tortuous

/ˈtɔːrt͡ʃəwəs//ˈtɔːt͡ʃʊəs/

معنی: غیر مستقیم، پیچاپیچ، پیچ وخم دار، درشکن
معانی دیگر: پیچاک، پر پیچ و خم، نادرستانه، ریاکارانه، فریب آمیز، نابکارانه، نادرستکار، دغل، فریبکار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tortuously (adv.), tortuousness (n.)
(1) تعریف: changing direction frequently; twisting, winding, or crooked, as a path.
مترادف: crooked, meandering, sinuate, sinuous, twisting, winding
متضاد: straight
مشابه: curvy, labyrinthine, serpentine, undulating, zigzag

- The donkeys made their way down the tortuous path to the base of the canyon.
[ترجمه گوگل] خرها از مسیر پرپیچ و خم به سمت پایین دره راه افتادند
[ترجمه ترگمان] الاغ ها تا ته دره راه خود را در پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not easy to follow; not straightforward; devious.
مترادف: deceptive, devious, indirect, sinuous
متضاد: straightforward
مشابه: ambiguous, circuitous, convoluted, crooked, evasive, misleading

- I wasn't sure whether I agreed with his tortuous argument in favor of capital punishment.
[ترجمه گوگل] مطمئن نبودم که با استدلال پر پیچ و خم او به نفع مجازات اعدام موافقم یا نه
[ترجمه ترگمان] مطمئن نبودم که با استدلال tortuous به نفع مجازات اعدام موافقت کرده ام یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a tortuous act
عمل فریب آمیز

2. a tortuous road
راه پر پیچ و خم

3. The story without tortuous how can teach people to grow.
[ترجمه گوگل]داستان بدون پرپیچ و خم چگونه می تواند به مردم بیاموزد که رشد کنند
[ترجمه ترگمان]این داستان بدون tortuous چگونه می تواند به مردم آموزش دهد که رشد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He took a tortuous route through back streets.
[ترجمه گوگل]او مسیری پر پیچ و خم را در خیابان های پشتی طی کرد
[ترجمه ترگمان]مسیر پرپیچ و خم را از میان خیابان های پشتی به پیش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They walked through the tortuous streets of the old city.
[ترجمه گوگل]آنها در خیابان های پر پیچ و خم شهر قدیمی قدم زدند
[ترجمه ترگمان]در خیابان های پر پیچ وخم شهر قدیمی قدم می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Life is but a hard and tortuous journey.
[ترجمه گوگل]زندگی فقط یک سفر سخت و پر پیچ و خم است
[ترجمه ترگمان]زندگی یک سفر دشوار و پر پیچ وخم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We have travelled a tortuous road.
[ترجمه گوگل]ما جاده ای پر پیچ و خم را طی کرده ایم
[ترجمه ترگمان]جاده پرپیچ و خمی را طی کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tortuous as the road of struggle is, our prospects are bright.
[ترجمه گوگل]راه مبارزه هر چند پر پیچ و خم باشد، چشم انداز ما روشن است
[ترجمه ترگمان]همچنان که راه تنازع وجود دارد، چشم انداز ما روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Never mind the tortuous explanation; tell me in plain English, are you coming or not?
[ترجمه گوگل]هرگز به توضیح پیچیده توجه نکنید به انگلیسی ساده به من بگو میای یا نه؟
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت به توضیح tortuous اهمیت نده؛ به من در زبان انگلیسی ساده بگو، میای یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I wrote tortuous essay for obscure journals.
[ترجمه گوگل]من مقاله پر پیچ و خم برای مجلات مبهم نوشتم
[ترجمه ترگمان] یه مقاله پر پیچ وخم برای مجلات گمنام نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His rather tortuous explanation seems to come to this.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد توضیح نسبتاً پر پیچ و خم او به این موضوع می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این توضیح پر پیچ وخم او به این نتیجه رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After a tortuous argument, the standard-setters agreed to let banks value and disclose their intangible assets in their balance sheets as well.
[ترجمه گوگل]پس از یک بحث پر پیچ و خم، تنظیم کنندگان استاندارد موافقت کردند که به بانک ها اجازه دهند دارایی های نامشهود خود را نیز در ترازنامه خود ارزش گذاری و افشا کنند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک بحث پر پیچ وخم، setters استاندارد توافق کردند که به بانک ها اجازه دهند تا ارزش دارایی های ناملموس خود را در برگه موجودی خود فاش سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a tortuous, switchback ride.
[ترجمه گوگل]این یک سواری پر پیچ و خم بود
[ترجمه ترگمان]سواری خوبی بود، سواری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The development of an idea is a tortuous process involving many outside influences.
[ترجمه گوگل]توسعه یک ایده یک فرآیند پر پیچ و خم است که شامل بسیاری از تأثیرات خارجی است
[ترجمه ترگمان]توسعه یک ایده یک فرآیند پر پیچ وخم است که شامل بسیاری از تاثیرات بیرونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیر مستقیم (صفت)
devious, sinuous, oblique, backstairs, indirect, tortuous, circular, sideway, mediate

پیچاپیچ (صفت)
vortiginous, spiral, winding, convoluted, tortuous, flexuous, meandrous

پیچ و خم دار (صفت)
tortuous, flexuous, labyrinthine

درشکن (صفت)
tortuous

انگلیسی به انگلیسی

• twisting, winding, bending; marked by tricky tactics, crooked
a tortuous road or route is full of bends and twists; a formal word.
a tortuous process or piece of writing is long and complicated; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بیش از حد طولانی و پیچیده
به معنی مسیر طولانی و پر پیچ وخم هست. یک موضوع که tortuous هست نیز طولانی ، بسیار گیج کننده و نهایتا آزار دهنده هست. مثل یک بحث طولانی و حوصله سربر - مثلا صحبت های یک آخوند در تلویزیون که نمیشه فهمید چی میگه
( مسیر، راه ) مارپیچ
twisted or winding
A tortuous road is full of bends and twists
( usually disapproving ) not simple and direct; long, complicated and difficult to understand
with many turns and changes of direction; not direct or simple
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english-thesaurus/tortuous• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/tortuous• https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/tortuous?q=tortuous• https://dictionary.cambridge.org/us/dictionary/english/tortuous
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : tortuosity / tortuousness
✅️ صفت ( adjective ) : tortuous
✅️ قید ( adverb ) : tortuously
extremely complicated and long and therefore confusing
به شدت گیج کننده، پیچیده
پر پیچ و خم
در حقوق: شبه جرم
پیچ و خم دار، پیچ در پیچ

بپرس