1. One or two of them refused to toe the line.
[ترجمه گوگل]یکی دو نفر از آنها حاضر نشدند روی خط پا بگذارند
[ترجمه ترگمان]یکی دو نفر از آن ها از پنجه کشیدن به صف خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی دو نفر از آن ها از پنجه کشیدن به صف خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You toe the line or you don't stay on the team!
[ترجمه گوگل]پا به خط می زنید یا در تیم نمی مانید!
[ترجمه ترگمان]تو صف رو بگیر، وگرنه تو تیم نمی مونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو صف رو بگیر، وگرنه تو تیم نمی مونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He could be expected, then, to toe the line when it came to military versus civilian decisions.
[ترجمه گوگل]پس می توان از او انتظار داشت که وقتی نوبت به تصمیمات نظامی در مقابل غیرنظامی می رسد، در خط مقدم باشد
[ترجمه ترگمان]پس از آن انتظار می رفت که پس از رسیدن به ارتش در مقابل تصمیمات غیر نظامی، این خط پایان یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن انتظار می رفت که پس از رسیدن به ارتش در مقابل تصمیمات غیر نظامی، این خط پایان یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Journalists who refuse to toe the line will have to be sacked.
[ترجمه گوگل]روزنامهنگارانی که از خط کشی خودداری کنند، باید اخراج شوند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگارانی که از پنجه پا امتناع می کنند باید اخراج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگارانی که از پنجه پا امتناع می کنند باید اخراج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Gail realized that she had to toe the line if she wanted to keep her job.
[ترجمه گوگل]گیل متوجه شد که اگر میخواهد شغلش را حفظ کند، باید از روی خط پایش بگذرد
[ترجمه ترگمان]گیل متوجه شد که اگه بخواد کارش رو نگه داره، باید باه اش ارتباط برقرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیل متوجه شد که اگه بخواد کارش رو نگه داره، باید باه اش ارتباط برقرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Catholic politicians have been pressured to toe the line on issues such as abortion.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران کاتولیک تحت فشار قرار گرفتهاند تا در مورد مسائلی مانند سقط جنین پایبند باشند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران کاتولیک برای پنجه پا گذاشتن بر روی مسائلی مانند سقط جنین، تحت فشار قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران کاتولیک برای پنجه پا گذاشتن بر روی مسائلی مانند سقط جنین، تحت فشار قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He might not like the rules but toe the line just to avoid trouble.
[ترجمه گوگل]او ممکن است قوانین را دوست نداشته باشد، اما فقط برای جلوگیری از مشکل، خط را رعایت می کند
[ترجمه ترگمان]ممکنه از قوانین پیروی کنه، فقط برای اینکه از دردسر دوری کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکنه از قوانین پیروی کنه، فقط برای اینکه از دردسر دوری کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If he doesn't toe the line, fire him!
[ترجمه گوگل]اگر او به خط پا نمی زند، او را اخراج کنید!
[ترجمه ترگمان]اگر پایش را نگرفته باشد، اخراجش کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر پایش را نگرفته باشد، اخراجش کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I am sure he would toe the line.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که او خط را به پا می کند
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که از این کار دست خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که از این کار دست خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. At day-nursery, Blain has to toe the line. But at home, his mother offers him enough freedom.
[ترجمه گوگل]در مهدکودک، بلین باید خط پا را طی کند اما در خانه، مادرش به او آزادی کافی می دهد
[ترجمه ترگمان]در مهد کودک، blain باید با این خط ارتباط برقرار کند اما در خانه، مادرش به او آزادی کافی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مهد کودک، blain باید با این خط ارتباط برقرار کند اما در خانه، مادرش به او آزادی کافی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Parents and teachers are best for me to toe the line, it has to carefully.
[ترجمه گوگل]والدین و آموزگاران برای من بهترین هستند که روی خط پا بگذارم، باید با دقت
[ترجمه ترگمان]والدین و معلمان برای من بهتر هستند که با دقت این خط را بررسی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]والدین و معلمان برای من بهتر هستند که با دقت این خط را بررسی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this company you must toe the line if you want to keep your job.
[ترجمه گوگل]در این شرکت اگر میخواهید شغل خود را حفظ کنید، باید از خط مشی خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]در این شرکت، اگر می خواهید کارتان را نگه دارید، باید از خط عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این شرکت، اگر می خواهید کارتان را نگه دارید، باید از خط عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This month, thousands of runners will toe the line with mixed emotions.
[ترجمه گوگل]در این ماه، هزاران دونده با احساسات مختلط پا به خط خواهند کشید
[ترجمه ترگمان]در این ماه، هزاران نفر از دوندگان با احساسات مخلوط با یکدیگر تماس خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این ماه، هزاران نفر از دوندگان با احساسات مخلوط با یکدیگر تماس خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Whips have the job of making sure MPs toe the line.
[ترجمه گوگل]Whips وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که نمایندگان مجلس در خط مقدم هستند
[ترجمه ترگمان]The این وظیفه را دارند که اطمینان حاصل کنند که اعضای پارلمان این خط را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The این وظیفه را دارند که اطمینان حاصل کنند که اعضای پارلمان این خط را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید