torticollis

/ˌtɔːrtəˈkɑːlɪs//ˌtɔːtɪˈkɒlɪs/

معنی: گردن کجی، کجی مادرزادی گردن
معانی دیگر: (پزشگی) کج گردنی، طب کجی مادرزادی گردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in medicine, a condition in which involuntary contractions of the neck muscles cause the head to twist to one side.

جمله های نمونه

1. Introduction: Congenital muscular torticollis (CMT) is the common disease among newborn.
[ترجمه گوگل]مقدمه: تورتیکولی عضلانی مادرزادی (CMT) یک بیماری شایع در میان نوزادان است
[ترجمه ترگمان]مقدمه: torticollis و ناهنجاری های مادرزادی (CMT)شایع ترین بیماری در میان newborn است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods: 45 cases of congenital torticollis patients were treated by partial muscular sternocleidomastoideustomy . 45 cases operation.
[ترجمه گوگل]روش کار: 45 مورد از بیماران تورتیکولی مادرزادی با استرنوکلیدوماستوئیدوستومی عضلانی جزئی تحت درمان قرار گرفتند 45 مورد عملیات
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۴۵ مورد از بیماران torticollis مادرزادی با sternocleidomastoideustomy عضلانی جزیی درمان شدند ۴۵ مورد عملیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only 58 cases (5 7%) of congenital muscular torticollis were available in the follow-up for outcome through chart records and questionaires.
[ترجمه گوگل]تنها 58 مورد (5 7 درصد) تورتیکولی عضلانی مادرزادی در پیگیری برای نتیجه از طریق سوابق نمودار و پرسشنامه در دسترس بود
[ترجمه ترگمان]تنها ۵۸ مورد (۵ % %)ماهیچه های عضلانی مادرزادی در پی گیری نتیجه از طریق گزارش ها چارت و questionaires در دسترس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Young child torticollis, young child digesting system illness.
[ترجمه گوگل]تورتیکولی کودک خردسال، بیماری دستگاه گوارش کودک خردسال
[ترجمه ترگمان]کودک خردسال، torticollis، کودک خردسال بیماری را درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate various therapies for congenital muscular torticollis in children.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روش های درمانی مختلف تورتیکولی عضلانی مادرزادی در کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره درمان های مختلف اختلالات مادرزادی در کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Participant 30 children with TV torticollis and 30 normal children.
[ترجمه گوگل]شرکت کننده 30 کودک با تورتیکولی تلویزیون و 30 کودک عادی
[ترجمه ترگمان]شرکت کننده ۳۰ کودک با تلویزیون TV و ۳۰ کودک معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To further improve the diagnosis of benign paroxysmal torticollis in infancy.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود بیشتر تشخیص تورتیکولی پراکسیسمال خوش خیم در دوران نوزادی
[ترجمه ترگمان]هدف برای بهبود بیشتر تشخیص of خوش خیم در کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simple fixation with neck band and analgesic were used to treat cases with mild neck pain and torticollis less than 1 week.
[ترجمه گوگل]برای درمان موارد با گردن درد خفیف و تورتیکولی کمتر از یک هفته از فیکساسیون ساده با نوار گردن و مسکن استفاده شد
[ترجمه ترگمان]تثبیت ساده با نوار گردن و داروهای مسکن برای درمان موارد با درد گردن ملایم و torticollis کم تر از ۱ هفته استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To explore the effective treatment of congenital infant muscular torticollis (CIMT).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان موثر تورتیکولی عضلانی مادرزادی نوزاد (CIMT)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی موثر درمان موثر of عضلانی نوزاد (CIMT)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Horizontal transposition of the vertical rectus muscles was proposed as a surgical procedure to treat ocular torticollis and cyclotropia.
[ترجمه گوگل]جابجایی افقی عضلات راست عمودی به عنوان یک روش جراحی برای درمان تورتیکولی چشمی و سیکلوتروپی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]جابجایی افقی ماهیچه های rectus عمودی به عنوان یک عمل جراحی برای درمان torticollis و cyclotropia در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: Compared with the other two operative methods, sternocleidomastoid muscle lengthening is an effective and new way of treating congenital muscular torticollis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: افزایش طول عضله استرنوکلئیدوماستوئید در مقایسه با دو روش جراحی دیگر روشی مؤثر و جدید برای درمان تورتیکولی عضلانی مادرزادی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: در مقایسه با دو روش دیگر، ماهیچه جناغی - پستانی، روش موثر و جدیدی برای درمان درده ای عضلانی مادرزادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To Discuss the effect of the congenital muscular torticollis ( CMT ) corrective operation.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد تأثیر عمل اصلاحی تورتیکولی عضلانی مادرزادی (CMT)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر عملکرد اصلاحی torticollis (CMT)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective : To characterize treaetment and result in congenital muscular torticollis.
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف درمان و ایجاد تورتیکولی عضلانی مادرزادی
[ترجمه ترگمان]هدف: شناسایی treaetment و نتیجه در torticollis ماهیچه ای مادرزادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective: To investigate therapeutic mechanism of glucocorticoid in the congenital torticollis of infants.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم درمانی گلوکوکورتیکوئید در تورتیکولی مادرزادی نوزادان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مکانیسم درمانی of در the مادرزادی نوزادان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردن کجی (اسم)
torticollis

کجی مادرزادی گردن (اسم)
torticollis

انگلیسی به انگلیسی

• twisted neck (medicine)

پیشنهاد کاربران

torticollis ( پزشکی )
واژه مصوب: کژگردنی
تعریف: تمایل مقاومت‏ناپذیر سر به یک سو به طوری که سرانجام سر در یک طرف بماند
تورتیکولی
یا همان انحراف
و کجی گردن

بپرس