tone up


1- برشدت (چیزی) افزودن 2- (رنگ و غیره) تیره تر کردن یا شدن، پررنگ کردن یا شدن

جمله های نمونه

1. Massage will help to tone up loose skin under the chin.
[ترجمه ایمان حجتی] ماساژ به سفت شدن شلی پوست زیر چانه کمک میکند
|
[ترجمه گوگل]ماساژ به تقویت پوست شل زیر چانه کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ماساژ کمک می کند تا پوست رها شده زیر چانه را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. More exercise and a change of diet will tone up your body.
[ترجمه گوگل]ورزش بیشتر و تغییر رژیم غذایی بدن شما را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]ورزش بیشتر و تغییر رژیم غذایی بدن شما را تغییر خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He began to use weights in order to tone up his body.
[ترجمه گوگل]او شروع به استفاده از وزنه برای تقویت بدن خود کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به استفاده از وزن برای تن کردن بدن خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its superb massaging fingers will tone up problem areas such as hips and thighs and also help to stimulate your blood supply.
[ترجمه گوگل]انگشتان ماساژ دهنده فوق العاده آن نواحی مشکل دار مانند باسن و ران را تقویت می کند و همچنین به تحریک خون رسانی شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]انگشتان زیبا و ماساژ دهنده آن، مناطقی مانند مفصل ران و ران را تغییر خواهند داد و همچنین به تحریک تامین خون شما کمک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adjust the balance of hormone, tone up lust, improve sex fraise and sterility.
[ترجمه گوگل]تعادل هورمونی را تنظیم کنید، شهوت را تقویت کنید، ضعف جنسی و عقیمی را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]تعادل هورمونی، لحن شهوت، بهبود روابط جنسی و استریل کردن را تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These exercises will tone up your muscles.
[ترجمه گوگل]این تمرینات عضلات شما را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]این تمرینات ماهیچه های شما را تغییر خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Swimming is the best way to tone up your body.
[ترجمه گوگل]شنا بهترین راه برای تقویت بدن است
[ترجمه ترگمان]شنا بهترین راه برای صحبت کردن بدن شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A. If you want to tone up your legs, I recommend using the treadmill.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید پاهای خود را تقویت کنید، توصیه می کنم از تردمیل استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ: اگر می خواهید پاهایتان را بلند کنید، توصیه می کنم از تردمیل استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You could hear him slide that leading tone up into the tonic in that case.
[ترجمه گوگل]در آن حالت می‌توانستید صدای او را بشنوید که صدای پیشرو را به داخل تونیک می‌برد
[ترجمه ترگمان]تو میتونی صدای اون رو بشنوی که تو این پرونده به تونیک قاطی میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I need to tone up with more exercise and a change of diet.
[ترجمه گوگل]من باید با ورزش بیشتر و تغییر رژیم غذایی خود را تقویت کنم
[ترجمه ترگمان]من باید با ورزش بیشتر و تغییر رژیم غذایی صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Natation is the best way to tone up your body.
[ترجمه گوگل]Nation بهترین راه برای تقویت بدن شما است
[ترجمه ترگمان]natation بهترین راه برای صحبت کردن بدن شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The special tonic properties of Phosferine Tonic Wine will also help to tone up your system and give you energy and fitness.
[ترجمه گوگل]خواص تونیک ویژه شراب تونیک فسفرین نیز به تقویت سیستم شما کمک می کند و به شما انرژی و تناسب اندام می دهد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های نیروبخش ویژه شراب Tonic واین به افزایش سیستم شما کمک می کند و به شما انرژی و تناسب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Afterwards she fixed me a potion she promised would tone up my whole system.
[ترجمه گوگل]پس از آن او برای من معجونی درست کرد که قول داده بود کل سیستم من را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن یک معجون درست کرد که قول داده بود تمام سیستم های من را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Second, join a health club and exercise regularly to tone up your body.
[ترجمه گوگل]دوم، به یک باشگاه سلامت بپیوندید و به طور منظم ورزش کنید تا بدن خود را تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]دوم، به یک باشگاه سلامتی ملحق شوید و به طور منظم ورزش کنید تا تن تان را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

"سفت و قوی شدن" / بهبود و ارتقاء دادن سفتی و قدرت عضلات از طریق ورزش . این اصطلاح به تقویت تناسب اندام و تعریف عضلانی اشاره دارد.
مترادف: Strengthen, firm up, condition, tighten
مثال؛
She goes to the gym every day to tone up her muscles.
...
[مشاهده متن کامل]

These exercises will help you tone up and get in shape.
He followed a strict diet and exercise plan to tone up for the summer.

تقویت کردن، قویتر شدن ماهیچه ها
she revealed she wasn't overly worried "about a few extra kilograms" and said she planned to
. tone up and return to a healthier lifestyle

بپرس