took off

پیشنهاد کاربران

The plane took off
هواپیما بلند شد
در رفتن، فرار کردن
= to get better
بهتر شدن
کارآمدی داشت
در می آوردند ( کت، کلاه، لباس. . . )
suddenly started to be successful or popular
progressed
سوار شد
( هواپیما ) بلند شد
درآورد
He took off his coat کتش را کند ( درآورد )
شکست خورد - خراب شد
I was terrified when the plan took off
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس