toper

/ˈtoʊpər//ˈtəʊpə/

معنی: میگسار، باده گسار، کوسه ماهی اروپایی
معانی دیگر: میخواره، میگساره، مشروبخور، باده نوش، دائم الخمر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who drinks alcohol habitually and excessively.

جمله های نمونه

1. Also she knew Shill to be a toper and, when in his cups, a man of violence.
[ترجمه گوگل]او همچنین می‌دانست که شیل یک تاپر است و وقتی در جام او بود، مردی خشونت‌طلب است
[ترجمه ترگمان]ضم نا می دانست که در آن موقع که در فنجان های خود، مردی با خشونت رفتار می کند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wish to move up to toper positions with acquisition of more experience in the future.
[ترجمه گوگل]من آرزو دارم با کسب تجربه بیشتر در آینده به موقعیت های برتر بروم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم با کسب تجربه بیشتر در آینده به پست های toper نقل مکان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fernand filled Caderousse the confirmed toper he was, lifted the paper and seized the glass.
[ترجمه گوگل]فرناند روی کادروس را پر کرد، کاغذ را بلند کرد و لیوان را گرفت
[ترجمه ترگمان]فرناند به محض اینکه کادروس را دید کاغذ را برداشت و گیلاس را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We live in a world filled with other people. We live toper, work together, and play together. None of our goals can be achieved without communication.
[ترجمه گوگل]ما در دنیایی زندگی می کنیم که پر از افراد دیگر است ما عالی زندگی می کنیم، با هم کار می کنیم و با هم بازی می کنیم هیچ یک از اهداف ما بدون ارتباط محقق نمی شود
[ترجمه ترگمان]ما در دنیایی پر از افراد دیگر زندگی می کنیم ما با هم زندگی می کنیم، باهم کار می کنیم و با هم بازی می کنیم هیچ یک از اهداف ما را نمی توان بدون ارتباط به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The open end of the quill hole terminates in a Morse toper in which a lathe center, or various tools such as drills, can be held.
[ترجمه گوگل]انتهای باز سوراخ پره به یک تاپر مورس ختم می شود که می توان مرکز تراش یا ابزارهای مختلفی مانند مته را در آن نگه داشت
[ترجمه ترگمان]پایان باز این سوراخ در یک toper مورس به پایان می رسد که در آن یک مرکز تراش یا ابزار مختلف مانند دریل را می توان در آن نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میگسار (اسم)
lush, sod, bacchant, drunk, bibber, soak, toper

باده گسار (اسم)
quaffer, toper

کوسه ماهی اروپایی (اسم)
toper

انگلیسی به انگلیسی

• chronic drinker

پیشنهاد کاربران

بپرس