topicality

/ˈtɒpɪkl̩//ˈtɒpɪkl̩/

حالت مناسب، موضوع مورد بحک روز

جمله های نمونه

1. The book has all the lively topicality of first-rate journalism.
[ترجمه گوگل]این کتاب تمام موضوعات پر جنب و جوش روزنامه نگاری درجه یک را دارد
[ترجمه ترگمان]این کتاب دارای همه the های پر جنب و جوشی از خبرنگاری در درجه اول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The comparison being in progress with research teaching, topicality teaching method, announces problem system teaching method to difference and connection between them.
[ترجمه گوگل]مقایسه در حال انجام با روش تدریس پژوهشی، روش تدریس موضوعی، تفاوت و ارتباط بین آنها را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]مقایسه با پیشرفت با روش تدریس، روش تدریس topicality، روش تدریس سیستم را برای تفاوت و ارتباط بین آن ها اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. East the coverage area bigger topicality economic integration organization in the South African common market, Kenya and gains the credit aspect score in the planning permission to be also highest.
[ترجمه گوگل]شرق منطقه پوشش موضوعی بزرگتر سازمان ادغام اقتصادی در بازار مشترک آفریقای جنوبی، کنیا و کسب امتیاز جنبه اعتباری در مجوز برنامه ریزی نیز بالاترین
[ترجمه ترگمان]شرق منطقه تحت پوشش یک سازمان یکپارچگی اقتصادی bigger در بازار مشترک آفریقای جنوبی کنیا است و امتیاز جنبه اعتباری را در این اجازه برنامه ریزی کسب می کند که بیش ترین امتیاز را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Topicality of anaphora is crucial to anaphora's realization of topical relations and continuity continuity.
[ترجمه گوگل]موضوعی بودن آنافورا برای درک آنافورا از روابط موضوعی و تداوم تداوم حیاتی است
[ترجمه ترگمان]topicality of anaphora برای درک anaphora روابط موضوعی و تداوم پیوستگی حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ONS, which is charged with collecting data and providing impartial analysis, said that it made the unprecedented release because of the "topicality of the issue".
[ترجمه گوگل]ONS که مسئول جمع آوری داده ها و ارائه تجزیه و تحلیل بی طرفانه است، گفت که این انتشار بی سابقه را به دلیل "موضوع بودن موضوع" انجام داده است
[ترجمه ترگمان]این منبع، که مسئول جمع آوری داده ها و ارائه تحلیل بیطرفانه است، گفت که این امر، انتشار بی سابقه را به دلیل \"تفسیر این مساله\" انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Ministry of Finance authorized amount topicality bank has accepted the government investment.
[ترجمه گوگل]بانک موضوعیت مقدار مجاز وزارت دارایی سرمایه گذاری دولتی را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی به مقدار مجاز بانک topicality سرمایه گذاری دولت را پذیرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because of recent events, the programme has taken on an unexpected topicality.
[ترجمه گوگل]به دلیل اتفاقات اخیر، این برنامه موضوعیت غیرمنتظره ای به خود گرفته است
[ترجمه ترگمان]این برنامه به دلیل رویداده ای اخیر، topicality غیر منتظره ای را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wang Ningde gives neither a precise contour to his past nor an explicit topicality to reality.
[ترجمه گوگل]وانگ نینگده نه خط مشی دقیقی به گذشته خود می دهد و نه موضوعیت صریحی را به واقعیت
[ترجمه ترگمان]وانگ Ningde نه یک نقش صریح را به گذشته خود می دهد و نه به واقعیت صریح برای واقعیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The document also pointed out that wants standard development many kinds of forms the new rural finance organizations and serves in the countryside topicality primarily the small bank.
[ترجمه گوگل]این سند همچنین خاطرنشان کرد که توسعه استاندارد بسیاری از انواع سازمان‌های مالی روستایی جدید را می‌خواهد و در حوزه حومه شهر به ویژه بانک کوچک خدمت می‌کند
[ترجمه ترگمان]این سند همچنین اشاره کرد که خواستار توسعه استاندارد بسیاری از انواع سازمان های مالی روستایی جدید است و در حومه شهرها و در درجه اول بانک کوچک عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Programmes were selected according to the quality of content, box office ratings, topicality, and customer demographics, he said.
[ترجمه گوگل]وی گفت: برنامه ها با توجه به کیفیت محتوا، رتبه بندی باکس آفیس، موضوعیت و جمعیت شناسی مشتریان انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]او گفت که برنامه ها با توجه به کیفیت محتوی، درجه بندی دفتر صندوق، topicality و demographics مشتری انتخاب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The library had to discard books that had lost their topicality.
[ترجمه گوگل]کتابخانه باید کتاب هایی را که موضوعیت خود را از دست داده بودند دور می انداخت
[ترجمه ترگمان]کتابخانه مجبور بود کتاب هایی را دور بیاندازد که topicality را از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modern costumes and film of aerial bombardment underscore the topicality of a play that deals both with Middle Eastern conflict and the struggle to achieve a world beyond faith.
[ترجمه گوگل]لباس‌های مدرن و فیلم بمباران هوایی بر موضوعیت نمایشنامه‌ای تأکید می‌کند که هم به درگیری خاورمیانه و هم به مبارزه برای دستیابی به جهانی فراتر از ایمان می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]لباس های مدرن و فیلم بمباران هوایی بر اهمیت نقشی تاکید می کند که هم با مناقشه خاورمیانه و هم مبارزه برای رسیدن به دنیایی فراتر از ایمان، سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Director: Professor Du Zanqi from the historian angle, the China Today reform and open policy's development, emphasized the topicality, with national between relations.
[ترجمه گوگل]کارگردان: پروفسور دو زنقی از زاویه تاریخ نگاری، اصلاحات چین امروز و توسعه سیاست باز، بر موضوعیت، با روابط بین ملی تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر: پروفسور دو Zanqi از زاویه مورخ، اصلاح امروز چین و توسعه سیاست باز، بر the، با روابط بین روابط تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the present, China already is not only the economic giant, a topicality great nation.
[ترجمه گوگل]اما چین در حال حاضر نه تنها غول اقتصادی، بلکه یک کشور بزرگ موضوعی است
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر چین نه تنها غول اقتصادی بلکه یک ملت بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What brings this variety together in one place is its topicality, its immediate relation to what is happening in your world and your locality now.
[ترجمه گوگل]چیزی که این تنوع را در یک مکان گرد هم می آورد، موضوعیت آن است، رابطه مستقیم آن با آنچه اکنون در جهان شما و محل شما اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]چیزی که این تنوع را در یک مکان به ارمغان می آورد، topicality آن است، ارتباط فوری آن با آنچه در دنیای شما و محله شما در حال رخ دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• locality; currency, actuality

پیشنهاد کاربران

بپرس