• : تعریف: of the highest quality or rank; excellent. • متضاد: shoddy • مشابه: ace, best, boss, capital, excellent
جمله های نمونه
1. I was lucky and got myself a job with a top-notch company.
[ترجمه hiss] من خوش شانس بودم و کار خودم را با یک شرکت درجه یک شروع کردم
|
[ترجمه گوگل]من خوش شانس بودم و برای خودم در یک شرکت درجه یک شغل پیدا کردم [ترجمه ترگمان]من خوش شانس بودم و برای خودم یه شغل عالی پیدا کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The soup is spicy and original, and the house salad dressing is a top-notch blend of oil, vinegar and spices.
[ترجمه گوگل]سوپ تند و اصلی است و سس سالاد مجلسی ترکیبی عالی از روغن، سرکه و ادویه جات است [ترجمه ترگمان]سوپ ماهی تند و اصیل است و سس سالاد میوه ترکیبی از روغن، سرکه و ادویه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mr Ellison says he looks for thrifts with top-notch management and stock prices that look cheap relative to book value and earnings.
[ترجمه گوگل]آقای الیسون میگوید که به دنبال صرفهجویی با مدیریت درجه یک و قیمت سهام است که نسبت به ارزش دفتری و درآمد ارزان به نظر میرسد [ترجمه ترگمان]آقای الیسون می گوید او به دنبال thrifts با مدیریت ارشد و قیمت سهام است که نسبت به ارزش دفتری و درآمد ارزان به نظر می رسند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As if a steady stream of uncut, top-notch, straight forward soul is what Prince should be striving for!
[ترجمه گوگل]گویی یک جریان ثابت از روح بدون برش، درجه یک و مستقیم همان چیزی است که پرنس باید برای آن تلاش کند! [ترجمه ترگمان]گویی جریان پیوسته ای از uncut، یک روح رو به جلو و مستقیم آن چیزی است که شاهزاده باید برای آن تلاش کند! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In theory, a star-driven period melodrama with top-notch production values should have been an attractive proposition for distributors.
[ترجمه گوگل]در تئوری، یک ملودرام ستاره محور با ارزش های تولیدی درجه یک باید پیشنهاد جذابی برای توزیع کنندگان باشد [ترجمه ترگمان]در تیوری، یک melodrama دوره star با مقادیر تولید با درجه بالا باید یک پیشنهاد جذاب برای توزیع کنندگان باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Glover, 4 and a former top-notch jump jockey, took up training relatively late in his racing career.
[ترجمه گوگل]گلوور، 4 ساله و سابق یک جوکی پرش، نسبتاً دیر تمرین را در دوران حرفه ای خود در مسابقات اتومبیلرانی آغاز کرد [ترجمه ترگمان]گلاور، ۴ ساله و یک شرکت پرش با درجه اول، دوره مربیگری را نسبتا دیر انجام دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That restaurant's really top-notch.
[ترجمه ترجمه حسنی] آن رستوران واقعا درجه یک است
|
[ترجمه گوگل]آن رستوران واقعا درجه یک است [ترجمه ترگمان]اون رستوران واقعا درجه بالاست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Graphically the game is top-notch, the character sprites are large and nicely detailed while movement is fluid and looks very believable.
[ترجمه گوگل]از نظر گرافیکی، بازی درجه یک است، شخصیتهای اسپرایت بزرگ و با جزئیات دقیق هستند در حالی که حرکت روان است و بسیار باورپذیر به نظر میرسد [ترجمه ترگمان]اگر این بازی به درجه اول برسد، sprites کاراکتر بزرگ هستند و به خوبی ریز هستند در حالی که حرکت سیال است و بسیار باورکردنی به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To provide topnotch services and make every effort to safeguard the rights and interests of clients are the operational objectives the Zhongye-Jianchuan Law Officehas always pursued.
[ترجمه گوگل]ارائه خدمات درجه یک و تمام تلاش برای حفظ حقوق و منافع مشتریان، اهداف عملیاتی است که دفتر حقوقی Zhongye-Jianchuan همیشه دنبال کرده است [ترجمه ترگمان]برای تامین خدمات topnotch و تلاش برای حفاظت از حقوق و منافع مشتریان، اهداف عملیاتی the - Jianchuan - Jianchuan همیشه پی گیری می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Topnotch International Group Limited is a comprehensive enterprise with integration of research, development, production and sales.
[ترجمه گوگل]Topnotch International Group Limited یک شرکت جامع با ادغام تحقیق، توسعه، تولید و فروش است [ترجمه ترگمان]گروه بین المللی Topnotch یک شرکت جامع با ادغام تحقیقات، توسعه، تولید و فروش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Designing one-of-a-kind attractions requires skills that combine a topnotch technical background with a creative spark.
