topiary

/ˈtoʊpɪəri//ˈtəʊpɪəri/

معنی: درخت ارایی، مربوط بارایش وتزئین درختان
معانی دیگر: (هنر هرس کردن و شکل دادن به درخت و بته) گیاه آرایی، وابسته به گیاه آرایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of shrubs and trees, trimmed or trained into fanciful or decorative shapes.
اسم ( noun )
حالات: topiaries
(1) تعریف: topiary art or work.

(2) تعریف: a garden composed of or containing such work.

جمله های نمونه

1. Though snow-covered topiary looks fantastical, heavy snow should be removed with a rake or broom.
[ترجمه گوگل]اگرچه پوشش پوشیده از برف فوق العاده به نظر می رسد، برف سنگین باید با چنگک یا جارو پاک شود
[ترجمه ترگمان]هر چند درخت برفی که پوشیده از برف است، برف سنگین را باید با چنگک یا جارو از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even in winter, topiary demands attention.
[ترجمه گوگل]حتی در زمستان، توپیاری نیاز به توجه دارد
[ترجمه ترگمان]حتی در زمستان، topiary نیازمند توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The revelation of Elvaston led to a topiary revival in the 1850s.
[ترجمه گوگل]مکاشفه الواستون در دهه 1850 منجر به احیای توپیاری شد
[ترجمه ترگمان]افشاگری Elvaston منجر به احیای topiary در دهه ۱۸۵۰ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Genga, who has grown attached to the topiary she tends.
[ترجمه گوگل]جنگا که به توپیاری که به آن تمایل دارد وابسته شده است
[ترجمه ترگمان]\"Genga\"، که به \"the\" (attached)\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Formal designs of water and topiary studded with exotics like citrus trees and agaves were once commonplace with anyone who was anyone.
[ترجمه گوگل]طرح‌های رسمی آب و تاپیاری که با چیزهای عجیب و غریب مانند درختان مرکبات و آگاو پوشانده شده بود، زمانی برای هر کسی معمول بود
[ترجمه ترگمان]طرح های رسمی آب و topiary با گله ای خارجی نظیر درختان مرکبات و agaves، زمانی برای هر کسی که کسی بود، عادی و مبتذل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He often uses topiary as a focal point, or flanks a pathway with a matching pair.
[ترجمه گوگل]او اغلب از توپیاری به عنوان نقطه کانونی استفاده می کند، یا در کنار یک مسیر با یک جفت همسان قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]او اغلب از topiary به عنوان نقطه کانونی، یا flanks با یک جفت تطابق استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A fully formed topiary can require, at the very least, five years of artful and frequent pruning.
[ترجمه گوگل]یک توپیاری کاملاً شکل گرفته حداقل می تواند به پنج سال هرس ماهرانه و مکرر نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک topiary کاملا شکل گرفته می تواند به حداقل پنج سال هرس و یا باغبانی مکرر نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. George Mendonca, a topiary gardener and real-life Edward Scissorhands who clips animal forms from plants.
[ترجمه گوگل]جورج مندونکا، باغبان توپیاری و ادوارد دست قیچی واقعی که اشکال حیوانات را از گیاهان جدا می کند
[ترجمه ترگمان]جورج Mendonca، یک باغبان topiary و ادوارد Scissorhands، که به شکل حیوانات از گیاهان تقلید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Showy hibiscus hybrids and elegant topiary bore my green-fingered crew.
[ترجمه گوگل]هیبریدهای هیبیسکوس خودنمایی و تاپیاری زیبا خدمه سبز انگشتی من را در خود فرو بردند
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The topiary style Karesansui regards plants as the main view in Japanese garden.
[ترجمه گوگل]سبک توپیاری Karesansui گیاهان را نمای اصلی باغ ژاپنی می داند
[ترجمه ترگمان]سبک topiary گیاهان را به عنوان دیدگاه اصلی در باغ ژاپن مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When a topiary guardian spots an intruder, it stays perfectly still until the intruder comes within 30 or 40 feet.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نگهبان توپیاری یک مهاجم را می بیند، کاملاً ثابت می ماند تا زمانی که متجاوز به فاصله 30 یا 40 فوتی برسد
[ترجمه ترگمان]وقتی یه نگهبان میتونه یه ناشناس رو ببینه، کاملا بی حرکت می مونه، تا وقتی که قاتل وارد ۳۰ یا ۴۰ پا بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Approach it like topiary. Or bonsai gardening.
[ترجمه گوگل]مانند توپیاری به آن نزدیک شوید یا باغبانی بونسای
[ترجمه ترگمان]مثل درخت های صنوبر بیا جلو یا باغبانی ژاپنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He: I sent Jane a topiary teddy bear for Valentine's Day some years back.
[ترجمه گوگل]او: چند سال پیش برای روز ولنتاین یک خرس عروسکی توپیاری برای جین فرستادم
[ترجمه ترگمان]او مد روز والنتاین رو برای روز ولنتاین برای روز ولنتاین فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Chilean topiary website that has beautifully sculpted shrubs and even my 5 metre Coca Cola Polar Bears, Parque Arauco Mall, Santiago.
[ترجمه گوگل]وب سایت توپیاری شیلی که دارای درختچه های زیبا و حتی خرس های قطبی کوکا کولای 5 متری من، مرکز خرید پارک آراوکو، سانتیاگو است
[ترجمه ترگمان]وب سایت topiary \"شیلی\" که به زیبایی shrubs و حتی ۵ متر کوکاکولا، Bears مال، سانتیاگو را ویران کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درخت ارایی (اسم)
topiary

مربوط بارایش وتزئین درختان (اسم)
topiary

انگلیسی به انگلیسی

• (plant or tree) trimmed into a decorative shape, clipped into a fanciful shape
art of trimming plants or trees into decorative shapes; garden containing trees that are trimmed into fanciful shapes
topiary is the art of cutting hedges and bushes into different shapes, for example into the shape of a bird or animal; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس