torrential

/tɒˈrent͡ʃl̩//təˈrenʃl̩/

معنی: سیلابی، سیل وار
معانی دیگر: تندآبی، آبتاختی، سیل مانند، سیل آسا، سیل اورده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: torrentially (adv.)
(1) تعریف: of or like a torrent.

- The village was pounded by torrential rains.
[ترجمه گوگل] باران های سیل آسا روستا را درنوردید
[ترجمه ترگمان] این روستا با باران های سیل آسا تخریب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: violent and rapid like a torrent.

جمله های نمونه

1. torrential rains
باران های سیل آسا

2. The torrential rain may flood the low - lying land out.
[ترجمه گوگل]باران سیل آسا ممکن است زمین های کم ارتفاع را سیل کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است باران سیل آسا زمین کم ارتفاع را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We got caught in a torrential downpour.
[ترجمه گوگل]گرفتار یک باران سیل آسا شدیم
[ترجمه ترگمان] ما در رگباری از سیل غافلگیر شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The River Frome had burst its banks after torrential rain.
[ترجمه گوگل]رودخانه فروم پس از باران سیل آسا از کناره های خود خارج شده بود
[ترجمه ترگمان]رودخانه frome پس از باران های سیل آسا، بانک های خود را منفجر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Strong winds and torrential rain combined to make conditions terrible for golfers in the Scottish Open.
[ترجمه گوگل]وزش باد شدید و باران سیل آسا در کنار هم شرایط را برای گلف بازان در مسابقات آزاد اسکاتلند بسیار وحشتناک کرده است
[ترجمه ترگمان]باده ای قوی و باران سیل آسا باعث ایجاد شرایط برای گلف بازان در مسابقات آزاد اسکاتلندی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rescuers battled against torrential rain and high winds.
[ترجمه گوگل]امدادگران با باران سیل آسا و باد شدید مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان در برابر باران های سیل آسا و باده ای شدید مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Torrential rain drove the players off the course.
[ترجمه گوگل]باران سیل آسا بازیکنان را از زمین خارج کرد
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا بازیکنان را از زمین دور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That summer a torrential rain poured down for two days and nights.
[ترجمه گوگل]آن تابستان دو شبانه روز باران سیل آسا می بارید
[ترجمه ترگمان]آن تابستان باران سیل آسا به دو روز و شب فرو می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I woke to the sound of torrential rain.
[ترجمه گوگل]با صدای باران سیل آسا از خواب پریدم
[ترجمه ترگمان]با صدای باران شدید، از خواب پریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Torrential rains caused a massive mudslide.
[ترجمه گوگل]باران های سیل آسا باعث رانش گسترده گل شد
[ترجمه ترگمان]بارش باران های سیل آسا باعث رانش گل و لای گسترده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A fierce, freezing wind whipped torrential rain into their faces.
[ترجمه گوگل]یک باد شدید و یخبندان باران سیل آسا را ​​بر چهره‌شان می‌کوبید
[ترجمه ترگمان]باد تندی می وزید و باران سیل آسا بر چهره شان می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They duly arrived at 30 in spite of torrential rain.
[ترجمه گوگل]با وجود باران سیل آسا ساعت 30 به موقع رسیدند
[ترجمه ترگمان]با وجود باران شدید، ساعت ۳۰ وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The torrential rain had plastered her hair to her head.
[ترجمه گوگل]باران سیل آسا موهایش را به سرش چسبانده بود
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا موهایش را روی سرش چسبانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The game was cancelled owing to torrential rain.
[ترجمه گوگل]این بازی به دلیل بارش شدید باران لغو شد
[ترجمه ترگمان]این بازی به خاطر ریزش باران لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Torrential rain washed out most of the weekend's events.
[ترجمه گوگل]باران سیل آسا بیشتر رویدادهای آخر هفته را از بین برد
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا بیشتر اتفاقات آخر هفته را شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیلابی (صفت)
formed by a flood, torrential, syllabic, formed by a torrent

سیل وار (صفت)
torrential

انگلیسی به انگلیسی

• having the qualities of a torrent; characterized by a very rapid flow, moving in a fast and violent stream; falling in downpours (about rain); overwhelming, overly abundant
torrential rain pours down very rapidly in great quantities.

پیشنهاد کاربران

سیل آسا. خصوصا بارانهای سیل آسا سهمگین.
torrential rain = باران شدید و سنگین در حد استوایی
Ex: I 've never seen such a torrential rain
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : torrent
صفت ( adjective ) : torrential
قید ( adverb ) : _
⁦✔️⁩سیل آسا
Torrential rain and gale - force winds swept the country last night
Torrential rain باران سیل آسا
Rain torrential
باران سیل آسا

بپرس