to the contrary

جمله های نمونه

1. Unemployment seems to be rising, despite repeated assurances to the contrary.
[ترجمه گوگل]به‌نظر می‌رسد با وجود تضمین‌های مکرر برعکس، بیکاری در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]با وجود تضمین های مکرر به عکس، به نظر می رسد که بیکاری در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He continued to drink despite advice to the contrary.
[ترجمه گوگل]او علیرغم توصیه های خلاف آن به نوشیدن ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او با وجود اندرز به نوشیدن، به نوشیدن ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Despite rumours to the contrary, feminism is alive and well.
[ترجمه گوگل]با وجود شایعات برعکس، فمینیسم زنده و زنده است
[ترجمه ترگمان]علی رغم شایعاتی که بر عکس وجود دارد، فمینیسم زنده و خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Despite his protestation to the contrary, he was extremely tired.
[ترجمه گوگل]علیرغم اعتراض او به خلاف آن، او به شدت خسته بود
[ترجمه ترگمان]با وجود protestation که بر عکس داشت بسیار خسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Show me some evidence to the contrary .
[ترجمه گوگل]شواهدی بر خلاف آن به من نشان دهید
[ترجمه ترگمان] یه سری مدارک رو به من نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I know nothing to the contrary.
[ترجمه دانی] من، بر خلاف آن ، چیزی نمیدانم ( من چیزی که برخلاف است را نمیدانم )
|
[ترجمه گوگل]من چیزی برعکس نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من بر عکس هیچ چیز نمی دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unless there is evidence to the contrary, we ought to believe them.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه شواهدی بر خلاف آن وجود داشته باشد، باید آنها را باور کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر مدرکی وجود داشته باشد، ما باید آن ها را باور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite the Government's repeated assurances to the contrary, taxation has risen over the past decade.
[ترجمه گوگل]علیرغم تضمین های مکرر دولت مبنی بر خلاف این موضوع، مالیات در دهه گذشته افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]علی رغم تضمین های مکرر دولت مبنی بر مخالف، مالیات در طول یک دهه گذشته افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Planar growth and decline Unless stated to the contrary, all rotary generations in these examples are clockwise on a rectilinear grid.
[ترجمه گوگل]رشد و کاهش مسطح، مگر اینکه خلاف آن گفته شود، تمام نسل های چرخشی در این مثال ها در جهت عقربه های ساعت روی یک شبکه مستطیل هستند
[ترجمه ترگمان]میزان رشد و کاهش در صورتی که به عکس بیان نشود، تمام نسل های گردان در این نمونه ها در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Despite all the blather to the contrary, it is obvious that virile men remain attractive to women.
[ترجمه گوگل]علیرغم تمام نارضایتی ها برعکس، بدیهی است که مردان زرنگ همچنان برای زنان جذاب هستند
[ترجمه ترگمان]با وجود همه the، واضح است که مردان مردانه برای زنان جذاب باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Despite all evidence to the contrary, the list price of the SE-40 is $ 980.
[ترجمه گوگل]با وجود تمام شواهد برعکس، قیمت لیست SE-40 980 دلار است
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام شواهد بر عکس، قیمت فهرست of - SE، ۹۸۰ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lotta. Despite his assertion to the contrary.
[ترجمه گوگل]لوتا علیرغم ادعای او بر خلاف آن
[ترجمه ترگمان]Lotta بر خلاف اظهارات او خلاف اظهارات او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fears to the contrary were understandable, but could not be justified under the known scientific facts about the disease.
[ترجمه گوگل]ترس برعکس قابل درک بود، اما تحت حقایق علمی شناخته شده در مورد بیماری قابل توجیه نبود
[ترجمه ترگمان]ترس از این امر قابل درک است، اما نمی توان آن ها را تحت حقایق علمی شناخته شده در مورد این بیماری توجیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All predictions to the contrary not withstanding, the President had had an excellent year on Capitol Hill in 198
[ترجمه گوگل]برخلاف همه پیش‌بینی‌ها، رئیس‌جمهور در سال 198 سال بسیار خوبی را در کاپیتول هیل سپری کرده بود
[ترجمه ترگمان]بر خلاف مقاومت در برابر ایستادگی، رئیس جمهور سال بسیار خوبی در کاپیتول هیل در ۱۹۸ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Despite historical predictions to the contrary, we remain vulnerable to a wide array of new and resurgent infectious diseases.
[ترجمه گوگل]علیرغم پیش‌بینی‌های تاریخی برعکس، ما در برابر طیف وسیعی از بیماری‌های عفونی جدید و احیا شده آسیب‌پذیر هستیم
[ترجمه ترگمان]برخلاف پیش بینی های تاریخی، ما در برابر طیف وسیعی از بیماری های عفونی جدید و resurgent آسیب پذیر هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• it's quite the opposite, inversely

پیشنهاد کاربران

در این اصطلاح تلفظش به صورت کانترری درست است
برعکس!
اتفاقاً برعکس!
کاملاً برعکس!
قضیه کاملاً برعکس است!
برعکس
برخلافِ آن
عکسِ آن
علی رغم - با وجود آنکه و. . .

بپرس