togetherness

/təˈɡeðərnəs//təˈɡeðənəs/

معنی: باهمی
معانی دیگر: همبستگی، اتحاد، اتفاق، صمیمیت، دوستی، نزدیکی، همزیستی، همبودی، همدمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the quality or condition of being together.

(2) تعریف: warm friendship or unity among people.

جمله های نمونه

1. The difficulties have created a spirit of togetherness.
[ترجمه گوگل]مشکلات روحیه با هم بودن را ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]دشواری ها، روحیه با هم بودن را بوجود آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Real togetherness Einstein licked his wounds after his long drawn out battle with Bohr about the uncertainty principle.
[ترجمه گوگل]با هم بودن واقعی اینشتین پس از نبرد طولانی مدتش با بور در مورد اصل عدم قطعیت، زخم هایش را لیسید
[ترجمه ترگمان]انیشتین بعد از جنگ طولانی با بور درباره اصل عدم قطعیت، زخم هایش را لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To such Republicans unity is the togetherness of the master and the servant, the victor and the vanquished.
[ترجمه گوگل]برای چنین جمهوری‌خواهان، اتحاد ارباب و بنده، پیروز و مغلوب است
[ترجمه ترگمان]برای چنین جمهوری خواهان، اتحاد ارباب و نوکر، فاتح و مغلوب شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The opposite of Loneliness is not togetherness, it's intimacy. Richard Bach
[ترجمه گوگل]نقطه مقابل تنهایی با هم بودن نیست، صمیمیت است ریچارد باخ
[ترجمه ترگمان]متضاد تنهایی با هم بودن نیست، صمیمیت است ریچارد باخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The days of cheerful togetherness were long gone.
[ترجمه گوگل]روزهای شادی در کنار هم گذشته بود
[ترجمه ترگمان]روزه ای خوش بودن با هم از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our family has a strong sense of togetherness.
[ترجمه گوگل]خانواده ما احساس قوی با هم بودن دارند
[ترجمه ترگمان]خانواده ما حس قوی با هم بودن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The two men enjoy the testy togetherness of married partners.
[ترجمه گوگل]این دو مرد از باهم بودن سخت شرکای متاهل لذت می برند
[ترجمه ترگمان]این دو مرد از هم بودن این زوج با کج خلقی شریک متاهل لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your son/daughter will experience joy, peace and togetherness.
[ترجمه گوگل]پسر/دختر شما شادی، صلح و با هم بودن را تجربه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پسر و دختر شما لذت، صلح و با هم بودن را تجربه خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How do you see this togetherness in relation to hope for change in the apartheid system?
[ترجمه گوگل]این اتحاد را در رابطه با امید به تغییر در نظام آپارتاید چگونه می بینید؟
[ترجمه ترگمان]شما چطور این اتحاد را در رابطه با امید برای تغییر در نظام آپارتاید می بینید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Family togetherness also an important aspect of the trend.
[ترجمه گوگل]با هم بودن خانواده نیز یکی از جنبه های مهم این روند است
[ترجمه ترگمان]هم چنین با هم بودن خانواده جنبه ای مهم از این روند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Readers, have you ever experienced too much togetherness with your significant other?
[ترجمه گوگل]خوانندگان، آیا تا به حال با هم بودن بیش از حد با دیگران مهم خود تجربه کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]خوانندگان، آیا تا به حال با دیگران با هم ارتباط زیادی داشته اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The philosophies of Shanghai Expo are understanding, communication, togetherness and cooperation.
[ترجمه گوگل]فلسفه های نمایشگاه شانگهای تفاهم، ارتباط، با هم بودن و همکاری است
[ترجمه ترگمان]فلسفه اکسپو در حال درک، ارتباط، با هم بودن و هم کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The philosophies of Shanghai Expo are understanding, counication, togetherness and cooperation.
[ترجمه گوگل]فلسفه های نمایشگاه شانگهای تفاهم، ارتباط، با هم بودن و همکاری است
[ترجمه ترگمان]فلسفه اکسپو در حال درک، تفاهم، با هم بودن و هم کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Togetherness is the new wonder ingredient in marriage.
[ترجمه گوگل]با هم بودن، عنصر شگفت انگیز جدید در ازدواج است
[ترجمه ترگمان]togetherness عنصر شگفتی جدید در ازدواج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Few saw the big lie of togetherness for women.
[ترجمه Matin Dehghanzadeh] افراد کمی دروغ بزرگ با هم بودن زنان را دیدند.
|
[ترجمه گوگل]کمتر کسی دروغ بزرگ با هم بودن زنان را دید
[ترجمه ترگمان]افراد کمی دروغ بزرگ با هم بودن برای زنان را دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باهمی (اسم)
togetherness

انگلیسی به انگلیسی

• state of being together
togetherness is a warm happy feeling of affection and closeness to other people, especially your friends and family.

پیشنهاد کاربران

بپرس