revenue of $ 15 and total costs of $ 13 will be an economic profit of $
[ترجمه گوگل]تفاوت بین درآمد کل 15 دلار و کل هزینه های 13 دلار، سود اقتصادی دلار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین درآمد کلی ۱۵ دلار و کل ۱۳ دلار سود اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Total revenue for the year was estimated at N6730 million.
[ترجمه گوگل]کل درآمد سال 6730 میلیون N برآورد شد
[ترجمه ترگمان]درآمد کل سال جاری به N۶۷۳۰ میلیون برآورد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The total revenue includes the income tax turned over to central government since 200
[ترجمه گوگل]کل درآمد شامل مالیات بر درآمدی است که از سال 200 به دولت مرکزی سپرده شده است
[ترجمه ترگمان]درآمد کل شامل مالیات بر درآمد از ۲۰۰ پوند به دولت مرکزی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The results revels that individual and total revenue models both possess excellent prediction powers. Also, the number of pupils is the most crucial driver for each revenue account.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که مدل‌های درآمد فردی و کل هر دو دارای قدرت پیش‌بینی عالی هستند همچنین، تعداد دانش‌آموزان مهم‌ترین محرک برای هر حساب درآمدی است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که هر دوی این مدل ها دارای قدرت پیش بینی عالی هستند همچنین، تعداد دانش آموزان مهم ترین محرک برای هر حساب درآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It could even be revenue neutral, refunding the total revenue on a per capita basis.
[ترجمه گوگل]حتی می تواند درآمد خنثی باشد و کل درآمد را بر اساس سرانه بازپرداخت کند
[ترجمه ترگمان]این امر حتی می تواند به صورت بی طرف درآمد داشته باشد و مجموع درآمد سرانه را بازپرداخت نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Total revenue from online games has exceeded revenue from cinema ticket sales in China since 200
[ترجمه گوگل]مجموع درآمد حاصل از بازی های آنلاین از سال 200 تاکنون از درآمد حاصل از فروش بلیت سینما در چین بیشتر شده است
[ترجمه ترگمان]درآمد کل از بازی های آنلاین از ۲۰۰ سال پیش از فروش بلیط سینما در چین افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accountants measure the accounting profit as the firm's total revenue minus only the firm's explicit costs. In other words, they ignore the implicit costs.
[ترجمه گوگل]حسابداران سود حسابداری را به عنوان درآمد کل شرکت منهای فقط هزینه های صریح شرکت اندازه گیری می کنند به عبارت دیگر، هزینه های ضمنی را نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]حسابداران سود حسابداری را به عنوان کل درآمد شرکت، من های هزینه های صریح شرکت، محاسبه می کنند به عبارت دیگر، آن ها هزینه های ضمنی را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What is the relationship between a firm's total revenue, profit, and total cost?
[ترجمه گوگل]چه رابطه ای بین کل درآمد، سود و هزینه کل یک شرکت وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]رابطه بین درآمد کل شرکت، سود و هزینه کل چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to the total revenue, Gome is China's largest electrical retailer.
[ترجمه گوگل]با توجه به کل درآمد، Gome بزرگترین خرده فروش برق چین است
[ترجمه ترگمان]با توجه به درآمد کلی، Gome بزرگ ترین خرده فروشی برق چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It also includes drivers, restraints, challenges, total revenue forecasts, market trends, and analysis of vendor participants.
[ترجمه گوگل]همچنین شامل محرک‌ها، محدودیت‌ها، چالش‌ها، پیش‌بینی درآمد کل، روند بازار و تحلیل شرکت‌کنندگان فروشنده است
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل رانندگان، محدودیت ها، چالش ها، پیش بینی درآمد کلی، رونده ای بازار و تحلیل شرکت کنندگان فروشنده نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The total revenue of our company last year exceeded that of the preevious year.
[ترجمه گوگل]کل درآمد شرکت ما در سال گذشته بیش از سال قبل است
[ترجمه ترگمان]درآمد کلی شرکت ما در سال گذشته از سال گذشته پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the total revenue can be increased if the price of a inelastic demand goods is raised, and vice versa. But the relation bet. . .
[ترجمه گوگل]و در صورت افزایش قیمت کالاهای با تقاضای غیرکشش، کل درآمد را می توان افزایش داد و بالعکس اما شرط رابطه
[ترجمه ترگمان]و اگر قیمت کالاهای مورد تقاضای inelastic افزایش یابد، کل درآمد می تواند افزایش یابد و بالعکس اما شرط مربوط به رابطه …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Limit over 32 million yuan industrial added value, total revenue in fiscal completed 7 million yuan.
[ترجمه گوگل]محدود کردن بیش از 32 میلیون یوان ارزش افزوده صنعتی، درآمد کل در مالی تکمیل 7 میلیون یوان
[ترجمه ترگمان]بیش از ۳۲ میلیون یوان ارزش افزوده صنعتی را محدود کرد، درآمد کلی در سال مالی ۷ میلیون یوان تکمیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] درآمد کل
[ریاضیات] کل درآمد، درآمد کل

انگلیسی به انگلیسی

• total of income of a business from the sale of products (economics)

پیشنهاد کاربران

بپرس