tomato

/təˈmeɪˌtoʊ//təˈmɑːtəʊ/

معنی: گوجه فرنگی
معانی دیگر: (گیاه شناسی) بته ی گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum از خانواده ی nightshade)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tomatoes
(1) تعریف: a usu. red, pulpy, juicy, slightly acidic edible fruit, typically eaten as a vegetable.

(2) تعریف: the widely cultivated plant, related to nightshades, that bears this fruit.

جمله های نمونه

1. tomato juice
آب گوجه فرنگی

2. tomato paste
رب گوجه فرنگی

3. a tomato puree
پوره ی گوجه فرنگی

4. a new tomato with firm flesh
گوجه فرنگی جدیدی با گوشت سفت

5. a rotten tomato
گوجه فرنگی پوسیده

6. cream of tomato soup
سوپ رب گوجه فرنگی

7. narrow stakes to hold up tomato bushes
تیرچه های باریک برای نگهداری بته های گوجه فرنگی

8. you must first pulp the tomato and them boil it
اول باید گوجه فرنگی را له بکنی و سپس آنرا بجوشانی.

9. He squirted some tomato sauce on his burger.
[ترجمه امیرحسین احمدی] آوی روی همبرگر خود سس گوجه فرنگی پاشید
|
[ترجمه گوگل]روی همبرگرش مقداری سس گوجه فرنگی پاشید
[ترجمه ترگمان] یه مقدار سس گوجه رو burger ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hostess ladled out a bowl of tomato soup.
[ترجمه گوگل]مهماندار یک کاسه سوپ گوجه فرنگی آورد
[ترجمه ترگمان]خانم میزبان یک کاسه سوپ گوجه فرنگی را بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He reset a patch of land with tomato plants.
[ترجمه گوگل]او یک تکه زمین با بوته های گوجه فرنگی را تنظیم مجدد کرد
[ترجمه ترگمان]او قسمتی از زمین را با گیاهان گوجه فرنگی باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The drop in temperature frosted the tomato plants.
[ترجمه گوگل]کاهش دما باعث یخ زدگی بوته های گوجه فرنگی شد
[ترجمه ترگمان]افت دمایی گیاهان گوجه فرنگی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The tomato began to decompose after half a day in the sun.
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی بعد از نیم روز زیر نور خورشید شروع به تجزیه شدن کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از نصف روز خورشید، گوجه شروع به تجزیه شدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He staked his tomato vines with bamboo.
[ترجمه گوگل]انگورهای گوجه‌فرنگی‌اش را با بامبو می‌چسباند
[ترجمه ترگمان]He را با بامبو به بازی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Scatter the tomato over, then dress the salad.
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی را روی آن پخش کنید، سپس سالاد را بپوشانید
[ترجمه ترگمان]سپس گوجه فرنگی را تمام کنید، بعد سالاد را بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوجه فرنگی (اسم)
tomato

انگلیسی به انگلیسی

• type of red edible fruit that is eaten as a vegetable; plant that bears tomatoes; (canadian and american slang) woman, girl
a tomato is a small, soft red fruit that is used in cooking or eaten raw.

پیشنهاد کاربران

غیر از معنی گوجه فرنگی، کاربر Farhood به درستی اشاره کردن، دوستان در کتاب Street Talk گفته که قدیم ها در فیلم های گانگستر از این کلمه ( tomato ) واسه خطاب قراردادن دختر و زنهای جوان استفاده می شده، مترادفهاش،
girl, broad
گوجه فرنگی
مثال: She sliced a tomato to put on her sandwich.
او یک گوجه فرنگی را خرد کرد تا روی ساندویچش بگذارد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
در زبان باستانی لکی ولری واژه کهن وآریایی�تماتهtamata� به معنی گوجه ( سبزیجات ) است. این واژه کهن نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، یونانی، . . . ) شده ودرزبان انگلیسی به
...
[مشاهده متن کامل]
صورت �تماتهtomato� ودر زبان یونانی به صورت�دوماتسdomats� ( در اینجا تبدیل رایج ت به دال را داریم یعنی تماته>دوماتس ) به کار میرود. در زبان عربی نیز�طماطم� است.

tomato ( n ) ( təˈmeɪt̮oʊ ) =a soft fruit with a lot of juice and shiny red skin that is eaten as a vegetable either raw or cooked
tomato
tomato: گوجه فرنگی
گوجه فرنگی یا گوجه
گوجه فرنگی Tomato
نام علمی Lycopersicum esculentum
اسم tomato به معنای گوجه فرنگی
معادل اسم tomato در فارسی گوجه فرنگی است. گوجه فرنگی میوه ای گرد، آبدار و سبز رنگ در حالت کال ( نرسیده ) و قرمز رنگ در حالت رسیده است. البته گوجه فرنگی به دلیل نداشتن هسته، در علم باغبانی در خانواده سبزیجات قرار می گیرد. مثال:
...
[مشاهده متن کامل]

a cheese and tomato sandwich ( یک ساندویچ پنیر و گوجه فرنگی )
tomato plants ( بوته های گوجه فرنگی )
منبع: سایت بیاموز

یعنی گوجه با همون گوجه فرنگی، ⁦乁 ⁦⁩
گوجه=Tomato
( slang )
دختر خوشگل
گوجه
گوجه فرنگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس