toaster

/ˈtoʊstə//ˈtəʊstə/

معنی: سرخ کننده، نان برشته کن، برشته کننده، نوشنده بسلامتی کسی
معانی دیگر: (دستگاه برقی برای برشته کردن نان) توستر، برشتگر، برشته کن، (کسی که پیشنهاد نوشیدن به افتخار کسی یا چیزی را می کند) جام گیر، سر  کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an electric appliance designed to heat and brown bread, rolls, or the like.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes or takes part in a toast.

جمله های نمونه

1. This toaster will have to go back -it's faulty.
[ترجمه گوگل]این توستر باید برگردد - معیوب است
[ترجمه ترگمان]این توستر باید برگردیم - این کار غلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Do you want to exchange this toaster for another or do you want your money back?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این توستر را با یک توستر دیگر تعویض کنید یا می خواهید پول خود را پس بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید این توستر خود را برای دیگری عوض کنید یا اینکه پولتان را می خواهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The toaster remained on for more than an hour.
[ترجمه گوگل]توستر بیش از یک ساعت روشن ماند
[ترجمه ترگمان]تستر برای بیش از یک ساعت باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The toaster shorted and caused a fire.
[ترجمه روشنک نیکویان] توستر اتصالی کرد و باعث آتیش سوزی شد. ( short در رابطه با وسایل برقی معنی اتصالی پیدا کردن میده )
|
[ترجمه گوگل]توستر کوتاه شد و باعث آتش سوزی شد
[ترجمه ترگمان]توستر نان ها را کوتاه کرد و باعث آتش سوزی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Counters get completely covered with waffle irons, toaster ovens and coffee grinders.
[ترجمه گوگل]پیشخوان ها به طور کامل با اتو وافل، اجاق توستر و آسیاب قهوه پوشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]counters کاملا پوشیده از آهن کلوچه و یک اجاق نان و قهوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A broken toaster and sev-eral ripped window shades were crammed in near a cracked welding gun and a rotting fence post.
[ترجمه گوگل]یک توستر شکسته و چند پنجره پاره شده در نزدیکی یک تفنگ جوشکاری ترک خورده و یک پایه حصار پوسیده جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]یک توستر شکسته و هفت سایه از پنجره پاره شده، در نزدیکی یک تفنگ جوشکاری ترک دار و یک پست بازرسی در حال پوسیدگی، چپانده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A General Electric toaster oven, distinguished by four years of melted cheese dripped from countless tuna melts and toasted-cheese sandwiches.
[ترجمه گوگل]یک اجاق توستر جنرال الکتریک، که با چهار سال پنیر ذوب شده چکه شده از ذوب های ماهی تن و ساندویچ های پنیر برشته شده متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]یک اجاق گاز الکتریکی که چهار سال از پنیر آب شده متمایز است، از ماهی های تن ماهی تن که ذوب می شود و ساندویچ پنیر به سلامتی چکه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fire was caused by a toaster that shorted out.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی ناشی از قطع شدن توستر بود
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی توسط یک توستر که در حال کوتاه کردن بود، ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How about a toaster that clicked because you activated it by twisting a taut timer dial?
[ترجمه گوگل]در مورد توستری که کلیک کرد چون شما آن را با چرخاندن یک تایمر محکم فعال کردید چطور؟
[ترجمه ترگمان]نظرت در مورد توستر چطوره؟ چون با پیچ دادن یه زنگ سخت فعال کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She had been the first to buy a toaster.
[ترجمه گوگل]او اولین کسی بود که یک توستر خرید
[ترجمه ترگمان]او اولین کسی بود که نان برشته می خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A toaster, a pram and a hostess trolley, all lay wreathed in weed.
[ترجمه گوگل]یک توستر، یک کالسکه و یک چرخ دستی مهماندار، همگی در علف های هرز حلقه زده بودند
[ترجمه ترگمان]یک خرده نان، یک کالسکه کوچک و یک واگن دار زن، همه جا پر از علف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. U-Roy, a toaster with only a modest following in Britain, was selling 100,000 copies of each release in Lagos.
[ترجمه گوگل]U-Roy، توستری که تنها طرفداران کمی در بریتانیا داشت، 100000 نسخه از هر نسخه را در لاگوس می فروخت
[ترجمه ترگمان]\"U- روی\"، یک توستر که تنها کمی پیرو در بریتانیا بود، ۱۰۰۰۰۰ نسخه از هر نسخه در لاگوس را می فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Maxim toaster wins points for its elegant design and self-explanatory controls.
[ترجمه گوگل]توستر ماکسیم به دلیل طراحی زیبا و کنترل های خود توضیحی امتیاز کسب می کند
[ترجمه ترگمان]یک توستر به خاطر طراحی ظریف و کنترل خود - توضیحی، برنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can toast them in a toaster oven while linked together, but move them around every minute or so, otherwise some parts will cook much more than others, as shown in this half.
[ترجمه گوگل]می‌توانید آن‌ها را در حالی که به هم متصل هستند در فر برشته کنید، اما هر دقیقه یا بیشتر آن‌ها را جابه‌جا کنید، در غیر این صورت، همانطور که در این نیمه نشان داده شده است، برخی از قسمت‌ها بسیار بیشتر از بقیه می‌پزند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن ها را در یک کوره پخت نان تست کنید در حالی که به هم متصل هستند، اما هر دقیقه آن ها را جابجا کنید، در غیر این صورت برخی قسمت ها بسیار بیشتر از دیگران آشپزی خواهند کرد، همانطور که در این نیمه نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ice Cream Maker . Toaster Oven . Coffee Maker Dazhong Electric Appliance Co., Lt. . .
[ترجمه گوگل]بستنی ساز اجاق توستر Coffee Maker Dazhong Electric Appliance Co, Lt
[ترجمه ترگمان]بستنی، Maker فر نان شرکت appliance الکتریک Dazhong Maker، سپهبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرخ کننده (اسم)
frier, fryer, roaster, toaster

نان برشته کن (اسم)
toaster

برشته کننده (اسم)
toaster

نوشنده بسلامتی کسی (اسم)
toaster

انگلیسی به انگلیسی

• device for grilling bread
a toaster is a piece of electric equipment used to toast bread.

پیشنهاد کاربران

برشته کن.
ابزاری برای گرم کردن و برشته کردن نان تست.
toaster ( n ) ( toʊstər ) =an electrical machine that you put slices of bread in to make toast
toaster
toaster ( عمومی )
واژه مصوب: برشته‏کن
تعریف: دستگاهی که با آن نان را گرم یا برشته کنند

بپرس