tomboyish


دختر مثل پسرها

جمله های نمونه

1. So, do tomboyish girls, and footballers have very long ring fingers?
[ترجمه گوگل]بنابراین، آیا دختران بچه‌باز و فوتبالیست‌ها انگشت حلقه‌ای خیلی بلند دارند؟
[ترجمه ترگمان]خب، دخترهای tomboyish، و footballers هم انگشت های درازی دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was quite tomboyish: I have three brothers and my sister is dead.
[ترجمه گوگل]من کاملاً پسر بچه بودم: من سه برادر دارم و خواهرم مرده است
[ترجمه ترگمان]کاملا تحت تاثیر قرار گرفته بودم: من سه تا برادر دارم و خواهرم هم مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From tomboyish loafers to sky-high boots, check out the styles your favorite celebrities will be wearing this autumn and winter.
[ترجمه گوگل]از کفش‌های کفش راحتی تا بوت‌های بلند، مدل‌هایی را که سلبریتی‌های مورد علاقه‌تان در پاییز و زمستان امسال خواهند پوشید، بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]از tomboyish تا کفش پاشنه بلند پوشیدن کفش های پاشنه بلند، سبک های مورد علاقه خود را بررسی کنید که پاییز و زمستان را به تن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her tomboyish good looks won her an ad deal with Coca-Cola.
[ترجمه گوگل]ظاهر زیبای او باعث شد تا او با کوکاکولا قرارداد تبلیغاتی بدهد
[ترجمه ترگمان]ظاهر خوب و tomboyish او برای او یک تبلیغ تبلیغاتی با کوکا کولا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shop Stars' Hottest Shoes! From tomboyish loafers to sky-high boots, check out the styles your favorite celebrities will be wearing this autumn and winter.
[ترجمه گوگل]جذاب ترین کفش های ستاره ها را بخرید! از کفش‌های کفش راحتی تا بوت‌های بلند، مدل‌هایی را که سلبریتی‌های مورد علاقه‌تان در پاییز و زمستان امسال خواهند پوشید، بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]ستاره ها و جذاب ترین کفش ها! از tomboyish تا کفش پاشنه بلند پوشیدن کفش های پاشنه بلند، سبک های مورد علاقه خود را بررسی کنید که پاییز و زمستان را به تن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If your daughter's a little too tomboyish, she said, this doll will teach her what to wear, how to catch a guy. . .
[ترجمه گوگل]او گفت: اگر دختر شما کمی خیلی خوشگل باشد، این عروسک به او یاد می دهد که چه بپوشد، چگونه یک پسر را بگیرد
[ترجمه ترگمان]گفت: اگر دخترتان هم کمی tomboyish، این عروسک به او یاد می دهد چه بپوشد، چطور یک نفر را بگیرد …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was a tomboy the majority of my life back in Barbados . I'm still a little tomboyish.
[ترجمه گوگل]من در باربادوس بیشتر عمرم پسر بچه بودم من هنوز کمی بچه پسند هستم
[ترجمه ترگمان]من بیشتر عمرم در \"باربادوس\" بودم من هنوز یه کم tomboyish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the romantic movie'Losing Love ', she plays the tomboyish heroine with Seol goo.
[ترجمه گوگل]در فیلم عاشقانه "از دست دادن عشق"، او در نقش قهرمان دختر بچه با سئول گو بازی می کند
[ترجمه ترگمان]در فیلم رمانتیک از دست دادن عشق، او با Seol زن قهرمان tomboyish بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She said, "When I first read the script, I thought this character was a simple character because she seemed easygoing, and tomboyish, but was too shy to show her love to the man that she loved. "
[ترجمه گوگل]او گفت: "وقتی برای اولین بار فیلمنامه را خواندم، فکر می کردم این شخصیت یک شخصیت ساده است، زیرا به نظر می رسد ساده لوح و خوش اخلاق است، اما خجالتی تر از آن بود که عشق خود را به مردی که دوست داشت نشان دهد "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" وقتی اولین بار فیلمنامه را خواندم، فکر کردم که این شخصیت یک شخصیت ساده است، زیرا او به نظر آسان گیر و tomboyish، اما بیش از حد خجالتی بود که عشق خود را نسبت به مردی که عاشقش بود نشان دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• describing a girl with boyish behavior

پیشنهاد کاربران

tomboyish ( روان نشناسی )
واژه مصوب: پسروار
تعریف: داشتن خصوصیات و مشخصات ویژه ای که به طور سنتی برای یک دختر یا یک زن نامناسب است
( دختر ) مثل پسرها

بپرس