tone down


1- از شدت (چیزی) کاستن، ملایم کردن 2- ملایم شدن، تعدیل شدن 3- (رنگ و غیره) روشن تر کردن یا شدن، کمرنگ شدن یا کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make less harsh, loud, or bright; soften.
مترادف: moderate, modify, modulate, mute, soften, subdue, temper
مشابه: dampen, dull, mitigate, mollify, relax

جمله های نمونه

1. You should tone down the red colour in your painting.
[ترجمه سیما زیارانی] تو باید رنگ قرمز نقاشیت رو کم رنگ کنی .
|
[ترجمه گوگل]شما باید رنگ قرمز را در نقاشی خود کم کنید
[ترجمه ترگمان]باید رنگ قرمز رنگی را که روی تابلوی نقاشی تو بود، کم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Blue can be used to tone down very sunny rooms.
[ترجمه سیما زیارانی] آبی می تونه برای متعادل کردن اتاق های خیلی آفتاب گیر استفاده بشه.
|
[ترجمه گوگل]آبی را می توان برای رنگ آمیزی اتاق های بسیار آفتابی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]آبی می تواند برای استفاده از اتاق های بسیار آفتابی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'd better tone down the more offensive remarks in your article.
[ترجمه گوگل]بهتر است از اظهارات توهین آمیزتر در مقاله خود کم کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است هر حرفی را که دلت می خواهد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His advisers told him to tone down his speech.
[ترجمه گوگل]مشاورانش به او گفتند لحن سخنانش را کم کند
[ترجمه ترگمان]مشاورین وی به او گفتند که بیان خود را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I must ask you to tone down your remarks; they are giving offence to some of our visitors.
[ترجمه گوگل]من باید از شما بخواهم که سخنان خود را کاهش دهید آنها به برخی از بازدیدکنندگان ما توهین می کنند
[ترجمه ترگمان]باید از شما خواهش کنم که remarks را به من نشان بدهید؛ آن ها به بعضی از مهمانان ما اهانت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You needed to tone down the quotes at times to avert a libel writ.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از افترا در مواقعی لازم بود که نقل قول ها را کم کنید
[ترجمه ترگمان]شما برای جلوگیری از یک حکم تهمت مورد نیاز به کاهش قیمت نامه نیاز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The instinct of Eva's husband, Bee, is to tone down the services and comply with the law.
[ترجمه گوگل]غریزه شوهر اوا، بی، این است که خدمات را کاهش دهد و از قانون پیروی کند
[ترجمه ترگمان]بی شک شوهر اوا، بی، این است که از خدمات قانون پیروی کند و از قانون پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leader comment, page 1Critics tone down attacks on legal reform plans.
[ترجمه گوگل]نظر رهبر، صفحه 1 منتقدان حملات به طرح های اصلاحات قانونی را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]به گفته رهبر، منتقدان صفحه ۱، حملات به برنامه های اصلاح قانونی را مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tone down high colouring by using a green moisturiser or under-make-up base before applying foundation.
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از کرم پودر، با استفاده از یک مرطوب کننده سبز یا پایه زیر آرایش، رنگ های بالا را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]تون با استفاده از یک پایه سبز یا زیر آرایش به هنگام استفاده از پایه و اساس رنگ از رنگ بسیار بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fortunately parents can do a lot to tone down the aggressive behaviour.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه والدین می توانند کارهای زیادی برای کاهش رفتار پرخاشگرانه انجام دهند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه والدین می توانند کاره ای زیادی انجام دهند تا رفتار پرخاشگرانه را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indian officials have pleaded with news organizations to tone down reporting on border incursions.
[ترجمه گوگل]مقامات هندی از سازمان‌های خبری درخواست کرده‌اند تا گزارش‌های مربوط به تهاجمات مرزی را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]مقامات هندی از سازمان های خبری درخواست کرده اند تا گزارش های مربوط به حملات مرزی را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yee said he didn't want to tone down the violence because it would hurt the movie.
[ترجمه گوگل]یی گفت که نمی‌خواهد خشونت را کم کند، زیرا به فیلم آسیب می‌زند
[ترجمه ترگمان]یی گفت که نمی خواهد خشونت را به خاطر این که این کار فیلم را خراب می کند، زیر و رو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How can we tone down these bright colours?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم این رنگ های روشن را کاهش دهیم؟
[ترجمه ترگمان]چطور می توانیم این رنگ های روشن را زیر و رو کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The newspaper asked the columnist to tone down his offensive remarks in the article.
[ترجمه گوگل]این روزنامه از ستون نویس درخواست کرد تا از اظهارات توهین آمیز خود در این مقاله بکاهد
[ترجمه ترگمان]روزنامه از ستون نویس خواست تا اظهارات توهین آمیز خود را در این مقاله بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She tried to tone down his anger.
[ترجمه گوگل]سعی کرد خشم او را کم کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد خشمش را کم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• soften, moderate; weaken the burden

پیشنهاد کاربران

مثال:
the color needs to be toned down a bit
رنگها نیاز است که یک کمی ملایم بشوند.
the papers refused to tone down their criticism
روزنامه ها از کم کردن شدت انتقاداتشان سرباز زدند.
از شدت چیزی کم شدن

بپرس