به میزانی که
تا سر حدِ
تا سر حدِ
تا حدی که، تا جایی که، به اندازه ای که
to the extent of, to the degree of, to the limit of, as far as, until, up to
Sources : Google bard, Power Thesaurus
نزدیک بود ( کاری را انجام دادن ) ، در آستانه انجام دادن کاری بودن، تا جایی که
تا حدِ، تا مرزِ
برخی از کودکان تا حد خودکشی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.
حیوانات تا مرز انقراض شکار شدند.