1. this degree of heat is tolerable
این میزان حرارت تحمل پذیر است.
2. She inspected the rooms and found them perfectly tolerable.
[ترجمه گوگل]او اتاق ها را بررسی کرد و آنها را کاملا قابل تحمل یافت
[ترجمه ترگمان]به اتاق ها نگاهی انداخت و آن ها را خیلی خوب یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At times, the heat was barely tolerable.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات گرما به سختی قابل تحمل بود
[ترجمه ترگمان]گاهی گرما قابل تحمل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In August the heat is barely tolerable.
[ترجمه گوگل]در ماه اوت گرما به سختی قابل تحمل است
[ترجمه ترگمان]در ماه اوت گرما به سختی قابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The apartment is really too small, but it's tolerable for the time being.
[ترجمه گوگل]آپارتمان واقعا خیلی کوچک است، اما فعلا قابل تحمل است
[ترجمه ترگمان]آپارتمان خیلی کوچک است، اما برای مدتی قابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He described their living conditions as tolerable.
[ترجمه گوگل]وی شرایط زندگی آنها را قابل تحمل توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]او شرایط زندگی آن ها را قابل تحمل توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He fell asleep just past midnight with tolerable ease.
[ترجمه گوگل]او درست از نیمه شب گذشته با سهولت قابل تحملی به خواب رفت
[ترجمه ترگمان]درست قبل از نیمه شب به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The heat was tolerable at night but suffocating during the day.
[ترجمه گوگل]گرما در شب قابل تحمل بود اما در روز خفه کننده بود
[ترجمه ترگمان]گرما در شب قابل تحمل بود، اما در طول روز خفه کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The heat in this room is barely tolerable.
[ترجمه گوگل]گرمای این اتاق به سختی قابل تحمل است
[ترجمه ترگمان]گرما در این اتاق به سختی قابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fortunately, this soon declined to a more tolerable rate.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، این به زودی به نرخ قابل تحمل تری کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه این کار به زودی بیش از پیش تخفیف یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The taste of the medicine is bitter but tolerable.
[ترجمه گوگل]طعم دارو تلخ اما قابل تحمل است
[ترجمه ترگمان]مزه اش تلخ است اما قابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But instead of climbing to a tolerable 30 or 3 the thermometer never rose above 20.
[ترجمه گوگل]اما به جای بالا رفتن به 30 یا 3 قابل تحمل، دماسنج هرگز از 20 بالاتر نرفت
[ترجمه ترگمان]اما به جای بالا رفتن از ۳۰ یا ۳ دماسنج، هرگز از ۲۰ درجه بالاتر نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was a tolerable existence, but only just.
14. Most traffic jams are tolerable, lasting only 5 minutes or so.
[ترجمه گوگل]اکثر ترافیک ها قابل تحمل هستند و فقط 5 دقیقه یا بیشتر طول می کشند
[ترجمه ترگمان]اغلب ترافیک سنگین قابل تحمل است و تنها ۵ دقیقه یا بیشتر طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She is in tolerable health.