1.
خلال دندان
2. He picked his teeth with a toothpick.
[ترجمه گوگل]دندان هایش را با خلال دندان چید
[ترجمه ترگمان]با خلال دندون، دندان هایش را از هم باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Quinn paid up his check, put a mentholated toothpick in his mouth, and began walking again.
[ترجمه گوگل]کوین چکش را پرداخت، یک خلال دندان منتول در دهانش گذاشت و دوباره شروع به راه رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]کویین صورت حساب خود را پرداخت، خلال دندون را در دهانش گذاشت و دوباره شروع به قدم زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bake at 350 degrees until toothpick inserted in center comes out clean, about 1 hour.
[ترجمه گوگل]در دمای 350 درجه بپزید تا خلال دندانی که در مرکز فرو کرده اید، حدود 1 ساعت تمیز بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]تا ۳۵۰ درجه سانتیگراد را در فر قرار دهید تا این که یک دستگاه وارد شده در وسط به صورت تمیز و حدود ۱ ساعت تمیز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Use a wooden toothpick to secure them together.
[ترجمه گوگل]از یک خلال دندان چوبی برای محکم کردن آنها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یه خلال دندون چوبی استفاده کن تا اونا رو جمع و جور کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The spinning wheel is a machine; a little toothpick is a machine.
[ترجمه گوگل]چرخ ریسندگی یک ماشین است یک خلال دندان کوچک یک دستگاه است
[ترجمه ترگمان]چرخش چرخ ماشین یک ماشین است، یک خلال دندون یک ماشین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The trunks made me look like a toothpick inside a tutu.
[ترجمه گوگل]تنه ها مرا شبیه خلال دندان داخل توتو می کردند
[ترجمه ترگمان]چمدان ها مجبورم کردن که شبیه یه خلال دندون تو یه شورت به نظر بیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Stick a toothpick or skewer in the center.
[ترجمه گوگل]یک خلال دندان یا سیخ را در مرکز بچسبانید
[ترجمه ترگمان]در وسط به سیخ زدن و یا سیخ زدن ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He began to pick his teeth with a toothpick.
[ترجمه گوگل]با خلال دندان شروع به چیدن دندان هایش کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به خواندن دندانه ای خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bake for two hours and check with a toothpick in the center.
[ترجمه گوگل]دو ساعت بپزید و با خلال دندان در مرکز آن را چک کنید
[ترجمه ترگمان]یک اجاق برای دو ساعت و چک کردن با خلال دندون در مرکز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Here are some napkins and toothpick . They may be of some help.
[ترجمه گوگل]در اینجا چند دستمال و خلال دندان وجود دارد آنها ممکن است کمک کننده باشند
[ترجمه ترگمان] اینجا چند تا دستمال و \"خلال دندون\" هست شاید به کمک احتیاج داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Toothpick, Rubber Band, Band Aid, Pencil, Eraser, Chewing Gum, Mint.
[ترجمه گوگل]خلال دندان، بند لاستیکی، کمک باند، مداد، پاک کن، آدامس، نعناع
[ترجمه ترگمان]toothpick، Band لاستیکی، Band، Pencil، آدامس، آدامس نعناع، نعناع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't blow your nose or use the toothpick table.
[ترجمه گوگل]بینی خود را باد نکنید و از میز خلال دندان استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]بینی خود را به هم نزن و از روی میز خلال دندون استفاده نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I've also settled on this table napkin box, toothpick bottle and this set of tableware.
[ترجمه گوگل]من همچنین روی این جعبه دستمال سفره، بطری خلال دندان و این مجموعه ظروف غذاخوری نشسته ام
[ترجمه ترگمان]همین طور روی این میز دستمال سفره، بطری toothpick و این مجموعه از tableware قرار گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید