tomfoolery

/tɒmˈfuːləri//tɒmˈfuːləri/

معنی: لودگی، مسخرگی
معانی دیگر: ابلهی، حماقت، نابخردی، لوس بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: ridiculous or foolish behavior.
مشابه: nonsense

- As kids, we got into plenty of trouble engaging in pranks and other forms of tomfoolery.
[ترجمه گوگل] وقتی بچه بودیم، برای درگیر شدن در مسخره بازی ها و دیگر اشکال حماقت، با مشکلات زیادی مواجه شدیم
[ترجمه ترگمان] ما به عنوان بچه ها، درگیر مشکلات زیادی شدیم که درگیر pranks و دیگر شکل های of بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I am not proud, also not commit tomfoolery, is tired of all depend on.
[ترجمه گوگل]من افتخار نمی کنم، همچنین مرتکب حماقت نمی شوم، خسته از همه وابسته است
[ترجمه ترگمان]من که مغرور نیستم و نیز مرتکب گناه نشده ام، از همه چیز دیگر خسته شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's not have any more tomfoolery with your feelings.
[ترجمه گوگل]بیایید بیش از این با احساسات شما حماقت نکنیم
[ترجمه ترگمان]بیا هیچ عمل احمقانه ای با احساسات تو نداشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What if I stopped that tomfoolery?
[ترجمه گوگل]چه می شود اگر من آن حماقت را متوقف کنم؟
[ترجمه ترگمان]اگه این کار احمقانه رو متوقف کنم چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All it took was nerve, organization and terminal tomfoolery.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که لازم بود، اعصاب، سازماندهی و حماقت نهایی بود
[ترجمه ترگمان]تمام کاری که انجام داد عصب، سازمان و پایانه terminal بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anne: In cockney rhyming slang what is tomfoolery?
[ترجمه گوگل]آنه: در زبان عامیانه قافیه‌ای کاکائویی چیست؟
[ترجمه ترگمان]آن کلمه که یک زبان عامیانه دارد، چه کار احمقانه ای است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a lot of tomfoolery in the class when the teacher stepped out.
[ترجمه گوگل]وقتی معلم از کلاس بیرون آمد، در کلاس حماقت زیادی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی معلم بیرون آمد تعداد زیادی از آن ها در کلاس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How can we stop this tomfoolery?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم جلوی این حماقت را بگیریم؟
[ترجمه ترگمان]چطور میتونیم این کار احمقانه رو تموم کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A brief summary is in order for those of you not inclined to keep track of shenanigans and other assorted tomfoolery.
[ترجمه گوگل]یک خلاصه مختصر برای آن دسته از شماست که تمایلی به پیگیری بدحجابی و سایر احمقانه های مختلف ندارید
[ترجمه ترگمان]خلاصه، یک خلاصه خلاصه، برای کسانی که مایل نیستید ردی از شیطنت و دیگر کاره ای احمقانه دیگر را نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SEPARATE APPROACH to hidden variables also relies on dimensional tomfoolery - but in this case occurring in time.
[ترجمه گوگل]رویکرد مجزا برای متغیرهای پنهان نیز بر روی ردیاب بعدی متکی است - اما در این مورد در زمان رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]روش SEPARATE برای متغیرهای پنهان همچنین متکی بر tomfoolery بعدی است - اما در این مورد در زمان رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لودگی (اسم)
badinage, farce, tomfoolery, drollery

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

انگلیسی به انگلیسی

• silliness, nonsense
tomfoolery is playful behaviour, usually of a rather silly, noisy, or rough kind.

پیشنهاد کاربران

This word refers to playful or foolish behavior that is considered silly or illogical. It often implies a sense of harmless mischief or pranks.
رفتار احمقانه یا غیرمنطقی که اغلب حاکی از احساس شیطنت یا شوخی بی ضرر است.
...
[مشاهده متن کامل]

لودگی و مسخرگی
“The children engaged in some tomfoolery by placing whoopee cushions on all the chairs. ”
In a discussion about April Fools’ Day, someone might say, “I love all the tomfoolery that happens on that day. ”
A person might comment on a silly prank by saying, “That’s some classic tomfoolery right there. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-illogical/

بپرس