topless

/ˈtɑːpləs//ˈtɒpləs/

معنی: بی سر، بی انتها، بی نوک، بی قله، بی بالاتنه
معانی دیگر: بی راس، عاری از بخش فوقانی، بی در، بی سرپوش، (زن) با پستان های برهنه، عریان سینه، بلند، رفیع، دارای قله یا تارک ناپیدا (از شدت بلندی)، (زنانه - لباس شنا) بی پستان پوش، (جامه) بی بالاتنه، سینه باز، لباس شنای زنانه بی بالاتنه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: toplessness (n.)
(1) تعریف: lacking a top, cover, or upper part.

(2) تعریف: naked above the waist, or featuring or allowing women so dressed.

- a topless dancer
[ترجمه گوگل] یک رقصنده برهنه
[ترجمه ترگمان] یه رقاص لختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a topless beach
[ترجمه گوگل] یک ساحل برهنه
[ترجمه ترگمان] یه ساحل بی topless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: appearing to rise endlessly, as high mountains.

جمله های نمونه

1. a topless dancer
رقصگر عریان سینه

2. a topless jar
بستوی بدون در (بی سرپوش)

3. a topless tower
برج سر به فلک کشیده

4. Do you dare to go topless on the beach?
[ترجمه گوگل]آیا جرات دارید در ساحل برهنه بروید؟
[ترجمه ترگمان]جرات می کنی تو ساحل لخت بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There were rumours that she had posed topless for a magazine.
[ترجمه گوگل]شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه او برای یک مجله ژست برهنه داشته است
[ترجمه ترگمان]شایعاتی بود که او فقط برای یک مجله لخت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I wouldn't sunbathe topless if I thought I might offend anyone.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کردم ممکن است به کسی توهین کنم، برهنه آفتاب نمی گیرم
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کردم ممکن است کسی را برنجاند، بی topless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many women now go topless on European beaches.
[ترجمه گوگل]اکنون بسیاری از زنان در سواحل اروپا برهنه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از زنان برهنه در سواحل اروپا زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are no nudist areas and topless sunbathing is only allowed on a few beaches.
[ترجمه گوگل]هیچ منطقه ای برای برهنگی وجود ندارد و آفتاب گرفتن برهنه تنها در چند سواحل مجاز است
[ترجمه ترگمان]هیچ منطقه nudist وجود ندارد و حمام آفتاب بالا فقط در چند ساحل مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She's refuting claims that she thinks the famous topless photos were a Palace plot to discredit the Duchess.
[ترجمه گوگل]او این ادعاها را رد می کند که فکر می کند عکس های برهنه معروف نقشه ای از کاخ برای بی اعتبار کردن دوشس است
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که او فکر می کند که تصاویر مشهور برهنه، یک توطئه کاخ برای بی اعتبار کردن دوشس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. John Bryan and topless Fergie exchanged tender glances and whispered confidences like lovers do.
[ترجمه گوگل]جان برایان و فرگی برهنه‌ای نگاه‌های لطیف خود را رد و بدل کردند و مانند عاشقان اعتماد به نفس را زمزمه کردند
[ترجمه ترگمان]جان برایان and لخت و بی topless، نگاه های مهرآمیز به هم مبادله می کردند و به نجوا می گفتند که عشاق این کار را می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Consider, by way of illustration, the example of topless.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مثالی از بالا تنه را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]این مثال را در نظر بگیرید که نمونه برجسته آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No topless dancers, no hard drugs, no trial.
[ترجمه گوگل]بدون رقصنده برهنه، بدون مواد مخدر سخت، بدون آزمایش
[ترجمه ترگمان]نه رقاص لختی، نه مواد مخدر، نه محاکمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The former topless model took action which led to police being called when Davidson tried to get back in this week.
[ترجمه گوگل]این مدل لباس برهنه سابق اقدامی انجام داد که باعث شد وقتی دیویدسون این هفته تلاش کرد به پلیس برگردد
[ترجمه ترگمان]مدل سابق عریان، عملیاتی را انجام داد که به پلیس گفته می شد که \"دیویدسون\" سعی در بازگشت به این هفته داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A few girls are dancing topless on the stage.
[ترجمه گوگل]چند دختر در حال رقصیدن برهنه روی صحنه هستند
[ترجمه ترگمان]چند تا دختر لخت تو صحنه میرقصن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. L . A . has many topless bars.
[ترجمه گوگل]L آ دارای میله های بدون بالا بسیاری است
[ترجمه ترگمان] \"ل - - وی - - ی - - س\" الف میله های لخت زیادی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی سر (صفت)
acephalous, headless, topless

بی انتها (صفت)
fathomless, endless, topless, timeless, never-ending, open-ended

بی نوک (صفت)
topless, blunt

بی قله (صفت)
topless

بی بالاتنه (صفت)
topless

انگلیسی به انگلیسی

• without a bra, without a shirt
when a woman is topless, she has no clothing covering her breasts.

پیشنهاد کاربران

used to describe someone, usually a woman, wearing nothing on the upper part of the body, or something connected with this way of dressing
برای توصیف کسی، معمولاً یک زن، که هیچ چیزی در قسمت بالایی بدن نمی پوشد، یا چیزی مرتبط با این طرز لباس پوشیدن استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

topless dancers/bars/sunbathing
Many women now go topless on the beach

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/topless

بپرس