صفت ( adjective )
مشتقات: tortuously (adv.), tortuousness (n.)
مشتقات: tortuously (adv.), tortuousness (n.)
• (1) تعریف: changing direction frequently; twisting, winding, or crooked, as a path.
• مترادف: crooked, meandering, sinuate, sinuous, twisting, winding
• متضاد: straight
• مشابه: curvy, labyrinthine, serpentine, undulating, zigzag
• مترادف: crooked, meandering, sinuate, sinuous, twisting, winding
• متضاد: straight
• مشابه: curvy, labyrinthine, serpentine, undulating, zigzag
- The donkeys made their way down the tortuous path to the base of the canyon.
[ترجمه گوگل] خرها از مسیر پرپیچ و خم به سمت پایین دره راه افتادند
[ترجمه ترگمان] الاغ ها تا ته دره راه خود را در پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] الاغ ها تا ته دره راه خود را در پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: not easy to follow; not straightforward; devious.
• مترادف: deceptive, devious, indirect, sinuous
• متضاد: straightforward
• مشابه: ambiguous, circuitous, convoluted, crooked, evasive, misleading
• مترادف: deceptive, devious, indirect, sinuous
• متضاد: straightforward
• مشابه: ambiguous, circuitous, convoluted, crooked, evasive, misleading
- I wasn't sure whether I agreed with his tortuous argument in favor of capital punishment.
[ترجمه گوگل] مطمئن نبودم که با استدلال پر پیچ و خم او به نفع مجازات اعدام موافقم یا نه
[ترجمه ترگمان] مطمئن نبودم که با استدلال tortuous به نفع مجازات اعدام موافقت کرده ام یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مطمئن نبودم که با استدلال tortuous به نفع مجازات اعدام موافقت کرده ام یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید