toffee

/ˈtɑːfi//ˈtɒfi/

معنی: تافی، اب نبات شامل شکر زرد و شیره
معانی دیگر: تافی، اب نبات شامل شکر زرد وشیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard candy made from butter and brown sugar.

جمله های نمونه

1. The mixture will solidify into toffee.
[ترجمه گوگل]مخلوط به شکل تافی جامد می شود
[ترجمه ترگمان]مخلوط در تافی خشک خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I remember he gave me a piece of toffee wrapped in silver paper.
[ترجمه گوگل]یادم می آید که او یک تکه تافی پیچیده شده در کاغذ نقره ای به من داد
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که او یک تکه تافی به من داد که در کاغذ نقره ای پیچیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He can't dance for toffee!
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تافی برقصد!
[ترجمه ترگمان]اون نمی تونه برای تافی برقصه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The toffee was rock hard.
[ترجمه گوگل]تافی سنگ سخت بود
[ترجمه ترگمان]تافی خیلی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mixture solidifies into toffee.
[ترجمه گوگل]مخلوط به شکل تافی جامد می شود
[ترجمه ترگمان]این مخلوط به مایع تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He can't paint for toffee!
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تافی نقاشی کند!
[ترجمه ترگمان]اون نمی تونه برای تافی نقاشی کنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She can't sing for toffee!
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تافی آواز بخواند!
[ترجمه ترگمان]اون نمی تونه برای تافی بخونه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had roast beef and sticky toffee pudding.
[ترجمه گوگل]او رست بیف و پودینگ تافی چسبنده داشت
[ترجمه ترگمان]پودینگ گوشت گوساله و پودینگ چسبناک خوش مزه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Toffee eating in Macclesfield, maybe, or a qualitative group on radio advertising in Chichester.
[ترجمه گوگل]خوردن تافی در مکلسفیلد، شاید، یا یک گروه کیفی در تبلیغات رادیویی در چیچستر
[ترجمه ترگمان]خوردن Toffee در Macclesfield، شاید، یا یک گروه کیفی در تبلیغات رادیویی در چیچستر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He can't sing for toffee.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تافی آواز بخواند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند برای تافی آواز بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I chewed the toffee slowly.
[ترجمه گوگل]تافی را به آرامی جویدم
[ترجمه ترگمان]به آرامی تافی را جویدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lucky Chocolate Toffee brings you luck.
[ترجمه گوگل]تافی شکلاتی لاکی برای شما شانس می آورد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه تافی - تافی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She poked a toffee into my mouth.
[ترجمه گوگل]او یک تافی در دهانم فرو کرد
[ترجمه ترگمان]او یک تافی را در دهانم فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The toffee was smooth and delicious.
[ترجمه گوگل]تافی صاف و خوشمزه بود
[ترجمه ترگمان]تافی خوش مزه و خوش مزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تافی (اسم)
butterscotch, toffee, taffy, caramel, toffy

اب نبات شامل شکر زرد و شیره (اسم)
toffee, toffy

انگلیسی به انگلیسی

• candy made of sugar and butter
a toffee is a sweet made by boiling sugar and butter together with water.

پیشنهاد کاربران

In slang, “toffee” is a term used to refer to someone who is attractive or cute. It is similar to calling someone a “cutie”.
زبان عامیانه
کسی که جذاب یا با مزه است.
شبیه به این است که کسی را "عزیز" خطاب کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
You’re looking like a toffee today!
When complimenting someone, one might say, “You’re such a toffee, always making me smile. ”
Among friends, one might playfully say, “Hey toffee, stop stealing all the attention!”

toffee ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: نرم‏نبات
تعریف: نوعی آب نبات که از کره و شیر و شکر تهیه و با مکیدن یا جویدن نرم می‏شود

بپرس