toff

/tɒf//tɒf/

معنی: شخص اقا منش و خوش لباس
معانی دیگر: (انگلیس - قدیمی) شیک و پولدار

جمله های نمونه

1. Now here she was with a toff!
[ترجمه گوگل]حالا اینجا او با یک تاف بود!
[ترجمه ترگمان]حالا اینجا با یه آدم حسابی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But the intellectual toffs are also thin on the ground.
[ترجمه گوگل]اما تاف های فکری نیز روی زمین نازک هستند
[ترجمه ترگمان]اما toffs ذهنی نیز در زمین نازک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The toffs are no longer willing to crawl about all day in the wilds.
[ترجمه گوگل]توف ها دیگر حاضر نیستند تمام روز را در طبیعت بخزند
[ترجمه ترگمان]The دیگر مایل به خزیدن به تمام روز در صحرا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. AP – Jason Toff, marketing manager for Google Voice, demonstrates how to make a call from a red phone booth.
[ترجمه گوگل]AP – جیسون تاف، مدیر بازاریابی Google Voice، نحوه برقراری تماس از باجه تلفن قرمز را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]AP - جیسون toff، مدیر بازاریابی برای گوگل صدا، نشان می دهد چگونه از یک باجه تلفن قرمز تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The toff was right. And on that night in the long ago he had been Youth.
[ترجمه گوگل]تاف درست بود و در آن شب در سالهای دور او جوان بود
[ترجمه ترگمان]The راست می گفت و در آن شب، در آن شب، او جوانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The toff who had bought him a drink after the fight and patted him on the shoulder had used those words.
[ترجمه گوگل]تافی که بعد از دعوا برایش نوشیدنی خریده بود و روی شانه اش زده بود از این کلمات استفاده کرده بود
[ترجمه ترگمان]کسی که بعد از مبارزه یک نوشیدنی برایش خریده بود و دستی به شانه او زد، از این کلمات استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He came out no end of a toff.
[ترجمه گوگل]او بی پایان بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]آخر سر یک آدم حسابی بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A callow young toff falls for a beauty of shaky morals and follows her to the end of the world, shedding fortune, scruples and self-respect along the way.
[ترجمه گوگل]یک مرد نازک جوان به دنبال زیبایی اخلاقی متزلزل می‌افتد و او را تا پایان دنیا دنبال می‌کند و در این راه ثروت، ظلم و عزت نفس را از دست می‌دهد
[ترجمه ترگمان]A جوان callow به دنبال زیبایی اخلاقی متزلزل می شود و او را تا پایان دنیا دنبال می کند، ثروت، وسواس و عزت نفس را در طول راه رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, Call Me Dave (CMD) is seen by most people as a bit of a "toff" - a member of the privileged classes who is used to the finer things in life.
[ترجمه گوگل]با این حال، بیشتر مردم، مرا دیو صدا کن (CMD) به‌عنوان یک «توف» - عضوی از طبقات ممتاز که به چیزهای ظریف زندگی عادت دارد، تلقی می‌شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، ندای من دیو (CMD)بیشتر مردم را به عنوان \"toff\" می شناسند - عضوی از کلاس های ممتاز که برای چیزهای بهتری در زندگی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The device then stays off for a period, TOFF, that is 32 times the TON delay.
[ترجمه گوگل]سپس دستگاه برای مدتی خاموش می ماند، TOFF، که 32 برابر تاخیر TON است
[ترجمه ترگمان]سپس این دستگاه برای مدتی خاموش می ماند، toff که ۳۲ برابر تاخیر هر تن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some said he was a toff in disguise.
[ترجمه گوگل]برخی می گفتند که او در لباس مبدل مردی است
[ترجمه ترگمان]بعضی ها می گفتند که او آدم حسابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gone are the days when champagne-drinking was just for toffs.
[ترجمه گوگل]روزهایی که نوشیدن شامپاین صرفاً برای تاف ها بود، گذشته است
[ترجمه ترگمان]اون روزهایی بود که نوشیدن شامپاین فقط برای toffs بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But it wasn't really such a leap from paintings of riders to pictures of top-hatted toffs playing around with tousled tarts.
[ترجمه گوگل]اما این واقعاً جهشی از نقاشی‌های سوارکاران به عکس‌هایی از تاف‌های کلاه‌کلاه در حال بازی با تارت‌های ژولیده نبود
[ترجمه ترگمان]اما واقعا این یک جهش از تابلوهای نقاشی روی تابلوهای راهنما با کلاه لگنی نبود که در اطراف آن زنان هرزه tousled بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a dc-dc converter with a given input voltage, the average output voltage is controlled by controlling the switch on and off durations (ton and toff).
[ترجمه گوگل]در مبدل dc-dc با ولتاژ ورودی معین، متوسط ​​ولتاژ خروجی با کنترل مدت زمان روشن و خاموش شدن کلید (تن و تاف) کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]در یک مبدل DC - dc با ولتاژ ورودی داده شده، ولتاژ خروجی متوسط با کنترل سوئیچ روشن و خاموش (تن و toff)کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شخص اقا منش و خوش لباس (اسم)
toff

انگلیسی به انگلیسی

• (british) person from the upper-class, well-dressed and rich person (in particular a man)

پیشنهاد کاربران

بپرس