tonsorial

/tɒnˈsɔːrɪəl//tɒnˈsɔːrɪəl/

معنی: وابسته به سلمانی، دلاکی
معانی دیگر: (مزاح آمیز) وابسته به سلمانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to barbers or barbering (often used for humorous overstatement).

- tonsorial art
[ترجمه گوگل] هنر تونسوریال
[ترجمه ترگمان] هنر tonsorial
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a tonsorial artist!
هنرمند در امور سلمانی !

2. Make its tonsorial list now, with period cause extensive attention.
[ترجمه گوگل]فهرست تونسوریال آن را در حال حاضر، با پریود باعث توجه گسترده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر فهرست tonsorial را با توجه زیاد به مدت زمانی مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tonsorial skill level varies in barbers.
[ترجمه گوگل]سطح مهارت لوزه ای در آرایشگران متفاوت است
[ترجمه ترگمان]سطح مهارت tonsorial در barbers فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have second tonsorial, he insists to want a gangmaster to deliver the dividing line intermediate.
[ترجمه گوگل]تونسورال دوم داشته باشد، او اصرار دارد که یک باندبازی بخواهد تا خط جداکننده را میانی ارائه کند
[ترجمه ترگمان]دوم، او اصرار دارد که می خواهد یک gangmaster برای رساندن واسط خط جداکننده لازم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Petty trick laughs wittily say: " My father is tonsorial. "
[ترجمه گوگل]حقه های کوچک با خنده زیرکانه می گوید: "پدر من تنسور است "
[ترجمه ترگمان]بذله گو می خندد و می گوید: \" پدرم tonsorial \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thus he justified himself in sitting down in here after his tonsorial treatment.
[ترجمه گوگل]بنابراین او خود را توجیه کرد که بعد از درمان لوزه‌اش در اینجا بنشیند
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، پس از معالجه فوری خود، خود را به این جا رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A penny. " Aberdonian take out half penny to hand tonsorial:"If you are disrelished little, you can return my mustache I.
[ترجمه گوگل]یک پنی آبردونیان نیم پنی به دست لوزه بردار: «اگر کم دلت می‌شود، می‌توانی سبیل من را برگردانی
[ترجمه ترگمان]یک پنی پول را به دست می گیرم و می گویم: \" اگر کمی disrelished، می توانی mustache را به من برگردانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In very long period of time, picasso is afraid of tonsorial be afraid of confoundedly, also be after even if is grown such .
[ترجمه گوگل]در یک دوره زمانی بسیار طولانی، پیکاسو از تونسورال می ترسد به طور گیج کننده ای می ترسد، همچنین پس از آن حتی اگر چنین رشد کرده باشد
[ترجمه ترگمان]در مدت بسیار طولانی، پیکاسو از tonsorial شدن می ترسد، هم چنین ممکن است بعد از رشد چنین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به سلمانی (صفت)
tonsorial

دلاکی (صفت)
tonsorial

انگلیسی به انگلیسی

• of a barber, of hairdressing

پیشنهاد کاربران

بپرس