tong

/ˈtɒŋ//tonɡ/

معنی: با انبر گرفتن، با انبر نگهداشتن، زنگ را بصدا در اوردن
معانی دیگر: با انبرک (یا انبر) گرفتن (رجوع شود به: tongs)، (چین) حزب، انجمن، با انبر چیزی را گرفتن، طنین اندازشدن، انبر قند گیر، انبرک

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tongs, tonging, tonged
• : تعریف: to use tongs on, as in lifting or handling.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to use tongs.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a Chinese society, political organization, or the like.

(2) تعریف: a secret society among Chinese in the United States.

جمله های نمونه

1. Tong said he does not expect to win the case.
[ترجمه گوگل]تانگ گفت که انتظار ندارد در این پرونده پیروز شود
[ترجمه ترگمان]تانگ گفت که انتظار پیروزی در این پرونده را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A gold plated curling tong, of course!
[ترجمه گوگل]البته یک انبر حلقه‌دار با روکش طلا!
[ترجمه ترگمان]البته یک ورقه طلای خالص، البته!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I King Tong Juan, Department of Biology, Texas Biotechnology professional a 2011 graduate.
[ترجمه گوگل]I King Tong Juan، گروه زیست شناسی، تگزاس، متخصص بیوتکنولوژی، فارغ التحصیل سال 2011
[ترجمه ترگمان]من پادشاه تانگ خوان، گروه زیست شناسی، تگزاس بیوتکنولوژی، یک فارغ التحصیل سال ۲۰۱۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Head chef Dicky Tong utilises the freshness of lobster flesh and the tastiness of crabs and creates out-of-the-box dishes with his creativity. It is a dining experience that you can't miss!
[ترجمه گوگل]سرآشپز دیکی تانگ از تازگی گوشت خرچنگ و طعم خرچنگ استفاده می کند و با خلاقیت خود غذاهای خارج از جعبه درست می کند این یک تجربه غذاخوری است که نمی توانید آن را از دست بدهید!
[ترجمه ترگمان]Dicky تانگ، سرآشپز این رستوران، از تازگی خرچنگ دریایی و the خرچنگ استفاده می کند و غذاهای درون جعبه را با خلاقیت خود ایجاد می کند این یک تجربه ناهار خوری است که شما نمی توانید آن را از دست بدهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tong Zhi·20 Lue is not only his best volumes, but also the cowry of Chinese ancient times learning heritages.
[ترجمه گوگل]Tong Zhi·20 Lue نه تنها بهترین جلدهای اوست، بلکه کاوشگر میراث های دوران باستان چین است
[ترجمه ترگمان](ونگ ژی)، ۲۰ Lue، تنها بهترین جلد او نیست، بلکه the های یادگیری دوران باستان چین نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shanghai Jiao Tong University School of Nursing, among the earliest colleges to resume BSN programs in China, encounters lots of opportunities and great challenges nowadays.
[ترجمه گوگل]دانشکده پرستاری دانشگاه جیائو تونگ شانگهای، یکی از اولین کالج‌هایی است که برنامه‌های BSN را در چین از سر می‌گیرد، امروزه با فرصت‌ها و چالش‌های بزرگی مواجه است
[ترجمه ترگمان]دانشکده پرستاری دانشگاه Tong شانگهای، در میان اولین دانشکده ها برای ازسر گیری برنامه های BSN در چین، امروزه با فرصت های بسیاری مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Danlu Tong supervises the piece is one kind of treatment waist canales spinalis is narrow sickness (stasis anti-to supervise arteries) safely, the effective medicine.
[ترجمه گوگل]دانلو تانگ نظارت بر قطعه یک نوع درمان کمر کانال نخاعی است بیماری باریک (استاز ضد نظارت بر عروق) با خیال راحت، داروی موثر
[ترجمه ترگمان]Danlu تانگ، که بر این قطعه نظارت دارد، یک نوع بافت درمانی است که در آن بیماری narrow (stasis برای نظارت بر شریان ها)به سلامت، داروی موثر درمان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tong Zhen was an executive manager in the planning department of Sunshine group in her 24th.
