• (1)تعریف: a topographic study, esp. of a specific place, object, or entity.
• (2)تعریف: the study of the anatomy of a particular area of the body, such as the brain.
جمله های نمونه
1. It laid the foundations of topology, the differential geometry of manifolds and the theory of space-time and gravitation.
[ترجمه گوگل]پایه های توپولوژی، هندسه دیفرانسیل منیفولدها و نظریه فضا-زمان و گرانش را پایه گذاری کرد [ترجمه ترگمان]آن شالوده توپولوژی، هندسه تفاضلی منیفولدها و نظریه فضا - زمان و جاذبه را پی ریزی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The network topology is such that new file-servers can be plugged in at any time should the need arise.
[ترجمه گوگل]توپولوژی شبکه به گونه ای است که در صورت نیاز، فایل-سرورهای جدید را می توان در هر زمانی وصل کرد [ترجمه ترگمان]توپولوژی شبکه چنین است که سرور فایل جدید را می توان در هر زمانی که نیاز باشد مسدود کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most providers will provide details of their network topology and explain what service can be expected in various times of the day.
[ترجمه گوگل]اکثر ارائه دهندگان جزئیات توپولوژی شبکه خود را ارائه می دهند و توضیح می دهند که چه خدماتی را می توان در زمان های مختلف روز انتظار داشت [ترجمه ترگمان]اکثر ارایه دهندگان جزییات توپولوژی شبکه خود را ارایه می کنند و توضیح می دهند که چه نوع خدمات را می توان در زمان های مختلف روز پیش بینی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The network topology within each LAN is flexible.
[ترجمه ایرن] ساختار شبکه در هر LAN انعطاف پذیر است
|
[ترجمه گوگل]توپولوژی شبکه در هر شبکه محلی انعطاف پذیر است [ترجمه ترگمان]توپولوژی شبکه در هر LAN انعطاف پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Main circuit topology apply AC - DC - AC, a combination of control areas used the integrated chips and MCU.
[ترجمه گوگل]توپولوژی مدار اصلی اعمال می شود AC - DC - AC، ترکیبی از مناطق کنترل با استفاده از تراشه های یکپارچه و MCU [ترجمه ترگمان]توپولوژی مدار اصلی جریان متناوب AC - DC را اعمال می کند، ترکیبی از مناطق کنترلی که از تراشه های یکپارچه و MCU استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The golden topology is suited for all the remaining cases, in which asynchronous processing plays a significant role in the solution.
[ترجمه گوگل]توپولوژی طلایی برای تمام موارد باقیمانده مناسب است، که در آنها پردازش ناهمزمان نقش مهمی در حل بازی دارد [ترجمه ترگمان]توپولوژی طلایی برای تمامی موارد باقی مانده مناسب است، که در آن پردازش غیر همزمان نقش مهمی در راه حل ایفا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This system features of wireless data transmission and topology with star network.
[ترجمه گوگل]این سیستم از ویژگی های انتقال داده های بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره ای برخوردار است [ترجمه ترگمان]این سیستم از انتقال داده بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. First, a new key tree topology comprised of main tree and join tree is put forward.
[ترجمه گوگل]ابتدا، یک توپولوژی درخت کلیدی جدید متشکل از درخت اصلی و درخت پیوست ارائه می شود [ترجمه ترگمان]اول، یک توپولوژی درخت کلیدی جدید متشکل از درخت اصلی و درخت به جلو گذاشته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At is time the subject of topology was known as analysis situs .
[ترجمه گوگل]در آن زمان موضوع توپولوژی به عنوان تجزیه و تحلیل موقعیت شناخته می شد [ترجمه ترگمان]در حال حاضر موضوع توپولوژی به عنوان تحلیل situs شناخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Because this is a star topology structure with the command center as the center. All the terminals trusted in the center.
[ترجمه گوگل]زیرا این یک ساختار توپولوژی ستاره با مرکز فرماندهی به عنوان مرکز است تمام پایانه های مورد اعتماد مرکز [ترجمه ترگمان]چون اینجا یک ساختار توپولوژی ستاره ای با مرکز فرماندهی به عنوان مرکز است تمام ترمینال ها مورد اعتماد در مرکز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The methodology is operationalized in a macro which calls a separate program to perturb the input data without changing the topology.
