topper

/ˈtɑːpər//ˈtɒpə/

معنی: دائم الخمر، چیز عالی، هرسکن، شاخه زن
معانی دیگر: (شخص یا چیز) برتر، بالاتر، والاتر، بیشتر، بلندتر، (عامیانه) رجوع شود به: top hat، سوهان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: that which tops or provides a top.

(2) تعریف: a woman's short, lightweight topcoat.

(3) تعریف: (informal) a top hat.

جمله های نمونه

1. The final topper was the racetrack.
[ترجمه گوگل]نفر آخر پیست مسابقه بود
[ترجمه ترگمان] تندیس آخر مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The topper is, they hired temps to do my day job.
[ترجمه گوگل]نکته اصلی این است که آنها افراد موقت را برای انجام کارهای روزانه من استخدام کردند
[ترجمه ترگمان] هرس همون، که تو کار روزانه منو استخدام کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I held on excitedly to my grey topper and we all climbed in.
[ترجمه گوگل]من با هیجان به تاپر خاکستری ام چسبیدم و همه وارد آن شدیم
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق به هرس شده خود ادامه دادم و همگی سوار شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A chart topper all the way to Christmas and back.
[ترجمه گوگل]یک نمودار تا کریسمس و برگشت
[ترجمه ترگمان] تمام راه تا کریسمس رو هرس کرده و برگشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then it's time to play with the topper dinghies!
[ترجمه گوگل]سپس نوبت به بازی با قایق های بالا می رسد!
[ترجمه ترگمان]پس وقتش است که با the بازی کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sailing Experience the thrill of topper sailing at Craigavon Watersports Centre.
[ترجمه گوگل]قایقرانی در مرکز ورزش‌های آبی کرایگاون هیجان قایق‌رانی برتر را تجربه کنید
[ترجمه ترگمان]قایقرانی در مرکز watersports (Craigavon watersports)، هیجان زیادی را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Italian door topper carved with the words in Italian: Good Food, Good Wine, Good Friends.
[ترجمه گوگل]روی درب ایتالیایی حک شده با کلمات ایتالیایی: غذای خوب، شراب خوب، دوستان خوب
[ترجمه ترگمان]در ایتالیا با کلمات ایتالیایی آشنا شد: غذای خوب، شراب خوب، دوستان خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This tall, multi-color topper would have fit in perfectly among the other elaborate hats that made an appearance at Prince William and Kate Middleton's wedding.
[ترجمه گوگل]این روپوش بلند و چند رنگ کاملاً در میان دیگر کلاه‌های استادانه‌ای که در عروسی شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون ظاهر شدند، جا می‌شد
[ترجمه ترگمان]این رقم بلند و چند رنگی در میان کلاه های بسیار مفصل دیگری که در عروسی شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون حضور داشتند مطابقت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wrote 11 scripts for the television series Topper, while living in Hollywood.
[ترجمه گوگل]او زمانی که در هالیوود زندگی می کرد، 11 فیلمنامه برای سریال تلویزیونی تاپر نوشت
[ترجمه ترگمان]او ۱۱ خط برای سریال تلویزیونی \"Topper\" نوشت، در حالی که در هالیوود زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mark's most valuable possession is his dog, Topper.
[ترجمه گوگل]با ارزش ترین دارایی مارک سگ او، تاپر است
[ترجمه ترگمان]بهترین تملک مارک، سگش، تا پر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You'll find the perfect stocking stuffer or stuffing topper at The Gift.
[ترجمه گوگل]در The Gift جوراب پرکننده یا رویه قیمه ای عالی پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]جوراب بی نقص یا stuffing را در یک هدیه خواهی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I could hear gravel crunching as Topper walked around the front of the rig.
[ترجمه گوگل]وقتی تاپر جلوی دکل راه می‌رفت، صدای خرخر کردن شن را می‌شنیدم
[ترجمه ترگمان]من می توانستم صدای خرد شدن شن را بشنوم که تا پر در جلوی کامیون قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can let me out here, Topper.
[ترجمه گوگل]می تونی اجازه بدی اینجا برم، تاپر
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مرا از اینجا خارج کنید تا تا پر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Just the thing to stop you from dropping down dead after strutting your stuff to the latest chart topper!
[ترجمه گوگل]فقط چیزی که باعث می‌شود بعد از اینکه چیزهایتان را به بالاترین آخرین نمودار رها کنید، مرده نشوید!
[ترجمه ترگمان]درست همان چیزی است که بعد از این که stuff را با آخرین تصویر برداری، از مرده پایین بیندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Our instructors taught us the correct names for the parts of the Topper.
[ترجمه گوگل]مربیان ما نام صحیح قطعات تاپر را به ما یاد دادند
[ترجمه ترگمان]مربیان ما نام های صحیح را برای بخش های of به ما آموختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دائم الخمر (اسم)
bowler, topper, tippler

چیز عالی (اسم)
topper, tidbit

هرس کن (اسم)
topper

شاخه زن (اسم)
topper

انگلیسی به انگلیسی

• lady's short coat; exceptional person; thing that is extraordinary
a topper is a top hat; an informal word.

پیشنهاد کاربران

چوبی که معمولا حالت مستطیل شکل دارد و در قسمت بالای تخت خواب یعنی جایی که بالشت را قرار می دهیم وجود دارد و می تواند برای تکیه دادن و کتاب خواندن استفاده شود.
گل سر سبد
The company topper
سرپرست کارخانه.
میتونه معنی سرپرست یا کله گنده رو بده

بپرس