• (1)تعریف: the quality or condition of being together.
• (2)تعریف: warm friendship or unity among people.
جمله های نمونه
1. The difficulties have created a spirit of togetherness.
[ترجمه گوگل]مشکلات روحیه با هم بودن را ایجاد کرده است [ترجمه ترگمان]دشواری ها، روحیه با هم بودن را بوجود آورده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Real togetherness Einstein licked his wounds after his long drawn out battle with Bohr about the uncertainty principle.
[ترجمه گوگل]با هم بودن واقعی اینشتین پس از نبرد طولانی مدتش با بور در مورد اصل عدم قطعیت، زخم هایش را لیسید [ترجمه ترگمان]انیشتین بعد از جنگ طولانی با بور درباره اصل عدم قطعیت، زخم هایش را لیسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. To such Republicans unity is the togetherness of the master and the servant, the victor and the vanquished.
[ترجمه گوگل]برای چنین جمهوریخواهان، اتحاد ارباب و بنده، پیروز و مغلوب است [ترجمه ترگمان]برای چنین جمهوری خواهان، اتحاد ارباب و نوکر، فاتح و مغلوب شدن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The opposite of Loneliness is not togetherness, it's intimacy. Richard Bach
[ترجمه گوگل]نقطه مقابل تنهایی با هم بودن نیست، صمیمیت است ریچارد باخ [ترجمه ترگمان]متضاد تنهایی با هم بودن نیست، صمیمیت است ریچارد باخ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The days of cheerful togetherness were long gone.
[ترجمه گوگل]روزهای شادی در کنار هم گذشته بود [ترجمه ترگمان]روزه ای خوش بودن با هم از بین رفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our family has a strong sense of togetherness.
[ترجمه گوگل]خانواده ما احساس قوی با هم بودن دارند [ترجمه ترگمان]خانواده ما حس قوی با هم بودن دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The two men enjoy the testy togetherness of married partners.
[ترجمه گوگل]این دو مرد از باهم بودن سخت شرکای متاهل لذت می برند [ترجمه ترگمان]این دو مرد از هم بودن این زوج با کج خلقی شریک متاهل لذت می برند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Your son/daughter will experience joy, peace and togetherness.
[ترجمه گوگل]پسر/دختر شما شادی، صلح و با هم بودن را تجربه خواهد کرد [ترجمه ترگمان]پسر و دختر شما لذت، صلح و با هم بودن را تجربه خواهند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. How do you see this togetherness in relation to hope for change in the apartheid system?
[ترجمه گوگل]این اتحاد را در رابطه با امید به تغییر در نظام آپارتاید چگونه می بینید؟ [ترجمه ترگمان]شما چطور این اتحاد را در رابطه با امید برای تغییر در نظام آپارتاید می بینید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Family togetherness also an important aspect of the trend.
[ترجمه گوگل]با هم بودن خانواده نیز یکی از جنبه های مهم این روند است [ترجمه ترگمان]هم چنین با هم بودن خانواده جنبه ای مهم از این روند هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Readers, have you ever experienced too much togetherness with your significant other?
[ترجمه گوگل]خوانندگان، آیا تا به حال با هم بودن بیش از حد با دیگران مهم خود تجربه کرده اید؟ [ترجمه ترگمان]خوانندگان، آیا تا به حال با دیگران با هم ارتباط زیادی داشته اید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The philosophies of Shanghai Expo are understanding, communication, togetherness and cooperation.
[ترجمه گوگل]فلسفه های نمایشگاه شانگهای تفاهم، ارتباط، با هم بودن و همکاری است [ترجمه ترگمان]فلسفه اکسپو در حال درک، ارتباط، با هم بودن و هم کاری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The philosophies of Shanghai Expo are understanding, counication, togetherness and cooperation.
[ترجمه گوگل]فلسفه های نمایشگاه شانگهای تفاهم، ارتباط، با هم بودن و همکاری است [ترجمه ترگمان]فلسفه اکسپو در حال درک، تفاهم، با هم بودن و هم کاری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Togetherness is the new wonder ingredient in marriage.
[ترجمه گوگل]با هم بودن، عنصر شگفت انگیز جدید در ازدواج است [ترجمه ترگمان]togetherness عنصر شگفتی جدید در ازدواج است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Few saw the big lie of togetherness for women.
[ترجمه Matin Dehghanzadeh] افراد کمی دروغ بزرگ با هم بودن زنان را دیدند.
|
[ترجمه گوگل]کمتر کسی دروغ بزرگ با هم بودن زنان را دید [ترجمه ترگمان]افراد کمی دروغ بزرگ با هم بودن برای زنان را دیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
باهمی (اسم)
togetherness
انگلیسی به انگلیسی
• state of being together togetherness is a warm happy feeling of affection and closeness to other people, especially your friends and family.