1. They worry that the job-sharing experiment may be tokenism rather than a real attempt at change in the way working mothers are treated.
[ترجمه گوگل]آنها نگران این هستند که آزمایش اشتراک شغل ممکن است نشانهگرایی باشد تا تلاشی واقعی برای تغییر در نحوه رفتار با مادران شاغل
[ترجمه ترگمان]آن ها نگران این هستند که تجربه تقسیم کار ممکن است به جای تلاش واقعی برای تغییر در روش درمان مادران عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Symbolic gestures and tokenism are inadequate remedies.
[ترجمه گوگل]ژستهای نمادین و توکنیسم درمان ناکافی هستند
[ترجمه ترگمان]حرکات نمادین و tokenism درمان های ناکافی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Partly, tokenism gave the appearance of equality without its reality.
[ترجمه گوگل]تا حدی، توکنیسم بدون واقعیت ظاهری برابری میداد
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، tokenism بدون آن که واقعیت خود را بیان کند، به ظاهر برابری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. How, besides tokenism, do psychological and feminist concepts of the subject affect feminist efforts to correct gender imbalances among psychologists?
[ترجمه گوگل]علاوه بر توکنیسم، مفاهیم روانشناختی و فمینیستی موضوع چگونه بر تلاشهای فمینیستی برای اصلاح عدم تعادل جنسیتی در میان روانشناسان تأثیر میگذارد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه، علاوه بر tokenism، مفاهیم روان شناسی و فمینیستی این موضوع بر تلاش های فمینیستی برای اصلاح عدم تعادل جنسیتی در میان روانشناسان تاثیر می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A third problem with the numbers game is tokenism.
[ترجمه گوگل]مشکل سوم در بازی اعداد، نشانه گرایی است
[ترجمه ترگمان]سومین مشکل با اعداد بازی tokenism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Are we. . . happier with the tokenism of four per cent for ethnic art?
[ترجمه گوگل]ما هستیم از نمادگرایی چهار درصدی برای هنر قومی خوشحال تر هستید؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما از tokenism چهار درصد برای هنر قومی خوشحال تر هستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Is his promotion evidence of the minorities' advance, or mere tokenism?
[ترجمه گوگل]آیا ارتقاء او دلیلی بر پیشرفت اقلیت ها است یا صرفاً توکنیسم؟
[ترجمه ترگمان]آیا شهادت او درباره حقوق اقلیت ها یا صرف پول صرف است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Appointing one woman to the otherwise all-male staff could look like tokenism.
[ترجمه گوگل]انتصاب یک زن برای کارکنان در غیر این صورت کاملاً مرد میتواند شبیه به نمادگرایی باشد
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت یک زن و مرد دیگر می توانند شبیه tokenism باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even women who try to work as feminists in psychology suffer from the ambiguities of tokenism.
[ترجمه گوگل]حتی زنانی که سعی می کنند به عنوان فمینیست در روانشناسی فعالیت کنند، از ابهامات توکنیسم رنج می برند
[ترجمه ترگمان]حتی زنانی که سعی در کار با عنوان feminists در روانشناسی دارند، از ابهامات of رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The roots of the trouble lie in Republican policies that women see as threatening. Symbolic gestures and tokenism are inadequate remedies.
[ترجمه گوگل]ریشههای مشکل در سیاستهای جمهوریخواه نهفته است که زنان آن را تهدیدآمیز میدانند ژستهای نمادین و توکنیسم درمان ناکافی هستند
[ترجمه ترگمان]ریشه های این مشکل در سیاست های جمهوری خواهان است که زنان آن ها را تهدید می کنند حرکات نمادین و tokenism درمان های ناکافی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Private industry, however, remained relatively immune to these decrees after the war,[Sentence dictionary] though tokenism flourished.
[ترجمه گوگل]با این حال، صنعت خصوصی پس از جنگ نسبت به این احکام مصون ماند، اگرچه نشانهگرایی شکوفا شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، صنعت خصوصی در برابر این احکام پس از جنگ، نسبتا در برابر این احکام مصون ماند، گرچه tokenism رواج یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Within this paradigm, the two main criticisms levelled at mainstream Hollywood films are tokenism and homophobia.
[ترجمه گوگل]در این پارادایم، دو انتقاد اصلی که به جریان اصلی فیلمهای هالیوود وارد میشود، نشانهگرایی و هوموفوبیا هستند
[ترجمه ترگمان]در این پارادایم، دو انتقادی اصلی که به جریان اصلی فیلم های هالیوودی مربوط می شود، tokenism و homophobia می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The visit to Nyanga near Cape Town may have been tokenism, but at least it was a step in the right direction.
[ترجمه گوگل]بازدید از Nyanga در نزدیکی کیپ تاون ممکن است نشانه ای باشد، اما حداقل گامی در مسیر درست بود
[ترجمه ترگمان]بازدید از Nyanga نزدیک کیپ تاون ممکن است tokenism باشد، اما حداقل یک گام در مسیر درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Contrary to what you might imagine, I realise that I am wide open to accusations of tokenism.
[ترجمه گوگل]برخلاف تصور شما، متوجه شدم که در برابر اتهامات توکنیسم کاملاً باز هستم
[ترجمه ترگمان]برخلاف آنچه ممکن است تصور کنید، متوجه می شوم که در معرض اتهام tokenism هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The. . . donation. . . to Ethiopia proved controversial. It was denounced as mere tokenism.
[ترجمه گوگل] اهدا به اتیوپی بحث برانگیز بود به عنوان یک توکنیسم صرف محکوم شد
[ترجمه ترگمان]این گزارش، که به اتیوپی می دهد، بحث برانگیز شده است آن را صرفا به عنوان tokenism محکوم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید