tooth breaking

پیشنهاد کاربران

چیزی که بسیار چالش برانگیز یا دشوار برای مدیریت است و اغلب به صورت اغراق آمیز استفاده می شود
دندان شکن
مترادف؛ Extremely hard, tough
مثال؛
Iran claims it is capable of building nuclear weapon as Ayatollah vows ‘tooth - breaking’ response to Israel, US.

بپرس