toast

/toʊst//təʊst/

معنی: باده نوشی بسلامتی کسی، نان تست، نان برشته، سرخ شدن، برشته کردن، بسلامتی کسی نوشیدن
معانی دیگر: (نان و غیره) برشته کردن، برشتن، تف دادن، داغ کردن، (کاملا) گرم کردن، برشته شدن، به سلامتی (کسی یا چیزی) نوشیدن، نوش کردن، جام گرفتن، (به افتخار کسی یا چیزی) باده نوشی، (با the و of) محبوب، مورد توجه همگان، شهره، برشته کردن نان، سر شدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: bread that has been sliced and browned in an oven, toaster, or the like.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: toasts, toasting, toasted
(1) تعریف: to heat, crisp, and brown by exposing to a source of heat.
مشابه: broil, brown, cook, crisp, grill, heat, roast

(2) تعریف: to make completely warm, esp. in front of a fire.
مترادف: warm
مشابه: roast

- He toasted his shins at the fireplace.
[ترجمه Arya] کنار شومینه پاهایش را گرم کرد
|
[ترجمه گوگل] ساق پاش را کنار شومینه برشته کرد
[ترجمه ترگمان] به ساق پاهایش در بخاری تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be or become browned or toasted.
مشابه: brown, cook, crisp, heat

- The bread toasted for too long.
[ترجمه احمدرضا] نان برای مدت طولانی تستوسترون برشته شده بود
|
[ترجمه گوگل] نان برای مدت طولانی برشته شد
[ترجمه ترگمان] نان برای مدت زیادی برشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: a call on other people to drink in honor of someone or something, or a short verbal salute preceding this call.
مشابه: hail, salute, tribute

- He made a toast to the newlyweds.
[ترجمه گوگل] برای تازه ازدواج کرده نان تست کرد
[ترجمه ترگمان] اون به سلامتی عروس تازه ازدواج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an act or instance of drinking in this way.
مشابه: celebration, congratulation, salutation, salute

(3) تعریف: a person or thing that is honored with or as if with a toast.
مترادف: darling, honoree
مشابه: belle, debutante, favorite, grande dame, lion, minion, pet, star

- the toast of the party
[ترجمه صابر اچ پی] به سلامتی پارتی شراب بزنیم
|
[ترجمه گوگل] نان تست مهمانی
[ترجمه ترگمان] به سلامتی پارتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the toast of the literary world
[ترجمه گوگل] نان تست دنیای ادبیات
[ترجمه ترگمان] نان برشته دنیای ادبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: toasts, toasting, toasted
• : تعریف: to drink in honor of, or to the health of.
مترادف: hail
مشابه: acclaim, cheer, congratulate, drink to, honor, salute

- We toasted the new employees.
[ترجمه فاطمه زهرا صادقپور] به سلامتی کارکنان جدید باده می نوشیم.
|
[ترجمه گوگل] ما کارمندان جدید را نان تست کردیم
[ترجمه ترگمان] ما به سلامتی کارکنان جدید پرداختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to make or drink a toast.
مشابه: acclaim, do the honors

- They were toasting to our success.
[ترجمه فاطمه زهرا صادقپور] به خاطر موفقیت ما باده نوشیدند.
|
[ترجمه گوگل] آنها برای موفقیت ما نان تست می کردند
[ترجمه ترگمان] به سلامتی موفقیت ما برشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. dry toast
نان برشته

2. the toast was dripping with butter
از نان برشته کره می چکید.

3. to toast cold, stale bread in the oven
نان سرد و مانده را در فر برشته کردن

4. to toast oneself by the fire
خود را جلو آتش خوب گرم کردن

5. saddegh proposed a toast to the flag
صادق پیشنهاد کرد که به افتخار پرچم باده نوش کنند.

6. to propose a toast to all the guests
بسلامتی همه ی مهمانان نوشیدن

7. that singer became the toast of the town
آن خواننده شهره ی شهر شد.

8. He spread some strawberry jam on his toast.
[ترجمه گوگل]روی نان تستش مقداری مربای توت فرنگی پخش کرد
[ترجمه ترگمان]مقداری مربا را روی نان برشته گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I ate two slices of toast.
[ترجمه گوگل]دو برش نان تست خوردم
[ترجمه ترگمان]دو تکه نان برشته خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have toast and marmalade for breakfast.
[ترجمه یلدا] من تست دارم و مارمالاد برای صبحانه
|
[ترجمه گوگل]صبحانه نان تست و مارمالاد دارم
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه نان برشته و مارمالاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We had toast and jelly at breakfast.
[ترجمه گوگل]صبحانه نان تست و ژله خوردیم
[ترجمه ترگمان]موقع صبحانه نان تست و ژله داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let me propose a toast to Mr. Smith.
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید یک نان تست به آقای اسمیت پیشنهاد کنم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید به سلامتی اقای اسمیت بنوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Toast the bread lightly on both sides.
[ترجمه گوگل]نان را به آرامی از دو طرف برشته کنید
[ترجمه ترگمان]از هر دو طرف نون تست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She spread the toast thinly with raspberry jam.
[ترجمه گوگل]نان تست را نازک با مربای تمشک پخش کرد
[ترجمه ترگمان]نان برشته را با مربای تمشک پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nigel raised his glass in a toast to his son.
[ترجمه گوگل]نایجل لیوان خود را برای نان تست برای پسرش بلند کرد
[ترجمه ترگمان]نی گل لیوانش را به سلامتی پسرش بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Why don't we toast some marshmallows over the fire?
[ترجمه گوگل]چرا مارشمالو را روی آتش برشته نمی کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چطوره یکم شیرینی بزنیم تو آتیش؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Do you want butter or margarine on your toast?
[ترجمه گوگل]کره یا مارگارین روی نان تست خود می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]تو می خوای کره و کره روی نون تست کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Mrs. Madrigal buttered another piece of toast.
[ترجمه گوگل]خانم مادریگال یک تکه نان تست دیگر را کره زد
[ترجمه ترگمان]خانم \"مادریگال\" یه تیکه نون تست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باده نوشی به سلامتی کسی (اسم)
pledge, toast

