tope

/toʊp//təʊp/

معنی: باغ، درختستان، گنبد بودایی، برج بودایی، نوشابه زیاد خوردن
معانی دیگر: (قدیمی) میگساری کردن، (به افراط) باده نوشی کردن، دم به خمره زدن، (از ریشه ی سانسکریت) معبد گنبددار، تپ، (جانورشناسی) کوسه ماهی توپ (galeorhinus galeus)، باه

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: topes, toping, toped
• : تعریف: to drink alcoholic drinks excessively and habitually.
مشابه: drink

جمله های نمونه

1. The Chinese combined the foreign tope figures with the traditional form, which became the Chinese style towers.
[ترجمه گوگل]چینی ها چهره های خارجی خارجی را با فرم سنتی ترکیب کردند که به برج های سبک چینی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]چینی ها، چهره های tope خارجی را با فرم سنتی که به برج های سبک چینی تبدیل شد، ترکیب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You might not make it to the tope, but if you are doing what you love, there is much more happiness there than being rich or famous.
[ترجمه گوگل]ممکن است به اوج نرسید، اما اگر کاری را که دوست دارید انجام می دهید، شادی بسیار بیشتر از ثروتمند یا مشهور بودن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است آن را به the نکنید، اما اگر آنچه را که دوست دارید انجام دهید، در آنجا بسیار شادی بیشتری نسبت به ثروتمند بودن یا شهرت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. ETS TOPE has been specifically designed for those individuals who will need to use English in their employment in China.
[ترجمه گوگل]ETS TOPE به طور خاص برای افرادی طراحی شده است که نیاز به استفاده از زبان انگلیسی در استخدام خود در چین دارند
[ترجمه ترگمان]ETS به طور خاص برای افرادی طراحی شده است که نیاز به استفاده از زبان انگلیسی در کار خود در چین دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tope St, South Melbourne About two weeks late for blooming than expected this year.
[ترجمه گوگل]خیابان تاپ، ملبورن جنوبی حدود دو هفته برای گلدهی بیش از حد انتظار امسال تاخیر داشت
[ترجمه ترگمان]tope سنت، جنوب ملبورن در حدود دو هفته دیرتر از انتظار از سال جاری انتظار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ETS TOPE is also produced by Educational Testing Service.
[ترجمه گوگل]ETS TOPE نیز توسط Educational Testing Service تولید می شود
[ترجمه ترگمان]ETS tope همچنین توسط خدمات تست آموزشی تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This sensor can also indicate which cylinder will reach to tope dead center, so it' also called cylinder indication sensor.
[ترجمه گوگل]این سنسور همچنین می تواند نشان دهد که کدام سیلندر به نقطه مرگ می رسد، بنابراین به آن سنسور نشان دهنده سیلندر نیز می گویند
[ترجمه ترگمان]این سنسور همچنین می تواند نشان دهد که کدام سیلندر به مرکز مرده tope می رسد، بنابراین سنسور نشانه سیلندر هم نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has great influence on the effect of dilution drawing, that the shape and size of ore remained mass at the tope dilution drawing in sublevel caving mining without bottom pillars.
[ترجمه گوگل]این تأثیر زیادی بر تأثیر کشش رقت دارد، که شکل و اندازه سنگ معدن در کشش رقت بالایی در استخراج غارنوردی زیرسطحی بدون ستون های پایین جرم باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]تاثیر زیادی بر تاثیر کشش رقیق سازی دارد، که شکل و اندازه سنگ به صورت انبوه در رقیق شدگی tope در استخراج sublevel caving بدون ستون پایینی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He let himself down slowly by means of a tope.
[ترجمه گوگل]او به آرامی خود را با استفاده از یک تاپ پایین انداخت
[ترجمه ترگمان]آهسته آهسته به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Obtained a new character that each fuzzy topological group of tope (QU) is descried in terms of a composite fuzzy pseudonorm of a group.
[ترجمه گوگل]یک کاراکتر جدید به دست آمد که هر گروه توپولوژیکی فازی از تاپ (QU) بر حسب یک شبه فازی مرکب از یک گروه توصیف می‌شود
[ترجمه ترگمان]Obtained یک ویژگی جدید را نشان می دهد که هر گروه توپولوژیکی فازی of (QU)به صورت یک گروه فازی مرکب از یک گروه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the mine actual operation, the actual load of the steel tope strands in the steel rope would be uncertain, but the actual working load would be critical to the safety of the work.
[ترجمه گوگل]در عملیات واقعی معدن، بار واقعی رشته های فولادی در طناب فولادی نامشخص است، اما بار کاری واقعی برای ایمنی کار بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در عملیات واقعی من، بار واقعی رشته های فولادی tope در طناب فولادی نامشخص خواهد بود، اما بار کاری واقعی برای ایمنی کار حیاتی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results All cases did not have radiotherapy, and the voice became clear after about 6 weeks, none had tope - recidivated or lymphaden displaced.
[ترجمه گوگل]ResultsAll موارد رادیوتراپی نداشتند، و صدا پس از حدود 6 هفته واضح شد، هیچکدام تاپ نداشتند - برگشت یا لنفادن جابجا شد
[ترجمه ترگمان]نتایج همه موارد پرتو درمانی نداشتند و این صدا پس از حدود ۶ هفته روشن شد که هیچ کدام از آن ها tope یا recidivated آواره نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It should use two steel lines and steel tube cover tope of frame to suspend if open box.
[ترجمه گوگل]در صورت باز بودن جعبه باید از دو خط فولادی و بالای قاب پوشش لوله فولادی برای تعلیق استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این فولاد باید از دو خط فولادی و لوله های فولادی استفاده کند تا اگر جعبه باز شود به حالت تعلیق در آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you need an assessment of your English skills to use in business and in other occupations in China, consider ETS TOPE.
[ترجمه گوگل]اگر به ارزیابی مهارت های انگلیسی خود برای استفاده در تجارت و سایر مشاغل در چین نیاز دارید، ETS TOPE را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر شما به ارزیابی مهارت های انگلیسی خود برای استفاده در کسب وکار و دیگر مشاغل در چین نیاز دارید، tope ETS را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باغ (اسم)
arboretum, bower, garden, tope

درختستان (اسم)
wood, tope, grove, glade, bosquet, bosket, woodland, brake, shaw

گنبد بودایی (اسم)
tope

برج بودایی (اسم)
tope

نوشابه زیاد خوردن (فعل)
tope

انگلیسی به انگلیسی

• drink hard, drink until intoxicated

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe the act of engaging in risky or dangerous behavior for the thrill or excitement it provides. It can refer to activities such as extreme sports, dangerous stunts, or reckless actions.
...
[مشاهده متن کامل]

درگیر شدن در رفتار مخاطره آمیز یا خطرناک به دلیل هیجان یا شوری که ایجاد می کند.
می تواند به فعالیت هایی مانند ورزش های ریسکی و خطرناک، بدلکاری های خطرناک یا اقدامات پرمخاطره اشاره داشته باشد.
مثال؛
He loves to tope, always seeking adrenaline rushes through risky activities.
A person might say, “I don’t understand why people tope, it’s too dangerous. ”
Someone might describe a daredevil as, “He’s a toper, always looking for the next thrill. ”

بپرس