• : تعریف: in every detail; precisely. • مترادف: absolutely, exactly, literally, precisely • مشابه: faithfully
جمله های نمونه
1. He made several corrections to the letter.
[ترجمه فهیم] اون چندین بار خیلی دقیق نامه را تصحیح کرد
|
[ترجمه گوگل]او چند تصحیح در نامه انجام داد [ترجمه ترگمان]چند بار به نامه اشاره کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I followed your orders to the letter .
[ترجمه zocani] من دستورات شما را حرف به حرف دنبال کردم
|
[ترجمه گوگل]من به دستورات شما عمل کردم [ترجمه ترگمان]من دستورها تو رو تا نامه دنبال کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I followed your instructions to the letter.
[ترجمه گوگل]من دستورات شما را به طور کامل دنبال کردم [ترجمه ترگمان]من دستورها شما رو تا نامه دنبال کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She obeyed his instructions to the letter.
[ترجمه گوگل]او دستورات او را به طور کامل اطاعت کرد [ترجمه ترگمان]از دستورها او به نامه اطاعت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The referee applied the rules to the letter .
[ترجمه گوگل]داور قوانین را به نامه اعمال کرد [ترجمه ترگمان]داور قوانین را به این نامه اعمال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They insist on sticking to the letter of the law.
[ترجمه گوگل]آنها اصرار دارند که به حرف قانون پایبند باشند [ترجمه ترگمان]آن ها اصرار دارند که به نامه قانون پایبند باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The jockey followed his trainer's instructions to the letter .
[ترجمه گوگل]جوکی دستورات مربی خود را کاملاً دنبال کرد [ترجمه ترگمان]این اسب سوار دستورها مربی خود را به این نامه دنبال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He didn't keep to the letter of the contract.
[ترجمه گوگل]او به حرف قرارداد پایبند نبود [ترجمه ترگمان]او نامه قرارداد را نزد من نگه نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She tossed off a reply to the letter before she left for the meeting.
[ترجمه گوگل]او قبل از رفتن به جلسه پاسخ نامه را پرت کرد [ترجمه ترگمان]قبل از رفتن به جلسه، نامه ای را به طرف نامه پرت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We are going to execute our campaign plan to the letter.
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم برنامه کمپین خود را به طور کامل اجرا کنیم [ترجمه ترگمان]ما قصد داریم برنامه کمپین خود را برای این نامه اجرا کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I put a lighted match to the letter and watched it burn.
[ترجمه گوگل]یک کبریت روشن روی نامه گذاشتم و به سوختن آن نگاه کردم [ترجمه ترگمان]کبریت را روشن کردم و آن را آتش زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I followed the instructions to the letter and it still went wrong.
[ترجمه گوگل]من دستورالعمل ها را به طور کامل دنبال کردم و همچنان اشتباه بود [ترجمه ترگمان]من دستورها رو تا نامه دنبال کردم و بازم اشتباه پیش رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm composing a formal reply to the letter.
[ترجمه گوگل]من در حال نوشتن یک پاسخ رسمی به نامه هستم [ترجمه ترگمان]من در حال نگارش یک پاسخ رسمی به نامه هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Setting fire to the letter, he made her watch it burn.
[ترجمه گوگل]با آتش زدن نامه، او را وادار کرد تا نظاره گر سوختن آن باشد [ترجمه ترگمان]آتش را روی کاغذ گذاشت و او را مجبور کرد که آن را آتش بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• word for word, as is written
پیشنهاد کاربران
دقیقا، حرف به حرف، کلمه به کلمه، طابق النعل بالنعل. مو به مو مثال: the method was followed to the letter این روش حرف به حرف {و مو به مو} دنبال شده بود.
Exactly
مو به مو دقیق
واو به واو
مو به مو To follow the details exactly and precisely Puritanical people follow the morals and . religiouss rules to the letter
دقیق، کاملا، به درستی
مو به مو , کامل, طبق آنچه گفته شد
پیروی دقیق براساس آنچه از کسی خواسته شده. I followed the instructions to the letter and it still went wrong. ( من تمامی راهنمایی ها را مطابق آنچه خواسته شده بود انجام دادم، اما بازهم جواب درستی نگرفتم )