top flight

/ˈtɑːpˈflaɪt//tɒpflaɪt/

معنی: بالاترین موفقیت
معانی دیگر: (عامیانه) درجه یک، عالی، بهترین، علو، اعلی ترین مرتبه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: outstanding or superior; first-rate.
مشابه: boss

جمله های نمونه

1. a top-flight engineer
یک مهندس درجه یک

مترادف ها

بالاترین موفقیت (اسم)
top flight

انگلیسی به انگلیسی

• excellent, first-rate

پیشنهاد کاربران

1 -
the top flight
idiom UK
the highest level in a job or sport
اصطلاح، انگلیسی بریتانیایی
بالاترین سطح در یک شغل یا ورزش
The Sheffield Eagles move down to the second division after two seasons in the top flight.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
top - flight
adjective [ before noun]
highest in standard or quality:
صفت ( قبل از اسم )
بالاترین استاندارد یا کیفیت:
He's one of our top - flight engineers.
He wasn't considered a top - flight manager.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/top-flight
این کلمه در دو ساختار دستوری �اسم� و �صفت� به کار می رود:
1 - ( As a noun ) : the highest rank or level
بالاترین سطح یا رتبه
Example: 👇
Anyone who aspires to be at the topflight end of international competition must be in a high state of training.
...
[مشاهده متن کامل]

هر کسی که آرزو می کند در رقابت های بین المللی در بالاترین رتبه قرار گیرد، باید در عالی ترین سطح آموزش باشد.
2 - ( As an adjective ) : of the highest rank or level
مربوط به بالاترین سطح یا رتبه
Example: 👇
I am not referring exclusively to topflight directors or well qualified people who can take their expertise abroad.
من به طور انحصاری به مدیران ارشد ( که در بالاترین سطح و رتبه هستند ) یا افراد واجد شرایطی که می توانند تخصص خود را به خارج از کشور منتقل کنند، اشاره نمی کنم.

( عامیانه )
دارای بهترین کیفیت، درجه یک، رتبه اول، لیگ برتر.
مثال:
Oh damn, that burger was top flight
She's in the top flight of journalists
This is the team's first season back in the top flight for more than 60 years
بالاترین سطح، مثلا بالاترین سطح فوتبال انگلیس که میشه لیگ برتر
بالاترین دستاورد
بهترین
excellent
لیگ برتر ( ورزش )

بپرس