too fancy for its own good

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
زیادی شیک برای خودش / اون قدر تجملی که دردسرساز شده / زیادی کلاس گذاشته
در زبان محاوره ای:
انقدر شیکه که دیگه حال به هم زن شده، زیادی ادا داره، اون قدر باکلاسه که دیگه به درد نمی خوره، زیادی خودشو گرفته
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( طنزآمیز – انتقادی ) :
توصیف چیزی که بیش ازحد شیک، پیچیده یا تجملی طراحی شده—تا جایی که کاربرد، راحتی یا اصالتش رو از دست داده
مثال: This restaurant is too fancy for its own good—tiny portions and golden forks.
این رستوران اون قدر باکلاسه که دیگه به درد نمی خوره—غذاها کوچیکن، چنگال ها طلایی!
2. ( فرهنگی – اجتماعی ) :
اشاره به رفتار، سبک یا محصولی که تلاش می کنه خیلی خاص یا سطح بالا باشه، ولی نتیجه اش مصنوعی یا غیرقابل تحمله
مثال: Her wedding was too fancy for its own good—guests felt awkward.
عروسیش اون قدر تجملی بود که مهمونا معذب بودن.
3. ( طراحی – کاربردی ) :
اشاره به طراحی ای که به خاطر تمرکز زیاد روی ظاهر، عملکرد یا راحتی رو قربانی کرده
مثال: This app is too fancy for its own good—hard to navigate.
این اپلیکیشن اون قدر شیکه که دیگه نمی شه راحت باهاش کار کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
overdesigned – pretentious – over - the - top – impractical – showy – needlessly fancy