معنی: اژدر، ماهی برق، با اژدر خراب کردنمعانی دیگر: (با اژدر) غرق یا نابود کردن، (مجازی) از بین بردن، تباه کردن، نقش برآب کردن، ترقه ی پرتابی (ترقه ای که با تصادم به جای سخت منفجر می شود)، رجوع شود به: electric ray، (در چاه های نفت) مین، (امریکا - خودمانی) چاقوکش مزدور، تبهکار مزدور
• (1)تعریف: to attack, destroy, or sink with torpedoes.
• (2)تعریف: to cause to fail by undermining.
- Management torpedoed the profit-sharing plan.
[ترجمه گوگل] مدیریت طرح تقسیم سود را اژدر کرد [ترجمه ترگمان] مدیریت برنامه به اشتراک گذاری سود را تایید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a torpedo sank the boat
اژدر کشتی را غرق کرد.
2. to launch a torpedo
اژدر افکندن
3. His ship was blown up by a torpedo.
[ترجمه محسن خادمی] کشتی او به واسطه یه اژدر منفجر شد.
|
[ترجمه گوگل]کشتی او توسط اژدر منفجر شد [ترجمه ترگمان] کشتی اون توسط یه اژدر منفجر شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ice could freeze up their torpedo release mechanisms.
[ترجمه گوگل]یخ می تواند مکانیسم های رهاسازی اژدر آنها را منجمد کند [ترجمه ترگمان]یخ می تواند مکانیزم های انتشار اژدر را متوقف کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These attacks are seen as an effort to torpedo the talks.
[ترجمه گوگل]این حملات به عنوان تلاشی برای اژدر کردن مذاکرات تلقی می شود [ترجمه ترگمان]این حملات به عنوان تلاشی برای انجام دادن به گفتگوها تلقی می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He accused them of trying to torpedo the peace process.
[ترجمه گوگل]او آنها را متهم کرد که می خواهند روند صلح را به هم بزنند [ترجمه ترگمان]او آن ها را متهم به تلاش برای اژدر در روند صلح کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The enemy's vessel was hulled with only one torpedo.
[ترجمه گوگل]شناور دشمن تنها با یک اژدر از بدن خارج شد [ترجمه ترگمان]کشتی دشمن با فقط یک اژدر غرق شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The torpedo homed in on its target.
[ترجمه گوگل]اژدر روی هدف خود قرار گرفت [ترجمه ترگمان]اژدر به هدف خود حمله کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A torpedo holed the ship below the water and it quickly sank.
[ترجمه گوگل]یک اژدر کشتی را زیر آب سوراخ کرد و به سرعت غرق شد [ترجمه ترگمان]یک اژدر که کشتی را در زیر آب پنهان کرده بود به سرعت غرق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There were also ten 21-inch torpedo tubes, and it possessed the ability to lay up to 240 mines.
[ترجمه گوگل]ده لوله اژدر 21 اینچی نیز وجود داشت و توانایی 240 مین گذاری را داشت [ترجمه ترگمان]همچنین ۱۰ لوله اژدر در حدود ۲۱ اینچی وجود داشت که توانایی خوابیدن تا ۲۴۰ مین را داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I can't raise the forward torpedo compartment.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم محفظه اژدر رو به جلو را بالا بیاورم [ترجمه ترگمان]من نمی تونم قسمت اژدر رو بالا ببرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The torpedo was only narrowly avoided.
[ترجمه گوگل]از اژدر فقط به سختی جلوگیری شد [ترجمه ترگمان]این اژدر تنها از فاصله کمی از آن اجتناب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At Seletar he had been flying Vildebeest torpedo bombers, and he now underwent a conversion course on to the more modern Beauforts.
[ترجمه گوگل]در Seletar او با بمبافکنهای اژدر Vildebeest پرواز میکرد، و اکنون دوره تبدیل به Beauforts مدرنتر را گذراند [ترجمه ترگمان]در Seletar او در حال پرواز Vildebeest اژدر بود و اکنون تبدیل به یک دوره تبدیل به the مدرن شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A number of motor torpedo boats were also brought in to be employed for short-range coastal patrol and night attack missions.
[ترجمه گوگل]تعدادی قایق اژدر موتوری نیز وارد شدند تا برای ماموریت های گشت ساحلی کوتاه برد و حمله شبانه به کار گرفته شوند [ترجمه ترگمان]تعدادی از قایق های موتوری نیز برای استفاده در ماموریت های تفریحی ساحلی و شبانه به کار گرفته شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
اژدر (اسم)
torpedo
ماهی برق (اسم)
torpedo
با اژدر خراب کردن (فعل)
torpedo
تخصصی
[پلیمر] اژدر
انگلیسی به انگلیسی
• self-propelled underwater missile launched from a submarine or boat; (zoology) fish that has electric organs and is able to give electrical shock from its organs and enlarged pectoral (lives in tropical or temperate seas), crampfish, electric ray, numbfish, electrical fish attack with a torpedo; damage with a torpedo; undermine, sabotage, destroy, subvert; detonate an explosive device inside an oil well in order to facilitate the extraction of oil a torpedo is a bomb shaped like a tube that travels underwater. if a ship is torpedoed, it is hit, and usually sunk, by a torpedo. to torpedo something such as a negotiating process means to do something to stop it from being successful; an informal use.
پیشنهاد کاربران
اژدر. نوعی سلاح زیرآبی است که معمولاً توسط زیردریاها، کشتی ها یا هواپیماها برای حمله به اهداف دریایی مانند کشتی ها و زیردریاهای دیگر استفاده می شود. این سلاح شبیه یک موشک است که زیر آب حرکت می کند و به هدف برخورد می کند یا در نزدیکی آن منفجر می شود. اژدرها معمولاً با استفاده از پیشران های خود، در مسیرهای تعیین شده به سوی هدف حرکت می کنند. ... [مشاهده متن کامل]
۱. اژدر ۲. اژدر انداختن به. با اژدر زدن ۳. بر هم زدن. مختل کردن. اختلال کردن در مثال: German submarines torpedoed two more of our ships. زیردریایی های آلمان دو کشتی دیگر از ما را با اژدر زدند. His suddenly death torpedoed our project. مرگ ناگهانی او پروژه ما را مختل کرد.
۱. اژدر که برای نابود کردن زیر دریایی ها یا اکتشافات در زیر آب استفاده میشه ۲. نابود کردن از بین بردن ۳. یک نوع سیگار که از وسط ضخیم و در انتها باریک میشه ۴. یک نوع ماهی ۵. موفق نشدن در یک برنامه یا فعالیت
اژدر
اَژدَر یک سلاح انفجاری پرتابی است که از دریا و در درون آب پرتاب می شود. از انواع اژدر می توان از اژدر هواپایه نیز نام برد. اژدر از پرتابه های خود - پیشران است که از رو یا زیر سطح آب پرتاب می شود و در درون آب حرکت کرده نزدیک به هدف یا پس از برخورد با آن منفجر می شود.
torpedo ( علوم نظامی ) واژه مصوب: اژدر تعریف: سلاح انفجاری زیرآبی خودْحرکتی که بر روی اهداف سطحی یا زیرسطحی نشانه گیری می شود و گاهی توانایی جست وجوی اهداف را نیز دارد
completely destroy
بر طبق دیکشنری آکسفورد: یک بمب دراز و باریک که از یک کشتی یا زیردریایی شلیک میشود و از زیر دریا به هدف برخورد میکند