[ترجمه گوگل]تانگ ژن در بیست و چهارمین سالگی خود یک مدیر اجرایی در بخش برنامه ریزی گروه Sunshine بود
[ترجمه ترگمان]تانگ Zhen یک مدیر اجرایی در بخش برنامه ریزی گروه آفتاب در ۲۴ سالگی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The breed of male Tong Sheng of above of half the number implement depauperate, the adult has apparent sexual function not complete.
[ترجمه گوگل]نژاد نر تانگ شنگ بالاتر از نیمی از تعداد پیاده سازی ضعیف، بالغ دارای عملکرد جنسی ظاهری کامل نیست
[ترجمه ترگمان]زاد و ولد مرد در سنین بالاتر از نصف تعداد implement ها، فرد بزرگ سال دارای کارکرد جنسی ظاهری است که کامل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lai, who knows Bishop Tong, says the bishop has been mostly quiet on political issues. 'He is a very silent person, ' Lai says.
[ترجمه گوگل]لای، که اسقف تانگ را می‌شناسد، می‌گوید که اسقف بیشتر در مورد مسائل سیاسی ساکت بوده است لای می گوید: «او فردی بسیار ساکت است
[ترجمه ترگمان]لای، که اسقف تانگ را می شناسد، می گوید که اسقف عمدتا در مسائل سیاسی ساکت بوده است لای گفت: آدم خیلی ساکتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ci" in the book Ma Shi Wen Tong is traditionally thought to be equal to the Western grammatical case, but "Ci" is not same as the case. and can be cancelled.
[ترجمه گوگل]Ci" در کتاب Ma Shi Wen Tong به طور سنتی با حالت دستوری غربی برابر است، اما "Ci" مانند مورد نیست و می تواند لغو شود
[ترجمه ترگمان]Ci در کتاب ما به طور سنتی برابر با حالت دستوری غربی است، اما Ci شبیه به این مورد نیست و می تواند لغو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tong Jun conducting historical research when the research method is to use a lot: research methods mapping method comparison photographic method and Review Act.
[ترجمه گوگل]تانگ ژوئن انجام تحقیقات تاریخی زمانی که روش تحقیق است به استفاده از: روش های تحقیق نقشه برداری روش مقایسه روش عکاسی و قانون بررسی
[ترجمه ترگمان]تانگ جون در حال انجام تحقیقات تاریخی است هنگامی که روش تحقیق از بسیاری از روش های تحقیق برای مقایسه روش عکاسی و بررسی روش های عکاسی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A respected agronomist, Tong Pingya, told AFP: "China does not need this genetically modified rice, as it produces enough and even exports a bit".
[ترجمه گوگل]تانگ پینگیا، یکی از کشاورزان محترم، به خبرگزاری فرانسه گفت: «چین به این برنج اصلاح شده ژنتیکی نیاز ندارد، زیرا به اندازه کافی تولید می کند و حتی مقداری هم صادر می کند»
[ترجمه ترگمان]تانگ Pingya، یک متخصص برجسته کشاورزی، به خبرگزاری فرانسه گفت: \" چین به این برنج اصلاح شده ژنتیکی نیاز ندارد، چرا که گاز کافی و حتی صادرات گاز را تولید می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Qualified youths could become officers by passing competitive examinations, which Le Thanh Tong himself devised.
[ترجمه گوگل]جوانان واجد شرایط می توانند با گذراندن امتحانات رقابتی، که خود Le Thanh Tong ابداع کرده بود، افسر شوند
[ترجمه ترگمان]جوانان واجد شرایط می توانستند با رد شدن از امتحانات رقابتی که خود لو تانگ خودش ابداع کرده بود، افسران شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A scholar in the great Confucian tradition, Le Thanh Tong devoted much of his energy to the advancement of learning.
[ترجمه گوگل]دانشمند سنت بزرگ کنفوسیوس، Le Thanh Tong بسیاری از انرژی خود را صرف پیشرفت یادگیری کرد
[ترجمه ترگمان]دانشمندی که در سنت کنفوسیوسی است، بیشتر انرژی خود را صرف پیشرفت یادگیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

با انبر گرفتن (فعل)
tong

با انبر نگه داشتن (فعل)
tong

زنگ را بصدا در اوردن (فعل)
tong

تخصصی

[صنعت] انبر

انگلیسی به انگلیسی

• two-piece hinged implement for grasping, pincers, pliers, forceps

پیشنهاد کاربران

بپرس