• : تعریف: (usu. used with a pl. verb) any of various hand-held instruments consisting of two arms that are hinged or otherwise joined, and used to grasp small objects.
جمله های نمونه
1. hammer and tongs
با تمام نیرو،با شدت تمام
2. with a pair of tongs she put coal on the fire
با انبر زغال روی آتش گذاشت.
3. She used tongs to put some more coal on the fire.
[ترجمه ؟؟؟] آن خانم از انبر استفاده کرد تا زغال بیشتری را روی آتش بگذارد
|
[ترجمه گوگل]او از انبر استفاده کرد تا مقداری زغال دیگر روی آتش بگذارد [ترجمه ترگمان]از سیخ ها استفاده می کرد تا زغال سنگ بیشتری روی آتش بگذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Remove the lamb shanks with tongs, and when cool enough to handle, remove and shred the meat.
[ترجمه گوگل]ساقه بره را با انبر جدا کنید و وقتی به اندازه کافی سرد شد گوشت را بردارید و خرد کنید [ترجمه ترگمان]the را با انبر جدا کنید و وقتی که به اندازه کافی خنک شود گوشت را بردارید و گوشت را خرد کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All you need is a pair of hot tongs.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که نیاز دارید یک جفت انبر گرم است [ترجمه ترگمان] تنها چیزی که لازم داری یه انبر داغ هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Tongs began importing women for prostitution in late 185
[ترجمه گوگل]تانگ ها در اواخر سال 185 شروع به واردات زنان برای تن فروشی کردند [ترجمه ترگمان]The در اواخر سال ۱۸۵ شروع به واردات زنان برای فحشا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Using a wide spatula and tongs, turn cake carefully.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک کاردک پهن و انبر، کیک را با دقت برگردانید [ترجمه ترگمان]با استفاده از کفگیر و سیخ ها با احتیاط و با احتیاط کیک را می چرخاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Use tongs to immerse and remove objects from cryogenic liquids.
[ترجمه گوگل]از انبر برای غوطه ور کردن و خارج کردن اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید [ترجمه ترگمان]از انبر برای غوطه ور کردن و حذف اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She uses tongs to add coals to the fire.
[ترجمه حسین صیادیان] او از انبر برای اضافه کردن ذغال سنگ به آتش استفاده کرده است
|
[ترجمه گوگل]او از انبر برای افزودن زغال سنگ به آتش استفاده می کند [ترجمه ترگمان]او از انبر استفاده می کند تا زغال سنگ را به آتش برساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When connection is broken, unlatch tongs and unscrew the pipe using chain tongs or pipe spinner.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اتصال قطع شد، انبرها را باز کنید و لوله را با استفاده از انبر زنجیری یا اسپینر لوله باز کنید [ترجمه ترگمان]هنگامی که اتصال شکسته می شود، انبر unlatch را باز می کند و لوله را با استفاده از انبر یا spinner لوله باز می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A tool box, a pair of tongs and a hammer lie on carpet.
[ترجمه گوگل]یک جعبه ابزار، یک جفت انبر و یک چکش روی فرش قرار دارد [ترجمه ترگمان]یک جعبه ابزار، یک انبر و یک چکش روی فرش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We could hear the neighbours going at each other hammer and tongs.
[ترجمه گوگل]می توانستیم صدای همسایه ها را بشنویم که با چکش و انبر به یکدیگر می زنند [ترجمه ترگمان]می توانستیم صدای همسایه ها را بشنویم که به هر چکش و سیخ ها نزدیک می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We could hear the neighbours going at it hammer and tongs.
[ترجمه گوگل]می توانستیم صدای همسایه ها را بشنویم که با چکش و انبر به سمت آن می رفتند [ترجمه ترگمان]می توانستیم صدای همسایه ها و سیخ ها را بشنویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He picked up the hot metal with a pair of tongs.
[ترجمه گوگل]او فلز داغ را با یک انبر برداشت [ترجمه ترگمان]فلز داغ را با انبر برداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He loved gardening. He went at it hammer and tongs as soon as he got back from work.
[ترجمه گوگل]او عاشق باغبانی بود به محض اینکه از سر کار برگشت به سراغش چکش و انبر رفت [ترجمه ترگمان]باغبانی را دوست داشت به محض اینکه از سرکار برگشت چکش و انبر را به دست گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
انبرک (اسم)
clamp, tongs, forceps, tweezer, pincette, tweeze
انبر قند گیر (اسم)
tongs
تخصصی
[مهندسی گاز] انبردست [نفت] آچار لوله
انگلیسی به انگلیسی
• two-piece hinged implement for grasping tongs consist of two long pieces of metal joined together at one end. you press the pieces together in order to pick up an object.
پیشنهاد کاربران
انبر سالاد 🥗
tongs ( n ) ( tɑŋz ) =a tool with two long parts that are joined at one end, used for picking up and holding things, e. g. a pair of tongs.
سالاد کش
انبر . انبرک . انبر سالاد و یا هر نوع از انبر های مختلف