took him in
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اجازه دادن ، داخل بردن ، مثلا به کسی یا کسانی اختیار یا اختیارهای میدی، مثلا اجازه میدی امشب پیشت بخابه یا خونت بمونه
I took him in the hole he came inside
من بهش این اختیارو دادم که او در سوراخ فرو کنه یا فرو ببره
... [مشاهده متن کامل]
Inside وارد یا فرو بردن هرچی در داخل آن
I allowed Ali to took him in
من به علی اجازه دارم اینجا بمونه یا داخل بشه
من بهش این اختیارو دادم که او در سوراخ فرو کنه یا فرو ببره
... [مشاهده متن کامل]
Inside وارد یا فرو بردن هرچی در داخل آن
من به علی اجازه دارم اینجا بمونه یا داخل بشه