torchlight

/ˈtɔːrt͡ʃlaɪt//ˈtɔːt͡ʃlaɪt/

معنی: نور مشعل، وابسته به نور مشعل
معانی دیگر: هوای گرگ ومیش، چراهقوه ای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the light cast by a torch or torches.
صفت ( adjective )
• : تعریف: done or happening in or accompanied by torchlight.

- a torchlight parade
[ترجمه گوگل] رژه چراغ مشعل
[ترجمه ترگمان] نور مشعل در نور مشعل به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The torchlight swung across the little beach and out over the water, searching.
[ترجمه گوگل]چراغ مشعل در ساحل کوچک چرخید و از روی آب بیرون آمد و به جستجو پرداخت
[ترجمه ترگمان]نور مشعل بر ساحل کوچک می تابید و از روی آب به جستجو ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She read in bed at night by torchlight.
[ترجمه گوگل]او شب ها در رختخواب زیر نور مشعل می خواند
[ترجمه ترگمان]شب ها با نور مشعل در رختخواب می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Surgeons are performing operations in tents by torchlight.
[ترجمه گوگل]جراحان در چادرها با نور مشعل عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]جراحان در زیر نور مشعل ها در حال انجام عملیات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I imagined solemn covens chanting, straggling torchlight processions winding up to mountain tops, stone circles, sacred trees and springs.
[ترجمه گوگل]من عهدهای رسمی را در حال سردادن، موکب‌های نورانی مشعل که به قله‌های کوه، دایره‌های سنگی، درختان مقدس و چشمه‌ها می‌پیچند، تصور می‌کردم
[ترجمه ترگمان]گروه زیر نور مشعل به سرعت در زیر نور مشعل به سرعت به سوی کوه های سنگی، حلقه های سنگی، درختان مقدس و چشمه های معدنی می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Working by torchlight, she located the bread and jam and made two satisfyingly thick rounds.
[ترجمه گوگل]او با نور مشعل، نان و مربا را پیدا کرد و دو دور ضخیم رضایت بخش درست کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که زیر نور چراغ قوه کار می کرد، نان و مربا را در آن جمع کرد و دو راند از آن را دور زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Railroads ran excursions to the site and torchlight processions celebrated the miracle.
[ترجمه گوگل]راه‌آهن‌ها به این مکان سفر می‌کردند و راه‌آهن‌های مشعل این معجزه را جشن گرفتند
[ترجمه ترگمان]راه آهن به سوی محل گردش می کرد و مشعل های processions به این ترتیب معجزه آمیز را جشن می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was stopped short by torchlight in my face.
[ترجمه گوگل]با نور مشعل در صورتم متوقف شدم
[ترجمه ترگمان]نور مشعل در چهره من متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She could not tell in the torchlight whether it was ink or blood.
[ترجمه گوگل]زیر نور مشعل نمی توانست بفهمد جوهر است یا خون
[ترجمه ترگمان]نمی توانست در نور مشعل چیزی بگوید که آیا جوهر و جوهر است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They lined the cliffside and in the torchlight saw long stretches of mud and naked boulders between scattered pools of water.
[ترجمه گوگل]آنها در کنار صخره صف کشیدند و در زیر نور مشعل گستره های طولانی از گل و صخره های برهنه را بین حوضچه های پراکنده آب دیدند
[ترجمه ترگمان]در کنار لبه پرتگاه کنار رودخانه صف کشیده بودند و در نور مشعل میان چاله های آب و چاله های آب دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the torchlight it was a small innocuous-looking thing, staring at me in a trusting kind of way.
[ترجمه گوگل]زیر نور مشعل، چیز کوچکی بود که بی‌خطر به نظر می‌رسید و به شکلی قابل اعتماد به من خیره می‌شد
[ترجمه ترگمان]در نور مشعل یک موجود کوچک بی خطر بود که به من خیره شده بود و به من خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All the exhibits have to be viewed by torchlight.
[ترجمه گوگل]تمام نمایشگاه ها باید با نور مشعل مشاهده شوند
[ترجمه ترگمان]همه نمایشگاه های مشعل باید با نور مشعل ها مد نظر قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By 30am next day, working by torchlight, they had descended 300m without incident.
[ترجمه گوگل]تا ساعت 30 صبح روز بعد، در حالی که با نور مشعل کار می کردند، 300 متر را بدون هیچ حادثه ای پایین آمدند
[ترجمه ترگمان]تا ساعت ۳۰ صبح روز بعد که زیر نور مشعل ها کار می کردم، بدون هیچ حادثه ای از سیصد متر پایین آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was torchlight in the longhouse where Bragad's men were billeted.
[ترجمه گوگل]در خانه‌ای که افراد براگاد در آن قرار داشتند، مشعل روشن بود
[ترجمه ترگمان]نور مشعل در the جایی بود که مردان Bragad در آن مسکن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The octopus may have been speared by torchlight at night, just as it is today.
[ترجمه گوگل]اختاپوس ممکن است در شب با نور مشعل نیزه شده باشد، درست مانند امروز
[ترجمه ترگمان]The ممکن است در شب توسط مشعل های دیواری به آتش کشیده شده باشند، درست مثل امروز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. That night, a torchlight procession through the city marked the end of the day.
[ترجمه گوگل]در آن شب، راهپیمایی مشعل در شهر، پایان روز را نشان داد
[ترجمه ترگمان]آن شب، با مشعل نور در شهر، پایان روز را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نور مشعل (اسم)
torchlight

وابسته به نور مشعل (اسم)
torchlight

انگلیسی به انگلیسی

• light from a torch; light from a flashlight
torchlight is light that is produced by an electric torch.
torchlight is also light that is produced by burning torches.

پیشنهاد کاربران

بپرس