[ترجمه گوگل]طراحی جاذبه های منحصر به فرد نیاز به مهارت هایی دارد که یک پیشینه فنی عالی را با یک جرقه خلاق ترکیب می کند [ترجمه ترگمان]طراحی یک جاذبه یک نوع نیازمند مهارت است که یک پس زمینه فنی topnotch را با یک جرقه خلاق ترکیب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our intention is to continue running topnotch competitive events that players want to take part in and spectators want to watch.
[ترجمه گوگل]قصد ما این است که به اجرای رویدادهای رقابتی درجه یک که بازیکنان می خواهند در آن شرکت کنند و تماشاگران می خواهند تماشا کنند، ادامه دهیم [ترجمه ترگمان]قصد ما این است که به اجرای رویداده ای رقابتی topnotch ادامه دهیم که بازیکنان می خواهند شرکت کنند و تماشاگران می خواهند تماشا کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His performance of Hamlet was topnotch.
[ترجمه محمدمهدی حسنی] اجرای او از هملت عالی بود
|
[ترجمه گوگل]اجرای او از هملت عالی بود [ترجمه ترگمان]عملکرد هملت topnotch بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We will consistently observe standard work processes, and guarantee topnotch translation quality through rigorous process control.
[ترجمه گوگل]ما به طور مداوم فرآیندهای کاری استاندارد را رعایت خواهیم کرد و کیفیت ترجمه عالی را از طریق کنترل دقیق فرآیند تضمین می کنیم [ترجمه ترگمان]ما به طور مداوم فرآیندهای کاری استاندارد را رعایت کرده و کیفیت ترجمه topnotch را از طریق کنترل فرآیند جدی تضمین می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the last 5 years, HAVI Group has expanded the business covering topnotch coffee shop chain system, cash-and-carry hypermarket, wine and premium foods, and other quick-service restaurant system.
[ترجمه گوگل]در 5 سال گذشته، گروه HAVI کسبوکار خود را در زمینه سیستمهای زنجیرهای کافی شاپهای برتر، هایپرمارکت پول نقد، شراب و غذاهای ممتاز و سایر سیستمهای رستوران با خدمات سریع گسترش داده است [ترجمه ترگمان]در ۵ سال گذشته، گروه HAVI تجارت شامل سیستم زنجیره تامین قهوه، هایپر مارکت ها، مواد غذایی، غذاهای گرانقیمت، و دیگر سیستم های رستورانی سریع را توسعه داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• excellent, first-rate if you describe a person or activity as top-notch, you mean that they are of a very high standard or quality; an old-fashioned, informal word.
پیشنهاد کاربران
excellent/ of very good quality صفت/ عالی، بسیار خوب، ممتاز با کیفیت بسیار خوب Featuring top - notch acting and thoroughly intelligent writing, the show has frequently been the subject of praise from critics and general audiences. ... [مشاهده متن کامل]
That restaurant's really top - notch. His level of fitness will have to be top - notch for him to play professional basketball. top - notch scientists/lawyers/artists *************************************************** Synonyms; ace ( VERY GOOD ) old - fashioned/ slang crack first - rate super /old - fashioned /informal
درجه یکه / محشر و عالیه
the best بهترین بودن
محشر
به معنای ( درجه یک ) هست کلمه دیگه ای هم برای این عبارت داریم مثل ( first rate )
دست مریزاد
Adj :SYN excellent ✔️ عالی - درجه یک ?What do you like most about your school - I guess the aspect I find most enjoyable is the environment. I mean, I get to study in English - speaking classrooms and the facilities are 💎top - notch💎; I mean, all the classrooms are air - conditioned and equipped with projectors. My friends and teachers are all very nice as well, so all in all it’s a great place to study ... [مشاهده متن کامل]
⬛⬛⬛ top - notch driver راننده درجه یک ⬛⬛⬛ . . . I recently watched the movie “Parasite” for the first time and was absolutely blown away by it. It’s a Korean film that won the Palme d’Or at Cannes . . . The cinematography is stunning, the performances are 💎top - notch💎, and the twists and turns kept me on the edge of my seat the whole time
🔴Not hard to understand, it means best, high standard achieved, very good, etc They are top notch 🔴adj. Good. Perfect. Untainted. Mint condition. Healthy. Of something or somebody. ... [مشاهده متن کامل]
If a car salesman tells you the car is in top notch shape, just kick him straight in the gonads. Despite the cocktail of Anejo tequilla and cocaine, I feel in top notch form this morning!
رده بالا
سرآمد، کم نظیر، سالار، منحصر به فرد
درجه یک ، عالی
grade A= excellent
به معنی اخر یه کار بودن عالی بودن و پر استفاده بودن