[ترجمه گوگل]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را فراخوانی می کند تا داده های ورودی را بدون تغییر توپولوژی به هم بزند [ترجمه ترگمان]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را فراخوانی می کند تا داده های ورودی را آشفته کند بدون تغییر توپولوژی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Standard bobbins can not be used for E cores, since all three legs have to be used for the isolated topology.
[ترجمه گوگل]بوبین های استاندارد را نمی توان برای هسته های E استفاده کرد، زیرا هر سه پایه باید برای توپولوژی ایزوله استفاده شوند [ترجمه ترگمان]bobbins استاندارد را نمی توان برای هسته های ای استفاده کرد، زیرا هر سه پا باید برای توپولوژی مجزا مورد استفاده قرار گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This lets you connect two workstations to the card, and essential feature in a bus topology.
[ترجمه گوگل]این به شما امکان می دهد دو ایستگاه کاری را به کارت وصل کنید و یکی از ویژگی های ضروری در توپولوژی اتوبوس است [ترجمه ترگمان]این به شما این امکان را می دهد که دو ایستگاه کار را به کارت متصل کنید، و یک ویژگی ضروری در یک توپولوژی اتوبوس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They can be used to obtain information on network topology, policy, and interconnection information in order to construct routing tables.
[ترجمه گوگل]می توان از آنها برای به دست آوردن اطلاعات در مورد توپولوژی شبکه، خط مشی و اطلاعات اتصال به منظور ساخت جداول مسیریابی استفاده کرد [ترجمه ترگمان]آن ها می توانند برای بدست آوردن اطلاعات مربوط به توپولوژی شبکه، سیاست، و اطلاعات اتصال به منظور ایجاد جداول مسیریابی استفاده شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
توپولوژی (اسم)
topology
مکان شناسی (اسم)
topology
وضعیت جغرافیایی (اسم)
topology
قیاس بمکان (اسم)
topology
تخصصی
[کامپیوتر] توپولوژی مطالعه ی ریاضی در باره ی چگونگی اتصال نقاط به یکدیگر . اگر شیئی تا شده با امتداد یابد . شکل هندسی آن تغییر می کند. اما خصوصیات توپولوژیک آن بدون تغییر می ماند. توپولوژی یک شبکه ی کامپیوتری . الگویی از اتصالات میان ماشینها در شبکه است. شبکه ی حلقه ای، شبکه ی ستاره ای، شبکه ی گذرگاهی . نگاه کنیدبه jocal area network . - جانمایی، توپولوژی . [برق و الکترونیک] شکل ساختاری، توپولوژی - همبندی، توپولوژی الگوی اتصالهای متقابل برای قطعات الکترونیکی که می تواند. نمایشی از کلاس کلی مدارهایی مانند منابع تغذیه یا تقویت کننده ها باشد . [زمین شناسی] توپولوژی ،مکان شناسی ،وضعیت جغرافیایی - تأیید روابط فضایی میان عناصر داده ها [ریاضیات] توپولوژِی
انگلیسی به انگلیسی
• non-quantitative geometry, branch of mathematics dealing with geometric configurations that remain unchanged by stretching bending or twisting (mathematics)
پیشنهاد کاربران
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مکانشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Makānshenāsy • ⚫ آمیخته از: مکان ( topo ) و �شناسی� ( logy ) • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: ... [مشاهده متن کامل]
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی • ⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
توپولوژی، وضعیت جغرافیایی
چینش ، چیدمان ، آرایش ، هم آرایی [زمین شناسی و جغرافی] پدیده نمایی ، پدیده نگاری پدیدارنمایی ، پدیدارنگاری
شکل و شمایل
توپولوژی از واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای مترادف “topology” است که �علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نمی کند� تعریف شده است. ( فرهنگ فارسی معین، واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی )
topology ( ریاضی ) واژه مصوب: توپولوژی تعریف: 1. علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نمیکند|||2. خانوادهای از زیرمجموعههای یک مجموعه که نسبت به اجتماع دلخواه و اشتراک متناهی بسته است و خود مجموعه و مجموعۀ تهی را نیز در بر میگیرد