نان تست (اسم)
toast

نان برشته (اسم)
toast

سرخ شدن (فعل)
flush, fry, roast, blush, toast

برشته کردن (فعل)
parch, toast, brown

بسلامتی کسی نوشیدن (فعل)
toast, hobnob

انگلیسی به انگلیسی

• grilled bread; raising glasses in honor, drinking to -; (slang) person in big trouble (e.g.: "when mom will see that you ate the last muffin, you are toast")
brown by exposure to heat; warm at a fire; propose or drink a toast, drink in honor of
toast is slices of bread heated until they are brown and crisp.
when you toast slices of bread, you heat them so that they become brown and crisp.
when you drink a toast to someone or something, you take a drink, usually of wine or some other alcohol, as a symbolic gesture in order to show your appreciation of them or to wish them success.
when you toast someone or something, you drink a toast to them.

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe something that is completely ruined or beyond any hope of repair.
چیزی که کاملاً خراب شده یا امیدی برای تعمیر آن است.
مثال؛
“I accidentally spilled coffee on my laptop, now it’s toast. ”
...
[مشاهده متن کامل]

“The storm caused extensive damage to our house, it’s toast. ”
“I dropped my phone in the water, it’s toast. ”

نون تُست مخصوص صبحانه.
نون برشته
1. ( نان ) تست 2. برشته کردن. تست کردن 3. گرم کردن
مثال:
Carolyn chewed a mouthful of toast
کارولین یک لقمه نان تست جوید.
بدبخت شدن ، نابود شدن، از بین رفتن
I would be toast without you, you saved me!
بدون تو بدبخت میشدم، تو نجاتم دادی!
Without them we'r toast
بدون ان ها ما نابود میشیم
toast 2 ( n ) =the act of a group of people wishing sb happiness, success, etc. by drinking a glass of sth at the same time, e. g. I'd like to propose a toast to the bride and groom.
toast
toast 1 ( n ) ( toʊst ) =slices of bread that have been made brown and crisp by heating them on both sides in a toaster or under a broiler, e. g. a piece of toast. two slices of toast.
toast
به افتخار کسی ( یا چیزی ) شراب نوشیدن
یک پیغام کوچک دراندرویدمثلأdis play toast notification
دقیقا ترجمه اونی که گفته به سلامتی نوشیدن درسته
دیدین در فیلم های خارجی همه باهم شراب میخوردن این همونه
1 - از بین رفتن 2 - به نابودی رفتن
یه کاربردش در عروسی هاست
زمانی که ساقدوش داماد/عروس جامی از شراب را بالا میگیرند و متنی را برای عروس و داماد میخوانند که در آن برای عروس و داماد ارزوی خوشبختی و همچنین زندگی شادی را دارند و در پایان همه ی افراد در آن جمع جام را مینوشند
Drink to the health or in honour of ( someone or something ) by raising one's glass together with others
An expression of good wishes or respect for someone that involves holding up and then drinking from a glass of alcohol, especially wine, after a short speech
...
[مشاهده متن کامل]

ابراز آرزوهای خوب یا احترام به کسی، که شامل بالا نگه داشتن لیوان مشروب و سپس نوشیدن آن، به ویژه شراب، پس از یک سخنرانی کوتاه است.
به سلامتی.
Now, if you'd all please raise your glasses, I'd like to propose a toast to the bride and groom.
Champagne corks popped and the guests drank a toast to the happy couple.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/toast
برشته ، سوخاری
toast ( عمومی )
واژه مصوب: نان برشتی
تعریف: نان ورقه‏شدۀ چهارگوشی که معمولاً آن را پس از برشته کردن مصرف کنند
برشته
توس نمودن
نان سرخ شده نان تست

پیام اعلام وضعیت در رابط های کاربری
پیام هشدار، پیام هشدار دهنده
از اصطلاحات علوم رایانه ای
به عنوان مثال زمانی که فایلی را ارسال می کنیم و بعد از تکمیل ارسال، پیغامی روی صفحه نمایش ظاهر می شود مبنی بر اینکه �فایل با موفقیت ارسال شد�، این پیغام Toast message نامیده می شود.
تیره پوست، سیه چرده، سیاه سوخته
Identify like cold toast
من نان تست سرد دوست ندارم
!You're toast
فاتحت خونده است! کارت تمومه!
. If they found out, we are toast
به سلامتیِ کسی نوشیدن، ( معمولا جام ها را بالا می گیرند و حرفی درخصوص کسی می زنند و بعد همه با هم به سلامتیِ آن فردِ نامبرده، نوشیدنی الکلی شان را سر می کشند )
“Let’s have a toast” means “Let’s raise our glasses”
I'm toast
به فنا میرم
نونِ تُست ( همینی که تو فیلما میبینید )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس